پادکست گپ دایو (59) بررسی موسیقی فیلم Gangs of New York (دارودستههای نیویورکی)
در قسمت 59 پادکست گپ دایو به سراغ فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و آهنگسازی هاوارد شور رفتیم. Gangs of New York (دارودستههای نیویورکی) فیلمی است که در این قسمت زیر ذره بین گپ دایو قرار گرفت.
دارودسته نیویورکی
مارتین اسکورسیزی در فیلم «دارودسته نیویورکی» کارت‌پستال‌های زیبای آمریکا را پاره می‌کند و دوباره آنرا با داستانی خشن و خونین و گذشته‌ای بی‌رحم به تصویر می‌کشد. نیویورک دهه چهل و جنگ داخلی، جهنمی واقعی که گروه‌های مختلف با کشتن رقبا، فضا را پاک می‌کنند و با پلیس‌ها در خیابان درگیر می‌شوند و کسی حریف آنها نیست. دستاورد اسکورسیزی تجسم تاریخ و شخصیت‌های عجیب و غریب آن است. بیل قصاب یکی از شخصیت‌های بارز فیلم‌های مدرن است؛ شخصیتی با اصطلاحات غریب، لهجه‌ای خفه و روشی ترکیبی از بی‌رحمی و فلسفه. آمستردام، قهرمان اسکورسیزی، همان دیوید کاپرفیلد یا الیور توئیست داستان‌های دیکنز است؛ درعین‌حال که بی‌نقص و معصوم نیست اما به اندازه محیط اطرافش نیز خشونت و شرارت ندارد.
این فیلم به‌نوعی نشان دهنده تاریخ ظهور دموکراسی از میان جرم و جنایت است. داستان فیلم نشان می‌دهد که آمریکای مدرن نه در داخل خانه‌های مجلل با افراد اتوکشیده بلکه از میان خیابان‌ها و درگیری مهاجران سربرآورده است. بی‌شک اسکورسیزی یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینماست اما نمی‌توان گفت دارودسته نیویورکی شاهکار او محسوب می‌شود.
آهنگسازی این فیلم را هاوارد شور به‌عهده داشته است اما قطعات زیادی از آهنگسازان و گروه‌های مختلفی از قبیل افرو سلت سوند سیستم، U2، اوتا ترنر، سیدنی استریپلینگ، پیتر گابریل و جاسلین پوک در آن شنیده می‌شود. در موسیقی متن دارودسته نیویورکی بنابر اقتضای صحنه‌ها مموسیقی الکترونیک، حماسی، موسیقی ایرلندی، سنتی آمریکایی، چینی و نظامی استفاده شده است.
تلما شونمیکر و درس‌هایی که در مورد تدوین می‌توان از او آموخت
تلما شونمیکر کار خود را در سال 1980 با تدوین فیلم گاو خشمگین شروع کرد و از آن به بعد در تمام فیلم‌های مارتین اسکورسیزی به عنوان تدوینگر حضور داشت. او تا کنون هفت بار نامزد دریافت اسکار شده و توانسته سه بار آنرا کسب کند. او رکورددار بیشترین دریافت جایزه اسکار به‌عنوان تدوینگر می‌باشد. او همچنین بیست‌ونه جایزه دیگر از جمله بفتا، ادی و جوایز دیگر را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد.
- حضور در صحنه فیلمبرداری از روز اول تا اخر
تلما همیشه سرصحنه حضور دارد و همه تصاویر را می‌بیند و وقتی شب برای تدوین به اتاق کارش می‌رود دقیقا می‌داند قرار است چکار کند و وقتش را بیهوده برای دیدن تصاویر اضافه تلف نمی‌کند.
- استفاده از اشیا برای تدوین
یکی از تکنیک‌های رایج شونمیکر استفاده از اشیایی مثل فلش‌بالب یا چراغ چشمک‌زن یا استفاده از صداهایی مثل بسته شدن در است، او هنگام فیلمبرداری از این روش برای انتقال صحنه‌ای به صحنه دیگر استفاده می‌کند.
- تکنیک ثابت ماندن تصویر و نشان دادن اطراف
یکی از تکنیک‌های اسکورسیزی برای قابل فهم کردن ذهن شخصیت‌ها یا موضوعی خاص یا یک تصویر در خلال نریشن این است که از قاب‌بندی ثابت استفاده کند. مثل صحنه‌ای در فیلم گرگ وال‌استریت که همسر بلفورد از او می‌پرسد«چرا افراد ثروتمند در این تجارت، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند؟». وقتی دوربین به سمت بلفورد برمی‌گردد، مخاطب یک قاب ثابت دارد و نریشنی شنیده می‌شود که «چون آنها خیلی باهوشند». تلما شونمیکر تأثیرگذاری این نوع قاب‌بندی را می‌داند و از آن در تدوینش استفاده می‌کند.
- دیالوگ‌ها مثل بازی پینگ‌پونگ نیستند
در اکثر فیلم‌ها هنگامی که بین دو نفر دیالوگی برقرا است، کارگردانان از تصویربرداری پینگ‌پونگی استفاده می‌کنند. اما تلما شونمیکر اغلب روی عکس‌العمل فرد مقابل تمرکز می‌کند و تأثیر دیداری و شنیداری را به مخاطب منتقل می‌نماید.
- بالا و پایین آوردن سرعت تصویر برای کمک به داستان
شونمیکر گاهی با بالا بردن سرعت تصاویر و اغراق به‌موقع حرکات یا پایین آوردن سرعت آنها، تأثیرگذاری تصاویر را بیشتر می‌کند؛ در مورد بالا بردن سرعت تصاویر فیلم کازینو یکی از بهترین نمونه‌ها است. استفاده از حرکت آهسته و کُند نیز در فیلم گاو خشمگین به‌وفور دیده می‌شود.
- استفاده از رنگ‌های زنده و غلیظ
شونمیکر معمولا رنگ‌ها را دستکاری نمی‌کند و در صحنه‌هایی که پیامی توسط رنگ منتقل شود، از رنگ‌بندی‌های زنده و غلیظ استفاده می‌کند؛ مثل فیلم‌های عصر معصومیت و هوگو. - حذف صحنه‌های مورد علاقه گاهی بعضی از صحنه‌های بسیار زیبا هستند اما استفاده از آنها کمکی به پیشبرد داستان نمی‌کند و استفاده از آنها بی‌مورد است؛ تلکا شونمیکر در مورد این صحنه‌ها می‌گوید«محبوبت را بُکُش». در واقع تدوینگر باید فقط از تصاویری استفاده کند که به روایت داستان و فیلم کمک می‌نماید.
el
خیلی عاااالی بود