بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی
رفقای خوب(1990)؛
رفقای خوب یک فیلم تمام عیار است از فیلمبرداری و تدوین گرفته تا بازیها و کارگردانی بینقص هستند. این فیلم نه تنها بهترین فیلم اسکورسیزی بلکه یکی از موفقترین فیلمهای آمریکایی محسوب میشود.
«هیچوقت شکایت رفیقهایت را نکن، همیشه دهانت را بسته نگه دار.»
راننده تاکسی(1976)؛
تعداد فیلمهای موفق کم نیست اما فقط بعضی از آنها شکلی نمادین پیدا میکنند. نکته جذاب فیلم این است که اسکورسیزی نگاهش به تراویس بیکل مثل یک فرد قدیس است که میخواهد خود را از ضعفهایش رها کند. در داستانهای ضدقهرمانی این نگرش موجب ایجاد همدلی در مخاطب میشود.
« تنهایی همه عمر با من بوده، همه جا…توی بارها، ماشین ها، پیادهروها، مغازهها، همه جا.راه فراری نیست. من مرد تنهای خدا هستم.»
کازینو(1995)؛
بهترین سکانس این فیلم، سکانس کازینو است که دوربین حرکت پول را از کف کازینو به درون اتاق دنبال میکند. این حرکت دقیق دوربین همراه با صداهای پیرامون، نشاندهنده این دنیای بدنام و بیاعتبار است.
« برای انجام کارها سه راه وجود دارد: راه درست، راه غلط و راهی که من انجامشان میدهم.»
آخرین وسوسه مسیح(1988)؛
به عقیده بسیاری از افراد این فیلم یکی از بهترین فیلمهایی است که در مورد مسیح ساخته شده چرا که او را مثل یک انسان واقعی با تمام ضعفهایش نشان میدهد. آخرین وسوسه مسیح، قابل تأملترین فیلم اسکورسیزی در مورد دین است.
بعد از ساعات اداری(1985)؛
در ابتدا قرار بود کارگردانی این فیلم را تیم برتون بهعهده داشته باشد اما وقتی اسکورسیزی به این فیلمنامه علاقه نشان داد، برتون کنار رفت و کار را به او سپرد. بعد از ساعات اداری یکی از فیلمهای کلاسیک و خیابانی اسکورسیزی در مورد نیویورک است که تا به امروز همچنان فضایی دلهرهآورد دارد.
سلطان کمدی(1985)؛
بدون شک سلطان کمدی یکی از بهترین فیلم های اسکورسیزی است. رابرت دنیرو برای ایفای این نقش با آدمهای زیادی صحبت کرد و با این کار توانست ذهن شخصی که شیفته شهرت است را کشف کرده و یکی از بهیادماندنیترین قهرمانان اسکورسیزی را خلق کند.
هوگو(2011)؛
در فیلم هوگو از فناوری 3D به بهترین شکل استفاده شده است. اسکورسیزی با استفاده از این تکنولوژی مخاطب را به شکلی واقعی وارد دنیایی کودکانه میکند.
گرگ والاستریت(2013)؛
یکی از بهترین صحنههای این فیلم زمانی است که جردن از روی پلهها به سمت ماشینش میرود. شاید اگر هر کارگردان دیگری بود به این صحنه سرعت بیشتری میداد اما اسکورسیزی میخواهد که مخاطب در این لحظه زندگی کند.
«تنها چیزی که بین تو و هدفت قرار گرفته، داستانهای مزخرفی است که برای خودت تعریف میکنی، اینکه چرا نمیتوانی به آنها برسی.»
خیابانهای پایین شهر(1973)؛
اولین فیلم بلند اسکورسیزی که به معنای واقعی امضا و حال و هوای کارهای او را دارد. با توجه به انتقادهایی که پیش از این فیلم از اسکورسیزی شده بود، در این فیلم او توانست خودِ واقعی و تواناییهایش را نشان دهد.
« محل پاک شدنِ گناه کلیسا نیست، خیابونهای پایین شهره!»
آلیس دیگر اینجا زندگی نمیکند(1974)؛
الن برستین که فیلم خیابانهای پایین شهر اسکورسیزی را دیده بود با کمال میل بازی در این فیلم را پذیرفت. بازی او در این فیلم منجر به ساخت یکی از بهترین و منحصربهفردترین فیلمهای اسکورسیزی شد.
سکوت(2016)؛
به گفته لیام نیسون این فیلم میراث واقعی اسکورسیزی است. در این فلیم هیچکدام از ویژگیهای کارهای اسکورسیزی مثل جامپکات یا زومهای ناگهانی دیده نمیشوند؛ در عوض تصاویر طولانی و کِشدار که نشاندهنده مسیری است یک کشیش و مردخدا طی میکند، در آن دیده میشود.
مرد ایرلندی(2019)؛
مافیای این فیلم خوددار و بیسروصدا است. در این فیلم با پیرمردی مواجه میشوید که زندگی و تمام اشتباهاتش را بازتاب میدهد. گویی سرنوشت انسان این است که با حسرت نسبت به چیزهایی که نتوانسته تغییر بدهد، بمیرد.
«تنها راهی که سه نفر یک راز را نگه دارند این است که دو نفر از آنها مُرده باشند.»
پیشنهاد: تحلیل و بررسی فیلم و موسیقی متن فیلم Irishman
گاو خشمگین(1980)؛
وقتی کارگردانی این فیلم به اسکورسیزی پیشنهاد شد، او نمیخواست این کار را قبول کند چون با شخصیت اصلی فیلم ارتباط برقرار نمیکرد و علاقهای به ورزش نداشت اما بعد از مصرف بیش از اندازه مواد مخدر و اوردُز نگاه تازهای به شخصیت داستان و موضوع آن نگاه کرد. به گفته خودش این فیلم شخصیترین و خلاقانهترین اثرش است.
«اولین شبی که رفتم زندان پرسیدم دستشویی کجاست؟... نگهبان جواب داد: الان دقیقا داخلشی.»
تنگه وحشت(1991)؛
یکی از بهترین تصاویر در فیلمهای اسکورسیزی، صحنه آغازین و معرفی ماکس کدی است. موسیقی متن نیز با حرکت دوربین همراه میشود تا مخاطب هر آنچه را باید در مورد این شخصیت بفهمد. در واقع این فیلم میتواند همانند کلاس درسی برای فیلمبرداران باشد.
دارودستههای نیویورکی(2002)؛
بدون شک Gang Of New York از بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی خواهد بود. در سال 1970 اسکورسیزی کتاب دارودستههای نیویورکی را خواند و سی سال طول بعد فیلم آنرا ساخت. در واقع او میخواست از کارگردانی جوان به کارگردانی خبره و صاحب نام بدل شود تا این فیلم را بسازد.
«اگر میخواهی یک شاه را بکُشی، نباید در تاریکی و از پشتسر به او خنجر بزنی، باید در جایی او را بکشی که همه اطرافیانش بتوانند جون دادنش را ببینند.»
پیشنهاد: تحلیل فیلم و موسیقی متن فیلم Gangs Of New York در پادکست گپ دایو