پادکست گپدایو (30) بررسی موسیقی متن فیلم بابل (بخش سوم)
پادکست موسیقی متن گپدایو در قسمت سیام این مجموعه پادکستهای دیدنی و شنیدنی به سراغ فیلم بابل به عنوان یکی از فیلمهای تأثیرگذار تاریخ سینما رفته است. با ما در بخش سوم از سیامین قسمت پادکست موسیقی گپدایو همراه باشید تا برای پرسشهایی نظیر اینکه موسیقی متن چگونه با اثر پروانهای در روایت فیلم بابل همراه شده است؟ موسیقی متن فیلم بابل چگونه جهان آرمانی کارگردان این فیلم را به تصویر میکشد؟ موسیقی متن فیلم بابل کدامین احساس را در ذهن مخاطب ثبت میکند؟ پاسخی خیالبرانگیز و روشنگر پیدا کنیم.
بخش دوم بررسی موسیقی فیلم بابل
فایل صوتی و کمحجم پادکست گپ دایو:
استیون میریون (Stephen Mirrione) تدوینگر فیلم بابل؛
استیون میریون تدوینگر آمریکایی متولد سال 1969 میلادی که برای فیلم قاچاق (2000) برنده جایزه اسکار شد، تدوین فیلم بابل را بهعهده داشته است. او این فیلم را با همکاری داگلاس کریس تدوین کرد. در بابل، موسیقی و تصویر همگامند و نمایش تنهایی انسانها با سکوتهای مناسب در موسیقی روایت شده است.
میریون بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه کالیفرنیا، کارش را با داگ لیمان شروع کرد و تدوین فیلمهای Getting in، Swingers و برو را انجام داد. بعد از آن همکاری فراموشناشدنی در تاریخ سینما با استیون سودربرگ داشت و تدوین فیلم قاچاق را انجام داد. فرم کلی فیلم قاچاق لحظهبهلحظه با جامپ کاتها و ریتم سریع تصاویر، مشخص شده است. همکاری میریون و سودربرگ با فیلمهای یازده یار اوشن، دوازده یار اوشن، سیزده یار اوشن و شیوع ادامه پیدا کرد.
او در فیلمهای 21 گرم، بابل، زیبا، مرد پرندهای و از گور برخاسته با آلخاندرو گونزالس ایناریتو همکاری کرد و جایزه تدوینگران سینمای آمریکا (Eddie) را برای فیلم بابل بهدست آورد. او با جرج کلونی در فیلمهای اعترافات یک ذهن خطرناک، شب بهخیر و موفق باشید، کلاهچرمیها، نیمه ماه مارس و مردان آثار یادبود نیز همکاری کرده است.
همکاری با ایناریتو و تدوین بابل؛
کار کارگردان فقط ساختن فیلم نیست، ایناریتو و میریون در پیشتولید بابل، ساختار پیچیده آنرا با هم شکل داده و روش متفاوتی برای روایت داستان پیدا کردهاند. فیلمهای ایناریتو لایههای مختلفی دارد و در نهایت قصه زندگی شخصیتها یا طرز تفکر آنها در جریان فیلم بههم میرسند و در عین تفاوت فضاها یا کاراکترها، وحدتی کلی بر فیلم حاکم است. روش کات کردن ایناریتو منحصربهفرد است و روایت فیلم را پیچیده میکند و درست زمانی که مخاطب غرق در صحنههای یک قسمت است، کارگردان او را به صحنه بعدی در فضایی کاملا متفاوت میبرد که به نظر میرسد کاملا با دنیای قسمت قبلی متفاوت است.
میریون در مورد ایناریتو میگوید:
«ایناریتو مفهوم پیچیده و احساسی را که در ذهنش دارد، کاملا سنجیده بیان میکند، کارهای او نیاز به تدوین زیادی ندارند. همه چیز دقیقا در فیلمنامه قید شده است.»
رابطه خوب کارگردان و تدوینگر در موفقیت کار بسیار مؤثر است، سختگیری ایناریتو و انعطافپذیری میریون در پیشبرد کار تأثیر بهسزایی داشته و همکاری آنها در طی سالهای بیشتر شبیه مکالمهای دوجانبه و حرفهای بوده است.
موسیقی بابل روایتگر انزوا و تنهایی؛
در فیلم بابل، موسیقی و تصاویر بههم وابستهاند و با شنیدن موسیقی، تصاویر فیلم در ذهن تداعی میشوند. در بعضی از صحنهها با استفاده از المانهای صداگذاری مثل شنیدن صدای باد، خالی، رها و فقیر بودن فضای مربوطه نشان داده میشود. در صحنههای کشور ژاپن، موسیقی شلوغ و نمایانگر آدمهای بهظاهر شاد است. استفاده درست از سکوت در موسیقی سانتائولایا انزوا و تنهایی تکتک افراد فیلم را نشان میدهد. در صحنهها بداههنوازی یک ساز شنیده میشود؛ استفاده از یک ساز بیانگر تنهایی انسان در عصر مدرن است. موسیقی در بعضی از صحنهها در عین حزنانگیز بودن، امیدبخش است و جهانی بدون مرز را نوید میدهد. در فیلم بابل تصویر، موسیقی و کارگردانی با هم هماهنگ است. موسیقی متناسب با صحنهها، کاتهای فوقالعاده کارگردان و تدوین بینقص این فیلم، از عوامل مهم موفقیت آن محسوب میشوند.
ali
سلام به امید و کیارش عزیز خدا قوت لطفا درباره سه گانه ماتریکس هم پادکست بسازید. ممنون
وب سایت ملودایو
سلام علی عزیز ممنون از شما حتما به بهانه ساخت قسمت چهارم ماتریکس به سراغ موسیقی این فیلم هم خواهیم رفت