پادکست گپ دایو (50) بررسی موسیقی متن فیلم دور افتاده؛
فیلم دورافتاده پس از فیلمهای سینمایی بازگشت به آینده و فارست گامپ یکی دیگر از همکاریهای موفق رابرت زمهکیس کارگردان و آلن سیلوستری آهنگساز محسوب میشود. کارگردان و آهنگسازی که اولین بار با ساخت فیلم بازگشت به آینده به شهرت و محبوبیتی باور نکردنی در دنیای سینما دست پیدا کردند. موسیقی فیلم دورافتاده با بازی تام هنکس یکی از آثار متفاوت آلن سیلوستری به حساب میآید، موسیقی متنی که تا حد زیادی وامدار صدای طبیعت وحشی است که داستان فیلم در آن اتفاق میافتد. در قسمت جدید پادکست گپدایو روایت ساخت یکی از شخصیترین موسیقیهای متن سینما را برایتان تعریف میکنیم.
این فیلم محصول سال 2000 به کارگردانی رابرت زمکیس و بازی تام هنکس در ژانر حماسی درام است. دورافتاده، اهمیت ارتباط انسانی و جنون انسان درصورت نداشتن همدم را نشان می دهد. زمکیس در این فیلم داستانی کلیشهای و پرتکرار را تبدیل به اثری کلاسیک و جاودانه کرده است و توانسته احساسات مخاطب را به شدت درگیر کند. دورافتاده بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و تام هنکس برای بازی درخشانش در این فیلم نامزد دریافت اسکار شد.
« باید به نفس کشیدن ادامه دهم چون فردا باز هم خورشید طلوع میکند و کسی نمیداند که جزرومد با خودش چه چیزی میآورد.»
موسیقی متن دورافتاده؛
دورافتاده دهمین همکاری آلن سیلوستری و رابرت زمکیس است؛ اگرچه اولین پروژه آنها-عشقبازی با سنگ- موفقیتآمیز نبود اما آنها توانستند با فیلمهایی مثل بازگشت به آینده و فارست گامپ به شهرت برسند و همکاریشان سالها دوام پیدا کند. از تنوع ژانرهایی که زمکیس و سیلوستری با هم کار کردهاند میتوان فهمید که این کارگردان چقدر به آهنگسازش اعتماد دارد و رابطه آنها صمیمی است. موسیقی متن دورافتاده در مجموع پانزده دقیقه است-موسیقی کوتاه برای فیلمی بلند- اما این انتخاب بسیار مؤثر بود و احساس بیگانگی شخصیت هنکس در جزیرهای دورافتاده را تقویت کرد. اولین بار که تام هنکس(در نقش چاک) برای ترک جزیره تلاش میکند موسیقی آمیخته با پیانو و سازهای بادی و زهی او را همراهی میکنند و وقتی ویلسون-توپ و رفیق صمیمیاش- را از دست میدهد، موسیقیِ احساسی، آسیب روحی او را نمایان میکند.
«زمان هیچ رحم و شفقتی ندارد. برایش مهم نیست که سالم باشیم یا بیمار. گرسنه یا مست. روسی باشیم یا آمریکایی یا اصلا از کُرهای دیگر. زمان مثل آتش است، میتواند ما را نابود کند یا گرم نگه دارد. ما در زمان زندگی میکنیم و میمیریم و برای از دست دادنش هرگز دچار عذاب وجدان نمیشویم.»
موسیقی دورافتاده، ساختاری ساده دارد و از سازهای مختلف و پیچیده در آن استفاده نشده اما حالت فروتنانه و غریب آن هم احساس جدا ماندن و هم امید به آینده را در مخاطب القا میکند. توالیها و حس موسیقی به موسیقی فارست گامپ شباهتهایی دارد. سیلوستری در دورافتاده با استفاده از موسیقی طبیعت و صداهای وحشی احساس گرفتاری شخصیت اصلی فیلم را نشان میدهد. در موسیقی صدای برخورد امواج و پچپچ باد در میان درختان شنیده میشود.
آلن سیلوستری در مورد ساخت موسیقی دورافتاده میگوید«ما تمام وقتمان را در جزیره و بدون موسیقی سپری میکردیم. من باید با واقعیتی که در داستان بود مواجه میشدم تا بتوانم موسیقی متناسب با داستان را خلق کنم. با خودم گفتم خب شخصیت اصلی دچار سانحه میشود و حالا در جزیره است، حالا باید با موسیقی نشان میدادم که او ترجیح میدهد با ناشناختهها مواجه شود و تا پای مرگ پیش برود یا اینکه روزهایش را مثل قبل بگذراند. در اینجا فیلم برای من معنای دیگری پیدا کرد.»
موسیقی در فیلم دورافتاده کاملا هماهنگ با صحنهها انتخاب شده است، به عنوان مثال در صحنهای که تام هنکس در میان امواج سعی دارد قایقش را براند، موسیقی شنیده نمیشود؛ در لحظهای او برمیگردد و دوباره به جزیره نگاه میکند. این جزیره برایش جهان شناخته شدهای است و حس امنیت به او میدهد؛ در آنجا غذا خوردن، خوابیدن و زندگی کردن را یاد گرفته بود و حالا وسط دریا در میان چیزهای ناشناخته قرار گرفته بود؛ اینجا موسیقی شروع میشود.
«قرار بود آنجا بمیرم ، کاملاً تنها . منظورم این است که یا مریض میشدم یا مجروح ؛ هر اتفاق دیگری ممکن بود بیافتد. تنها انتخابی که داشتم و تنها چیزی را که میتوانستم کنترل کنم این بود که کِی ، چطور و کجا این اتفاق بیافتد. پس یک طناب درست کردم و رفتم بالای کوه که خودم را دار بزنم . اما باید امتحانش میکردم . وزن کُنده درخت، شاخه را شکست . پس من حتی آنطور که میخواستم هم نمیتوانستم خودم را بکشم . من هیچ قدرتی نداشتم، درست همام موقع این احساس مثل یک پتوی گرم به سراغم آمد. فهمیدم هر طور شده باید زنده بمانم. باید به نفس کشیدن ادامه بدهم حتی اگر امیدی وجود نداشته باشد و در حالی که تمام منطقم میگفت که دیگه هیچوقت خانهام را نمیبینم اما اینکار را کردم و زنده ماندم.»