گپ دایو قسمت (58) بررسی موسیقی متن فیلم landscape in the mist

استودیو ملودایو - پنج‌شنبه، 22 آبان 1399

در قسمت 58 پادکست گپ دایو به بررسی موسیقی فیلم "چشم اندازی در مه" فیلم غبطه برانگیز تـئودوروس آنـگلوپولوس‌ که یک تراژدی زیبا است میردازیم، با بیانی چنان ساده‌ و سرشار از زیبایی که دست یافتن به آن جز با تحمل رنج سالیان ممکن نیست.

 

 

 

 

چشم‌اندازی در مه، در جستجوی پدری خیالی

در ظاهر فیلم «چشم‌اندازی در مه» به کارگردانی تئو آنجلوپولوس، دو کودک از خانه خود در آتن فرار می‌کنند تا پدرشان را بیابند، اما در زیرلایه‌های فیلم، پیامی والاتر نهفته است. سفر آنها تمثیلی از زندگی و جستجوی چیزی است که در عالم واقع شاید اصلا وجود ندارد. همه چیز در فیلم خیلی سریع اتفاق می‌افتد؛ شهرهایی که بچه‌ها از آن می‌گذرند، آدم‌هایی که می‌بینند و اتفاقات دردآور و شادی‌بخش. آنجلو پولوس این تلاش برای روشنگری معنوی را با تصویری لطیف و شاعرانه در ابتدای فیلم، نشان می‌دهد.

«در ابتدا آشفتگی و بی‌نظمی بود، سپس نور بود؛ نور از تاریکی و زمین و دریا جدا شد، و رودخانه‌ها و برکه‌ها و کوه‌ها خلق شدند. سپس گل‌ها و درختان و حیوانات و پرندگان.»

«چشم‌اندازی در مه» هنر نشان دادن احساسات، رؤیاها، غم‌ها و جلوه‌هایی از زندگی است که انسان هر روز با آن مواجه می‌شود. همه اینها با موسیقی غمگین و تفکربرانگیز النی کارایندرو ترکیب می‌شود و فیلمی قابل تأمل، پیچیده و چالش برانگیز می‌سازد. آنجلوپولوس با خلق صحنه‌های زیبا، واژه‌ها را به تصویر تبدیل می‌کند و کارایندرو آنها را با موسیقی بیان می‌نماید.

کارایندرو کارش را به‌عنوان پیانیست کلاسیک شروع کرد و در اواخر سال 1960 به پاریس رفت و کلاس‌های ارکستراسیون را شروع کرد. او خیلی زود فهمید که به آهنگسازی علاقه‌مند است و سپس دوره‌های موسیقی قوم‌شناسی را گذراند؛ علاقه او به موسیقی قومی در آثارش مشهود است. او بیشتر برای ساخت موسیقی فیلم شهرت دارد اما برای فیلم‌های تلویزیونی، سریال و تأتر نیز موسیقی متن ساخته است.

«هرگز قصد نداشتم آهنگساز فیلم شوم، عشق من تأتر بود و قطعاتی هم برای نمایشنامه‌های شکسپیر، پینتر، گولدونی و چخوف نوشتم. برای فیلم معمولا موسیقی را از قبل می‌سازم اما در تأتر بعد از بارها و بارها تمرین و چند هفته قبل از اجرای نهایی، موسیقی ساخته می‌شود.»

آنجلوپولوس در سال 1980 و بعد از شنیدن موسیقی متن فیلم «سرگردانی» به کارگردانی هریستوفوروس هریستوفیس، با کارایندرو ملاقات کرد. او از النی خواست که به همراه دو آهنگساز دیگر، موسیقی فیلم اسکندر کبیر را بسازند، اما همکاری چندین آهنگساز ایده بی‌نتیجه ای بود و در نهایت چالاریس کریستودولوس، برای آهنگسازی انتخاب شد. در سال 1982 کارایندرو در جشنواره بین‌المللی فیلم تسالونیکی برای موسیقی متن فیلم «رزا» به کارگردانی هریستوفوروس هریستوفیس برنده جایزه شد.

در آن جشنواره، انجلوپولوس سرپرست هیأت داوران بود. در سال 1984 اولین همکاری آنجلوپولوس و کارایندرو با فیلم «سفر به سیترا» آغاز شد. آنجلوپولوس هنگام نوشتن فیلمنامه این فیلم به کنسرتو برای دو ماندولین اثر ویوالدی گوش می‌داد و تصمیم داشت از چند کنسرتو برای موسیقی متن فیلم استفاده کند. کارایندرو دو موتیف اصلی نوشت که با تنظیم‌های متفاوت در صحنه‌های مختلف شنیده شوند. اولین قطعه ارکسترال در صحنه آغازین فیلم شنیده می‌شود. موسیقی متن بی‌نظیر کارایندرو و حضور ونجلیس هریستوپولوس-نوازنده فلوت- موجب خلق اثری به‌یادماندنی شد.

«وقتی روی موسیقی متن سفر به سیترا کار می‌کردم برای اولین بار ونجلیس هریستوپولوس را دیدم و این دیدار منجر به همکاری طولانی مدت ما شد. وقتی اولین بار صدای فلوت او را شنیدم آنقدر احساساتی شدم که گریه کردم.»

کارایندرو اعتقاد دارد که موسیقی فیلم‌های آمریکایی اکشن و پر سروصداست البته آثار آهنگسازانی مثل برنارد هرمان را دوست دارد و کار خودش را به آهنگسازانی مثل دلرو، دوامل(آهنگساز فیلم پی‌یرو خله) و روتا نزدیک می‌داند. در مصاحبه‌ای کارایندرو در مورد سبک آهنگسازی‌اش و غم و اندوه آن می‌گوید:

«من احساساتم را در موسیقی ابراز می‌کنم. گاهی خاطرات غمگینم مثل مرگ مادرم در هفت سالگی‌ یا رفتن ما به حومه آتن در موسیقی من تجلی می‌یابند. در کودکی با پای برهنه از میان جنگل، آب رودخانه و برف راه می‌رفتم. بعد با دیکتاتوری یونان همه این چیزها را از دست دادم. همه این تجربیات نمونه‌هایی از جدایی و ازدست‌دادن هستند. اما اعتقاد ندارم که موسیقی‌ام بیان کننده افسردگی و غم سیاه باشد. این موسیقی مخاطب را درهم نمی‌شکند بلکه باعث می‌شود که بُعد عمیق‌تری از زندگی را درک کند. شاید بهترین توصیف برای احساسی که موسیقی من منتقل می‌کند، واژه دلتنگی باشد.»