مایکل کان از کارمندی تا تدوین فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

الهام ربیعی - شنبه، 20 مهر 1398

استیون اسپیلبرگ که به لطف فیلم آرواره‌ها در سال 1975 میلادی هم موفقیت اقتصادی نصیبش شده بود و هم با اقبال از طرف منتقدان مواجه شد، برای فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» به دنبال تدوینگری حرفه‌ای می‌گشت که با مایکل کان (Michael Kahn) آشنا شد، تدوینگری که در آن زمان تجربه دو دهه کار به عنوان تدوینگر را در کارنامه داشت. مایکل کان هم مثل اسپیلبرگ کارش را با کار در تلویزیون شروع کرده بود و برای مینی سریال «النور و فرانکلین» جایزه امی سال 1976 میلادی را کسب کرده بود. اروین کرشنر، مایکل کان را به اسپیلبرگ پیشنهاد داد. نکته جالب در مورد مایکل کان این است که از ابتدا اصلا به فکر تدوینگر شدن، نبوده است. او کارش را به عنوان کارمندی عادی در شهر نیویورک آغاز کرد و بعد از آن کارآموز شد؛ سپس ارتقاء شغلی یافت و دستیار تدوین شد و بعد تدوین سریال Hogan’s Heroes را به عهده گرفت. از آن به بعد پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد.

«با استیون قرار ملاقات گذاشتیم و در همان لحظه اول از او خوشم آمد. شبیه آدم‌های معمولی بود، متوجه منظورم می‌شوید، کاملا عادی. دلم می‌خواست او هم در مورد من همین فکر را بکند.»

مایکل کان و تدوین برخورد نزدیک از نوع سوم؛ 

تدوین فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» شروعی برای یک همکاری و دوستی پایدار بود. در طول چهار دهه گذشته کان تدوین همه آثار اسپیلبرگ -به جز ئی‌تی- را به عهده داشت. او برای فیلم‌های «مهاجمان صندوق گمشده- 1981»، «فهرست شیندلر-1993» و «نجات سرباز رایان 1998» برنده جایزه اسکار بهترین تدوین شد. همکاری طولانی مدت کان با اسپیلبرگ همانند رابطه مارتین اسکورسیزی با تدوینگرش، تلما شونمیکر Thelma Schoonmaker است. به عقیده اسپیلبرگ «فهرست شیندلر» بهترین و موفق‌ترین کار مایکل کان است.

«زمانی یک تدوینگر موفق می‌شود که از تغییر در صحنه‌ها واهمه نداشته باشد.»

مایکل کان و نامزدی جایزه‌ی اسکار؛ 

مایکل کان تا کنون بیشترین نامزدی دریافت اسکار را در طول دوران کاری‌اش داشته است. او همچنین جایزه بفتا، اِدی و ساترن را برای بهترین تدوین فیلم‌ سینمایی دریافت کرده است. از آثاری که مایکل کان تدوین آنها را به‌عهده داشته می‎توان به فیلم‌های ایندیانا جونز و معبد مرگ، رنگ ارغوانی، جذابیت مرگبار، پارک ژوراسیک، کاسپر، پل جاسوس‌ها، هوش مصنوعی، گزارش اقلیت، دزدان دریایی کارائیب، لینکلن، بازیکن شماره یک آماده، پست و غول بزرگ مهربان نام برد.

«تدوین را به صورت علمی انجام ندهید، بلکه صحنه‌ها را بر اساس احساس و درک و شهودتان تدوین کنید. چیزی که موجب می‌شود کارهای یک تدوینگر یا آهنگساز یا کارگردان خاص و زیبا باشد این است که آنها همه چیز را حس می‌کنند. باید از نظر سینمایی همه چیز را لمس و درک کنید.»

به عقیده کان برای اینکه یک تدوینگر موفق شود در وهله اول باید نظرات کارگردان را بشنود و احساسات او را درک کند. تدوینگر باید آنچه را که کارگردان احساس می‌کند بشناسد و انجام دهد. مایکل کان اعتقاد عمیقی به خلاقیت در تدوین دارد و توانایی وصف‌ناپذیرش در تشخیص کات‌های مناسب و ترکیب صحنه‌ها او را به تدوینگری افسانه‌ای بدل کرده است.

«تدوینگر باید یک جریان فکری وارد فیلم کند. اگر فیلم را می‌بینید و احساس می‎کنید چیزی کم دارد باید با خلاقیتتان کاری متفاوت روی آن انجام دهید.»

تدوین فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

او هرگز در مراحل تولید به پشت صحنه فیلم‌ها نمی‌رود و دوست دارد بدون هیچ پیش‌زمینه فکری فیلم را نگاه کند و تدوین آن را انجام دهد. مایکل کان در مصاحبه‌ای گفته که تدوین را در سال‌هایی که به عنوان دستیار تدوین کار می‌کرد، آموخته و آن تجارب در تدوینگر شدن به او کمک کرده است.

«برای تدوینگر شدن هر چقدر می‌توانید فیلم ببینید، فیلم خوب و بد.»

داستان وست ساید (در حال فیلمبرداری) و ایندیانا جونز-قسمت پنجم (در مرحله پیش‌تولید) از آثاری هستند که مایکل کان تدوین آنها را انجام خواهد داد.

برگرفته از وب‌سایت latimes.com ؛