سیجیآی(CGI) و کاربرد آن در فیلمسازی
از آغاز کار سینما تا کنون، جلوههای ویژه بصری(VFX) پیشرفت بسیاری کرده است. در چند دهه اخیر تصاویر کامپیوتری یا سیجیآی(CGI) در فیلمهای بسیاری از درام گرفته تا انیمیشن و بلاکباسترها دیده میشوند. سیجیآی تعریف گستردهای دارد چرا که شامل انواع مختلف جلوههای بصری میشود.
CGI چیست ؟
سیجیآی در واقع استفاده از گرافیک کامپیوتری برای افزودن یا خلق تصاویر در کارهای هنری و مدیا است. سیجیآی میتواند دوبعدی یا سهبعدی باشد و در فیلم، سریال و برنامه تلویزیونی، بازی ویدیوئی یا شبیهسازی به کار رود. نحوه استفاده از این فناوری بسیار متفاوت و متنوع است، از طراحی فضاهای داخلی تا کارهای ظریف را میتوان با آن انجام داد. در دهههای اخیر از سیجیآی برای جلوههای بصری فیلمها به وفور استفاده شده است. به همین دلیل امروزه وقتی صحبت از سیجیآی میشود بیشتر مردم آنرا به عنوان جلوههای ویژه بصری تصور میکنند.
سیجیآی میتواند شامل مدلهای سهبعدی از انسان، هیولاها، ساختمانها، اتومبیلها، صحنههای انفجار و موارد دیگری باشد؛ سپس این مدلهای سهبعدی در فیلمنامههای لایواکشن قرار میگیرند. سیجیآی را در هر ژانری از درام عاشقانه تا علمی-تخیلی و با هر بودجهای میتوان استفاده کرد. مثلا در درامهای دورهای از این روش برای طراحی فضاهای داخلی و جزئیات (پسزمینهها و افراد و وسایل نقلیه) استفاده میکنند.
آغاز سیجیآی در فیلمهای سینمایی
استفاده از سیجیآی به دهه شصت میلادی برمیگردد، در آن زمان کمپانیهای ساخت و تولید فیلم این تکنیک را برای ساخت انیمیشن کامپیوتری به کار بردند. فیلمها اغلب دوبعدی بودند اما از این تکنیک برای کارهای مهندسی و پزشکی نیز استفاده میشد.
همزمان با تکامل سیجیآی، روش فیلمسازان نیز برای استفاده از آن در فیلمها پیشرفت میکرد. مثلا در فیلم وستوورد(1973) از تصاویر دیجیتال و در فیلم بیگانه(1979) از مدلسازی شبکهای استفاده شد. نقش سیجیآی در دهه هشتاد بیشتر شد، در فیلمهای ترون(1982)، آخرین مبارز ستارهای(1984) و شرلوک هلمز جوان(1985) از این فناوری برای ساخت مدلهایی از موضوعها و شخصیتهای واقعی استفاده شد. ترون موفقیت بزرگی در زمینه فیلمهای سیجیآی بود.
در فیلمهای سیجیآی اولیه، تصاویر رایانهای بسیار ابتدایی بود اما دنیایی از امکانات را به روی فیلمسازان باز کرد. داستانپردازی تصویری به لطف تصاویر رایانهای میتواند تا بینهایت ادامه پیدا کند.
سیر تکاملی فیلمهای سیجیآی
اگر فناوری سیجیآی وجود نداشت، بسیاری از تصاویر در فیلمها خلق نمیشد. در فیلمهای جیمز کامرون جلوههای ویژه بصری نقش پررنگی دارند مثل ورطه(1989) و نابودگر ۲: روز داوری(1991). در سال 1997 او فیلم تایتانیک را با استفاده از مدلهای سیجیآی خلق کرد. در بسیاری از فیلمها مثل پارک ژوراسیک(1993) تلفیقی از جلوههای ویژه بصری و سیجیآی استفاده شده است.
گاهی در فیلمها استفاده از فناوری سیجیآی نامحسوس است و بیننده اصلا متوجه آن نمیشود مثلا خلق بافتها، شخصیتها و اشیا در محیطی واقعی. به عنوان مثال میتوان در تصویری واقعی از یک شهر، شخصیتها، ساختمانها و ماشینها را اضافه کرد. در زودیاک(2007) از فناوری سیجیآی به شیوهای ماهرانه استفاده شده است.
امروزه سیجیآی دیگر مختص ژانرهای فانتزی نیست و میتوان آن را در همه ژانرهای سینمایی به کار برد، بهعلاوه دیگر فناوری محدود و گران محسوب نمیشود و برای فیلمسازان این امکان را مهیا میکند تا آزادانه از آن استفاده کنند.
انیمیشن سیجیآی
انیمیشن یکی از حوزههای فیلمسازی است که از این فناوری استقبال خوبی کرد. بعد از انیمیشنهای دوبعدی و سنتی، انواع مختلفی از انیمیشن مثل استاپموشن و انیمیشن خمیری ظهور کرد. انیمیشنهای یارانهای گام بعدی در این تکامل محسوب میشوند. استاپموشن، یکی از محبوبترین انیمیشنها بود و در واقع میتوان گفت صورت بدوی انیمیشن سهبعدی به حساب میآمد، اما خلق آن زمان زیادی میبرد. خیلی زود رایانه جای خود را در این سبک باز کرد و امکان خلق جهان سهبعدی با آسانترین روشها را برای فیلمسازان این حوزه به وجود آورد. سیجیآی به فیلمسازان اجازه داد تا بتوانند جهانی کاملا خیالی یا واقعی خلق کنند.
پیکسار جزو اولین شرکتهایی بود که انیمیشنهای کاملا رایانهای تولید کرد. داستان اسباببازی(1995) به عنوان اولین انیمیشن سیجیآی محبوبیت فراوانی در سراسر جهان پیدا کرد. بعد از موفقیت این فیلم، شرکتهای دیگر نیز تلاش کردند تا بخت خود را در این زمینه بیازمایند؛ به عنوان مثال دریم ورکس، مورچهای به نام زی(1998) را تولید کرد. اما فیلم شرک(2001) بزرگترین موفقیت این فناوری محسوب میشود و پیکسار را با رقابتی جدی مواجه کرد.
از دیگر آثار موفق در این زمینه میتوان به من نفرتانگیز(2010) و زندگی پنهان حیوانات خانگی(2016) اشاره کرد. در واقع بهترین نمونههای سیجیآی در فیلم و انیمیشن، آنهایی هستند برای مخاطب خستهکننده نباشند و در واقع چنان بیننده را مجذوب خود کنند که او اصلا متوجه حضور این فناوری نشود.