آموزش آهنگسازی برای بازیهای ویدئویی
آهنگسازی برای بازی ویدئویی شباهت بسیاری به آهنگسازی فیلم دارد و در هر دو مورد موسیقی میتواند به انتقال حسوحال، شناساندن شخصیت، خلق زمانی و مکان صحنهها، کمک کند. این حوزه معمولا نادیده گرفته میشود اما در واقع موسیقی متن خوب، این توانایی را دارد که یک بازی ویدئویی متوسط را به بازی پرفروش سال تبدیل کند. چند تفاوت کوچک اما مهم بین این دو مقوله وجود دارد، موسیقی بازی میتواند عکسالعمل عاطفی بازیکنان را تحتالشعاع قرار دهد؛ مثلا حین بازی وقتی که ضرباهنگ موسیقی تند میشود، قلب بازیکن شروع میکند به تند زدن، دستانش عرق میکند و اگر ناگهان شخصیت بازی بمیرد دلیلش این است که او نتوانسته روی خودش کنترل داشته باشد. بعضی از افراد به قدری در حین بازی تحت تأثیر موسیقی قرار میگیرند که صدای آنرا قطع میکنند.
آموزش آهنگسازی برای بازی های ویدئویی و ساخت موسیقی فیلم؛
در واقع مهمترین تفاوت موسیقی فیلم و موسیقی بازی این است که در بازی واکنش بازیکن ارتباط مستقیمی با موسیقی دارد. او تعیین میکند که یک صحنه چقدر طول بکشد، چه زمانی نبرد آغاز شود و کی به پایان برسد. به گفته چنس توماس-آهنگساز بازیهای ویدئویی- بازیکن نقش «تهیهکننده و کارگردان موسیقی بازی» را ایفا میکند.
تفاوت دیگر این است که آهنگساز فیلم، برای تصاویر نهایی موسیقی میسازد و دقیقا میداند که طول هر قطعه چقدر باید باشد؛ همچنین به نقطه اوج و صحنههای اکشن واقف است. اما در بازی ویدئویی طول هر صحنه یا مرحله ارتباط مستقیم با بازیکن دارد. یک بازیکن ممکن است از مرحلهای سریع بگذرد و دیگری همان مرحله را با سرعت کمتری طی کند و تغییرات هر صحنه به نوع واکنش بازیکن بستگی دارد. پس چطور آهنگساز بازی ویدئویی همه چیز را در ذهنش سامان میدهد؟
در ادامه با وبسایت ملودایو همراه باشید تا بیشتر با مراحل ساخت موسیقی برای بازیهای ویدئویی آشنا شوید.
آموزش آهنگسازی برای بازی های ویدئویی و چند نکتهی کلیدی؛
در کتاب «موسیقی برای بازی ویدئویی» نوشته چنس توماس گفته شده که آهنگساز بازی باید شیوهای برای ساخت موسیقی داشته باشد به این صورت که یک سری قطعه موسیقی بسازد که در اندازه تنوع داشته و متناسب با هر موقعیت و دستورالعملی باشد.
هر قطعه موسیقی کارکرد خاصی دارد:
اینترو: حال و هوای بازی را معرفی کند.
لوپ: بخش کوتاه و تکراری موسیقی که تا زمانی که گیمپلی تغییر کند یا شخصیت بمیرد، بارها و بارها تکرار میشود.
ترنزیشن: موسیقی ارتباطی که هدفش ایجاد علاقه و اشتیاق در بازیکن است.
استینگر: موسیقی که نشاندهنده یک رویداد مهم در بازی است.
تگ: پایان کوتاهی که نتیجه یک مرحله را نشان میدهد.
آموزش آهنگسازی برای بازی های ویدئویی و بایستههای این فن؛
نکات مهمی که آهنگساز بازی باید بداند:
در ادامه نکات مهمی ذکر میشود که آهنگساز بازی ویدئویی برای ساخت موسیقی بازی در هر ژانری باید بداند.
همکاری با طراح صدا؛
اگر آهنگساز در زمینه طراحی صدا تخصص نداشته باشد، برای بازی ویدئویی حتما باید با یک طراح صدا همکاری کند. همانند موسیقی فیلم، موسیقی بازی نیز باید با دیالوگها و پسزمینه مرتبط باشد، در نتیجه تنظیم و ترکیب صداها باید توسط طراح صدا انجام گیرد.
خستهکننده نبودن موسیقی؛
وقتی بازی شروع میشود، بازیکن در ابتدا از ریتم آهنگ لذت میبرد اما بعد از 30 ثانیه موسیقی یکنواخت شده و بعد از 14 دقیقه اعصاب او را خرد میکند، بهطوریکه ممکن است دیگر به بازی ادامه ندهد. آهنگساز برای جلوگیری از این اتفاق باید طول هر قطعه را بین 3 تا 5 دقیقه در نظر بگیرد به این معنی که یک موسیقی سه دقیقهای در یک مرحله، سه تا چهار بار تکرار شود.
موسیقی سازگار؛
ایجاد چند لایه پویا در موسیقی بر اساس کارهایی که بازیکن در بازی انجام میدهد، راه فوقالعادهای برای جذب بازیکن است.
میانافزار؛
آهنگساز با استفاده از برنامههای میانافزار کاربردی میتواند مهارت نوشتن آهنگ و اجرای آنرا بالا ببرد.
الهام گرفتن؛
یکی از مهمترین موضوعاتی که باعث رشد کار آهنگساز میشود، گوش دادن موسیقیهای خوب است. قبلا تدوینگران و مهندسان صدا سیدیهایی از آهنگهای مورد علاقهشان را تهیه میکردند و بارها و بارها به آنها گوش میدادند؛ با این کار تکنیکهای مختلف را میآموختند.
تاریخ تحویل؛
آهنگساز همیشه باید برای تحویل کار، تاریخ مشخصی را معین کند. با این کار ذهن از یک کار فراغت مییابد و برای کارهای بعدی آماده میشود.
پیشنهاد مطالعه
برگرفته از وبسایت midnightmusic.com.au؛