تکنیکهای تدوین فیلم از زبان تدوینگر فیلم شجاعدل؛
استیون رزنبلوم Steven Rusenblum متولد سال 1954 میلادی، تدوینگر آمریکایی فیلم‌های افتخار، آخرین سامورایی، شجاعدل، افسانه‌های خزان، الماس خونین و مردان ایکس است. او در سال 1976 میلادی از مدرسه فیلمسازی کنسرواتوار ای.اف.آی فارغ‌التحصیل شد و فعالیت حرفه‌ای خود را از سال 1986 با فیلم سفر ناتی گن آغاز کرد. رزنبلوم همکاری طولانی مدتی با کارگردان صاحب‌نام آمریکایی-ادوارد زوئیک- دارد. او تا کنون دو بار جایزه تدوینگران سینمای آمریکا یا همان جایزه‌ی ادی را برای فیلم‌های شجاعدل و افتخار دریافت کرده و سه مرتبه برای فیلم‌های افتخار، شجاعدل و الماس خونین نامزد دریافت اسکار شده است. زرنبلوم عضو انجمن تدوینگران آمریکاست و مدال فرانکلین جی. شافنر را در سال 2011 دریافت کرد.
تکنیکهای تدوین رزنبلوم از سبک حماسی تا عاشقانه؛
استیون رزنبلوم برای تدوین فیلم‌های سبک حماسی شهرت دارد، در این ژانر باید بین درام و شخصیت‌ها تعادل برقرار شود و همچنین نبردهای عظیم و شلوغ در کنار هم تدوین گردند و او تمام این کارها را استادانه انجام می‌دهد. رزنبلوم اعتقاد دارد که برای دستیابی به سبکش فقط روی تئوری عقلانی و تمرین مکرر تمرکز نکرده بلکه برای تدوین و کات صحنه‌ها بیشتر به احساساتش اعتماد کرده است. شاید از این نظر سبک کاری رزنبلوم را بیشتر فیلم‌های رزنبلوم با مونتاژ آغاز می‌شوند. این مونتاژ بر اساس لحن و ساختار فیلم تنظیم می‌شود؛ مثل فیلم دعوت به جنگ یا نشان دادن طبیعت و کوه‌های اسکاتلندی در فیلم شجاعدل. او اغلب این مونتاژ را با موسیقی بومی یا موسیقی متناسب با صحنه‌ای که نشان داده می‌شود، همراه می‌کند.
هنر تدوین در سینما از شجاعدل تا آخرین سامورایی؛
بیشتر فیلم‌هایی که رزنبلوم تدوین آنها را به‌عهده داشته است شامل صحنه‌های نبرد یا مکالمه‌های کوتاه بوده‌اند؛ او برای تدوین هر کدام از این صحنه‌ها تکنیک خاص خود را دارد. به‌عنوان مثال در فیلم آخرین سامورایی رزنبلوم با چالش برقراری ارتباط بین تام کروز و بیوه مردی که او به تازگی کشته، مواجه است. او روی رابطه کروز و پسر زن بیوه تمرکز می‌کند و این رابطه را با تصاویر کوتاه و پشت‌سرهم نشان می‌دهد، تا جاییکه رابطه شکل می‌گیرد و پیوند عاطفی بین آنها برقرار می‌شود. او از این تکنیک برای صحنه‌هایی که در آنها مکالمه صورت می‌گیرد، استفاده می‌کند؛ چه مکالمه مثبت باشد و چه منفی. نمونه آنرا در فیلم شجاعدل نیز می‌توان دید، وقتی والاس به روستا برمیگردد صحنه‌ها وایدشات هستند اما هرچه شخصیت‌ها بهم نزدیکتر می‌شوند، قاب بسته‌تر شده و تنش بالا میرود.
تکنیکهای تدوین رزنبلوم و تدوین صحنه‌های نبرد؛
در صحنه‌های نبرد، او از «تئوری مونتاژ شوروی» استفاده می‌کند به این شکل که کات‌های سریع و نیمه‌ریتمیک را برای نشان دادن هرج‌ومرج و تنش به کار می‌برد. در این صحنه‌ها او از وایدشات‌ها و نبردهای بزرگ به نبردهای فردی زاویه دوربین را تغییر می‌دهد و با استفاده از صدای سلاح‌های موجود در صحنه ریتمی شنیداری و تصویری خلق می‌کند.
یکی دیگر از تکنیکهای رزنبلوم کات کردن صحنه‌هایی است که در آنها صداهای بلند شنیده می‌شود. برای مثال در فیلم افتخار، او صحنه را از صدای فریاد سرباز به بیمارستان منتقل می‌کند. این صحنه‌ها مخصوصا در لحظه آغازین فیلم، موضوع داستان را برای مخاطب روشن می‌کنند. رزنبلوم برای نشان دادن خشونت نیز تکنیک خاصی دارد. در بیشتر فیلم‌ها برای نمایش خشونت از قطره‌های خون یا تصویر زخمی شدن شخصیت‌های فیلم استفاده می‌شود اما رزنبلوم در فیلم افتخار، (در سکانسی که دنزل واشنگتن در حال شلاق خوردن دیده می‌شود) تصویری از شلاق زدن به مخاطب نشان نمی‌دهد، بلکه در عوض تنها نمای کلوزآپ کاراکتر به همراه صدای شلاق را به تصویر می‌کشد. رزنبلوم در تدوین روی نریشن یا صدای راوی نیز تأکید دارد، مثلا در صحنه‌هایی که شخصیت فیلم‌نامه‌ای می‌نویسد؛ او نریشن را با مونتاژ همراه می‌کند.
سبک تدوین رزنبلوم و احساس علیه فرمول؛
همانطور که اشاره شد استیون رزنبلوم در تدوین به تکنیک یا فرمول خاصی اعتقاد ندارد و بیشتر بر اساس حسی که نسبت به صحنه‌ها دارد، آنها را تدوین می‌کند. بنابراین، در تدوین فیلم‌ها تمرکز او بیشتر روی موضوع داستان است. در صحنه‌های اکشن او تمام تصاویر فیلم‌برداری شده را در کنار هم قرار می‌دهد و علاوه بر نشان دادن وقایع به اتفاقات فردی نیز می‌پردازد، بعد از این مرحله تصاویر اضافه را حذف می‌کند.
برای مثال در فیلم پرل هاربر به کارگردانی مایکل بی، در صحنه‌های اکشن، او روی نقش فردی شخصیت‌ها بیشتر از جلوه‌های بصری و اکشن تأکید دارد. بنابراین در چنین صحنه‌هایی مخاطب میتواند احساسات شخصیت‌های فیلم را نیز ببیند و فقط شاهد صحنه نبرد یا اکشن نباشد.
به‌طورکلی می‌توان گفت که استیون رزنبلوم حتی بیشتر از تکنیک فردی‌اش به جریان داستان علاقه‌مند است. او هرگز ادعایی در مورد تکنیک شخصی نداشته است، اما با بررسی فیلمهایش، شباهت‌های بسیاری در شیوه تدوین او مشاهده می‌شود. استفاده از نشانه‌های صوتی و تصویری و همچنین نریتیو، از ویژگی‌های سبک او هستند.
برگرفته از وب‌سایت theshotandthecut ؛
