راهنمای تکنیک‌های جلوه‌های صوتی برای فیلمسازان

الهام ربیعی - پنج‌شنبه، 6 آذر 1399

از لحاظ تاریخی، جلوه‌های صوتی در ابتدا برای تأثیرگذارتر کردن صحنه‌های خنده‌دار یا نشان دادن اتفاقی که بیرون از قاب‌بندی صحنه می‌افتاد، به کار می‌رفت. اما همانطور که تصویربرداری فیلم‌ها به مرور زمان گسترش پیدا کرد، استفاده از جلوه‌های صوتی نیز فرایندی رو به رشد داشته است. امروزه طراحی صدا یکی از ابزراهای قدرتمند برای فیلمسازان است و دانستن تکنیک‌های آن از ملزومات سینما محسوب می‌شود. در این مقاله به بررسی کاربردهای رایج جلوه‌های صوتی پرداخته می‌شود.

نحوه استفاده از جلوه‌های صوتی

صدا همانند عناصر بصری فیلم، از نقش مهمی برخوردار است. صدا ابزاری است برای فرو بردن مخاطب در یک تجربه سینمایی یا جان‌بخشی به موجودی خیالی یا بالا بردن تنش صحنه. برای مثال کار هنرمندانه بن برت در فیلم جنگ ستارگان، یا هنر ظریف جلوه‌های صوتی فیلم بیگانه(1979) از نمونه‌های موفق استفاده از جلوه‌های صوتی هستند. در فیلم‌های مدرن از صدا به روش‌های جالب و جدید استفاده می‌شود و قالبی نوآورانه و خلاقانه به روایت فیلم می‌بخشد. در فیلم عواملی مثل تدوین، جلوه‌های ویژه بصری و لوکیشن‌ها تأثیر به‌سزایی دارند اما این صداست که به همه آنها جان می‌بخشد. صدا به اندازه نقش‌آفرینی یک بازیگر، قاب‌بندی هنرمندانه یا یک صحنه دراماتیک می‌تواند مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.

گام اول: استفاده از صداهای محیطی

صداهای محیطی یکی از روش‌های رایج فیلمسازان در زمینه استفاده از جلوه‌های ویژه صوتی است. فیلم‌هایی مثل ناخدا و فرمانده، آواتار و ارباب حلقه‌ها در محیطی اتفاق می‌افتند که مخاطب نمی‌تواند آنرا تجربه کند و فیلمساز باید با استفاده از شخصیت‌ها و فضا و مکان فیلم، احساس واقعی بودن را به بیننده القا کند. صدای محیط نقش مؤثری در صحنه‌ها دارد. مثلا صحنه‌ای را مجسم کنید که در آن بیننده انتظار دارد صدای امواج اقیانوس را بشنود اما صدای چکمه‌هایی روی سطح چوبی، صدای تکان خوردن بادبان‌ها و صدای مکالمه‌ای در دوردست را بشنود؛ این صداها به مخاطب می‌فهماند که باید منتظر سفری دریایی و دیدن خدمه کشتی باشد.

گام دوم: ایجاد فضایی واقع‌گرایانه

با افزودن جلوه‌های صوتی مناسب (یا صداسازی در پشت صحنه) می‌توان فضایی واقعی و باورپذیر خلق کرد. فیلمسازان موفق با استفاده از صداهای برون‌داستانی، بیننده را به دنیایی جدید هدایت می‌کنند. یکی از بهترین نمونه‌های خلق فضای واقع‌گرایانه در فیلم آواتار است. داستان فیلم در یک سیاره اتفاق می‌افتد و موجودات خیالی، قهرمانان آن هستند اما صداهای محیطی، جلوه‌ای واقعی به داستان بخشیده و آنرا برای مخاطب باورپذیر کرده است. مغز انسان به شکلی است که هر تجربه جدید را به تجارب قدیمش ارجاع می‌دهد. فیلمسازان می‌توانند با افزودن جلوه‌های صوتی آشنا به یک صحنه، زمینه‌ای فراهم کند که مخاطب کاملا خودش را در آن صحنه احساس کند. مغز مخاطب، چیزی را که می‌بیند با آنچه می‌شنود مرتبط می‌کند و در صحنه غوطه‌ور می‌شود.

گام سوم: استفاده از روایت غیرکلامی

همه موجودات زنده، از ارتباط غیرکلامی استفاده می‌کنند. مغز انسان فراتر از حرکات فیزیکی عمل می‌کند؛ انسان می‌تواند صدایی را بشنود و حرکتی را ببیند و معانی مختلفی از آن دریافت کند. به‌عنوان مثال در فیلم بیگانه ساخته ریدلی اسکات، جلوه‌های ویژه صوتی می‌تواند داستان یک صحنه را مؤثرتر از دیالوگ تعریف کند. روایت غیرکلامی تکنیک موفقی است که فیلمسازان آنرا در اختیار دارند در غیراین صورت فیلم مملو از دیالوگ‌های خسته‌کننده می‌شود.

گام چهارم: استفاده از جلوه‌های صوتی برای افزایش تنش

جلوه‌های صوتی می‌توانند بیانگر داستان یک مکان یا شخصیت باشند. فیلمسازان موفق می‌دانند چطور با زیرکی از جلوه‌های صوتی در صحنه استفاده کنند که به پیشبرد داستان بیانجامد و توجه مخاطب را به خود جلب کند. صحنه‌ای خالی را تصور کنید که در آن صدای ماشین و ازدحام جمعیت از دور شنیده می‌شود، جلوه‌های صوتی در این صحنه نشان‌دهنده شلوغی و هرج‌ومرج بیرون است. گاهی صدای ضربان قلب یا وزش باد می‌تواند تنش صحنه را بالا برده و ایجاد ترس و وحشت کند و اضطراب شخصیت داستان را نشان دهد. در فیلم‌های ترسناک، جلوه‎های صوتی لایه‌بندی ویژه‌ای دارد که می‌تواند حس‌وحال فیلم را به مخاطب منتقل کند. گاهی کوچکترین صدا مثل صدای یک گربه می‌تواند بار صحنه را به دوش بکشد و در بیننده ایجاد وحشت کند.

گام پنجم: تغییر احساسات مخاطب

اکثر فیلمسازان می‌دانند که چطور از طریق استفاده از موسیقی، احساسات مخاطب را هدایت کنند. تحقیقات بسیاری در زمینه تأثیر موسیقی بر ذهن افراد انجام شده است. جلوه‌های ویژه صوتی نیز می‌توانند همین تأثیر را بر بیننده بگذارند. جلوه‌های صوتی محیطی به بیننده کمک می‌کند تا اتفاقات صحنه احساس کند و روایت غیرکلامی او را به عمق داستان فرو می‌برد. وجه اشتراک آنها این است که روی احساس بیننده تأثیر می‌گذارد. ممکن است بیننده تصاویر غم‌انگیزی از یک طوفان را در صحنه ببیند اما فیلمساز با استفاده از جلوه‌های صوتی خاص، احساسات او را دستکاری کند و حسی متفاوت به او القا نماید. مثلا با استفاده از جلوه‌های صوتی تنش صحنه بالا برود و درست زمانی که مخاطب انتظار دارد طوفان تمام شود و خورشید بتابد، صداهای صحنه و دیالوگ‌ها او را متشنج کنند و حسی وهم‌آلود به او بدهد گویی که شاهد یک صحنه ترسناک است.

گام ششم: پیدا کردن جلوه‌های ویژه صوتی

فیلمسازی شبیه جادو است، چرا که فیلمساز مخاطب را وادار می‌کند که هنر و داستانش را باور کند و چیزی غیرواقعی را بپذیرد. به‌عنوان یک فیلمساز تازه‌کار شما می‌توانید جلوه‌های صوتی را از سایت‌های مختلف دانلود کنید یا با نرم‌افزارهای ابتدایی آنها را خلق نمایید. فراموش نکنید که جلوه‌های ویژه صوتی می‌تواند عمق، احساس و واقع‌گرایی بیشتری به کارهای شما بدهند.

منبع