مچکات (Match cut)، تکنیکهای تدوین و انتقال صحنه (Transition)
مچ کات چیست؟
مچکات به معنی اتصال صحنه بعدی به قبلی است به این معنا که اگر انتهای پلان اول با ابتدای پلان دوم دارای اشتراک در رنگ، حرکت، ترکیب و حتی دیالوگ باشد، از تکنیک مچکات برای منسجم و یکپارچه کردن روایت استفاده میشود.
تکنیکهای تدوین و اصول مچکات
بیشک تکنیک مچکات در بسیاری از آثار برجسته سینمایی نقش مهمی داشته و بهیادماندنیترین لحظات را خلق کرده است. انتقال از یک صحنه به صحنه دیگر نباید بدون هدف و معنی انجام شود. در مچکات، تدوینگر عناصر صحنه قبل را در صحنه بعدی بکار میبرد و به این شکل ذهن مخاطب را با داستان همراه میکند. در این تکنیک بین دو رویداد یا مفهوم جداگانه، ارتباط موضوعی برقرار میشود. انواع مچکات عبارتند از مچکات گرافیکی(ترکیبها، رنگها و اشکال)، مچکات حرکتی(حرکات و اعمال)، مچکات صوتی(جلوههای ویژه صوتی، دیالوگها و موسیقی).
انواع مچکات گرافیکی
مچکات گرافیکی به تعبیری استعاره تصویری است. این روش به مخاطب القا میکند که ابژهها یکی هستند و این موضوع را از طریق تغییر شکلی محسوس به بیننده میفهمانند. علاوهبراین گذر زمان را نیز میتوان با این تکنیک نشان داد. مچکات گرافیکی را میتوان با انتقال چند تصویر و از تصویری به تصویر دیگر نشان داد و به این شکل خط سیر بصری ایجاد نمود. در صحنه آغازین فیلم همشهری کین این روش به کار گرفته شده است.
مچکات گرافیکی نمادین
گاهی در مچکات، یک ابژه وجود دارد و فقط از انتهای یک صحنه به ابتدای صحنه دیگر منتقل میشود اما گاهی اوقات سوژهها متفاوتند و این کار برای ایجاد طنز یا حس دراماتیک انجام میشود. در فیلم روانی به کارگردانی هیچکاک این تکنیک بعد از افتادن ماریون در وان حمام دیده میشود. در این صحنه هیچکاک از صحنه چرخیدن آب در لوله به کلوزآپ چشم ماریون دیزالو میکند. این مچکات به شیوهای استعاره نشان میدهد همانطور که آب به داخل لوله کشیده میشود، زندگی ماریون هم از بدنش بیرون میرود. این روشی شاعرانه و تراژیک برای نشان دادن مرگ است.
مچکات گرافیکی رنگ
نوع دیگری از مچکات، استفاده از یک رنگ ثابت در هر دو صحنه است. یکی از بهترین نمونههای این نوع مچکات انتقال صحنه از شعله آتش به طلوع آفتاب در فیلم لورنس عربستان است. در اینجا انتقال صحنه نمادین نیست اما میتواند تأثیر رنگ را در تصویرسازی به زیبایی و سادگی نشان دهد.
پرش زمانی
برای انتقال از زمانی به زمان دیگر نیز میتوان از تکنیک مچکات گرافیکی استفاده کرد؛ البته با توجه به اینکه قرار است این گذر زمان چقدر نامحسوس یا ناگهانی باشد، میتوان روشهای دیزالو و کات مستقیم هم به کار برد. بهترین نمونه این نوع مچکات در فیلم تایتانیک به کارگردانی جیمز کامرون است؛ جایی که رز شروع به تعریف داستانش میکند و هنگام فلشبک، تصویر کشتی غرق شده به کشتی تایتانیک دیزالو میشود.
مچکات حرکتی
در مچکات حرکتی، انتقال از یک عمل در صحنه اول به عمل دیگر در صحنه دوم صورت میگیرد. معمولا از این مچکات در صحنههای پویا مثل اکشن و مبارزه استفاده میشود. به عنوان مثال در صحنههای شلیک یا مشت زدن با یک انتقال سریع، صحنه اول جای خود را به صحنه دوم میدهد. مچکات حرکتی و اکشن، با حرکتی روایی ارتباط فیزیکی دو صحنه را برجسته میکند. بهترین نمونه این مچکات در فیلم اسکات پیلگریم در برابر دنیا به کارگردانی ادگار رایت است.
انتقال صحنه با استفاده از یک پل صوتی
زمانی که کارگردان قصد دارد دو صحنه را با استفاده از یک صدا بهم متصل کند از اصطلاح «پل صوتی» استفاده میشود. گاهی با استفاده از صداهای پیرامون مثل صدای تلویزیون یا رادیو که در حال دادن اطلاعاتی است این انتقال صورت میگیرد و بعضی اوقات هم از طریق موسیقی. دو روش بسیار رایج در این نوع مچکات J-cut و L-cut هستند. در استفاده از پل صوتی باید دو صحنه با صدایی مشابه بهم وصل شوند. در فیلمهای دختران بدجنس و شان میمیرد از این تکنیک استفاده شده است.