معرفی ساز چنگ (Harp) به همراه چند قطعه زیبا
مقدمه ای بر ساز چنگ
ساز چنگ یا هارپ يكی از قدیمیترین انواع سازهای زهی است. قدیمیترین چنگها و ليرها مربوط به 3500 سال قبل از ميلاد مسيح است كه در سومر يافت شده است. تفاوت این ساز از ساير سازهای مشابه بر اساس نحوه قرارگيري سیمها نسبت به صفحه صدا (soundboard) مشخص میشود بطوريكه در هارپ سیمها از صفحه صدا (soundboard) عبور كرده و از هر دو طرف بیحفاظ است. بنابراين كلمه چنگ به سازی چهار طرفه، مثلثی شكل و نوع كمانی شكل این ساز (كه در مصر قديم، تركيه و ساير كشورها رايج بوده) برمیگردد. از طرف ديگر در لير (lyre) سیمها از روي برد و غالباً از روي يک پل عبور میکنند و اين امر درباره كروث (crwth)، زيثر (zither)، سالتري (psaltery) و دولسيمر (dulcimer) هم صادق است.
ساز چنگ (هارپ) در زبان آلماني: Harfe، در زبان فرانسوي: harpe و در زبان ايتاليايي: arpa نامیده میشود.
هارپ يكی از قدیمیترین و متداولترین سازهای شناختهشده است. هارپ ها ممكن است شکلها و اندازههای مختلف داشته باشند ولي همه آنها سه مؤلفه مشترك دارند: جعبه صدا (بدنه)، دسته و سیمها. در 1914 موسیقیشناس آلمانی ارنست موريتز ون هورن بوستل (Ernst Moritz von Hornbostel) و كورت ساشز (Curt Sachs) چنگها را بهصورت زير تعريف كردند: Harp هر نوع ساز زهی است كه در آن صفحه سیمها به جعبه صدا عمود است. اين امر درباره چنگهای مثلثی و مستطيلي همچنين سازهايی با مکانیزه ساده يا مکانیزه پيچيده صادق است.
تعريف نقش چنگ در فرهنگها چندان ساده نيست: طبيعت اين ساز دياتونيک است و در بسياری از فرهنگها اين ساز شاعران و خوانندگان را همراهي میکند. اگرچه ساخت و رواج اين ساز افتوخیزهای متعدد داشته است، ولی اين ساز جايگاه خودش را در بين طبقات مختلف اجتماعي حفظ كرده و انتظارات طبقات مختلف را برآورده میسازد: بهعنوان يك ساز فولک، ساز مورداستفاده در آئینهای عبادت و نيايش، برای همراهی با رقصندگان يا خوانندگان و نوازندگان دورهگرد و آخرين مورد ولي نه بااهمیت كمتر، استفاده از اين ساز بهعنوان مجسمهای نمادين در سالنهای آريستوكراتهاي قرن نوزدهم.
نام يكی از تکنیکهای معمول نواختن Harp، نواختن شكسته آكوردها، از نام خود ساز گرفتهشده است: آرپژ يا آرپژيو (arpeggio). امروزه آكوردهای شكسته، آرپژ ناميده میشود حتی اگر با كلارينت نواخته شوند.
در سالهای اخير آهنگسازان استفاده مؤثرتری از هارپ کردهاند كه منجر به ايجاد تکنیکهای نواختن جديد و افکتهای صدايي میشود.
در نواختن اركسترال و كنسرت، ساز Harp پدالي دوكاره (double-action pedal harp) جاافتاده است اولين مدل از اين نوع ساز در حدود 1820 توسط سباستين ارارد (Sebastien Erard) در پاريس ساخته شد.
تاریخچه ساز چنگ (Harp) ؛
مصر تا قرونوسطی
با توجه به شواهدي كه قدمت برخي از آنها به شش هزار سال قبل میرسد، خاور نزديک و آفريقاي شمالي مهد قدیمیترین سازهاي شناختهشده هستند. تصاوير آرامگاههای رامسس سوم از 1200 سال قبل از ميلاد، قدیمیترین و متداولترین نوع چنگ مصري كهن، چنگ قوسدار (arched harp) نشان میدهد. مشخصه چنگ قوسدار دسته خميده است كه قوسي هلالي شكل با بدنه تشكيل میدهد.
جعبه صدا (بدنه) اكثراً شكلي شبيه يك پارو يا بيل دارد. 6 تا 12 سيم در انتهاي پائيني ساز مابين گوشیهای ثابت روي دسته و يك ميله تعليق متصل به بدنه كشيده شدهاند. صفحه صدا از چوب يا پوست حيوانات ساختهشده است. ساز غالباً با نقشهای حكاكي شده، بهعنوانمثال سر يك پرنده، تزئين شده است.
هارپيست معمولاً در حالت نشسته نشان دادهشده است، محفظه صدای ساز روی زمين قرار میگیرد، قسمت بالايی به سمت شانه كج شده است. اين ساز های اوليه قبلاً با هر دودست نواخته میشدند.
تصاوير متعددی Harpها را اغلب چندين ساز بهصورت همزمان، باهم و با ديگر سازها همانند لوت، درام و دوبل پايپ نشان میدهند. هم هارپيست هاي زن و مرد نشان دادهشده كه برخي از آنها علامتهایی با دست میدهند كه بهطور واضح بهمنظور هدايت كردن روشي كه موسيقي نواخته میشود؛ آنها اولين رهبران اركست (كنداكتورها) بودند. در اين زمان هارپ ها تنها در مراسمهای تشريفاتی و جشنهای مذهبی نواخته میشدند و در مراسمهای رقص تا بعدها مورداستفاده قرار نگرفتند.
در حدود 2000 سال قبل از ميلاد مسيح نوع جديدی از Harp ظهور پيدا كرد كه احتمالاً منشأ آن آسيا بود: اين نوع ساز ، چنگی زاویهدار بود كه مشخصه آن دستهای مستقيم در زاويه قائم يا زاويه حاده به بدنه بود.
ميله تعليق به محفظه صدای چوبی متصل و در چرم پوشيده شدهاند. سیمها در يك انتهاي هارپ به پوشش چرمي ميله معلق متصل شدهاند. در انتهاي ديگر آنها دور دسته پيچيده شدهاند و به قطعاتی دوتایی بستهشدهاند تا آنها را بلندتر و كوك آنها را آسانتر سازد. محفظه صداي پوشيده شده با چرم، توخالی بوده و با ستونهایی داخلي تقویتشدهاند. بازوی استوانهای سیمها در زاويه قائم يا حاده نسبت به بدنه قرار دادهشده است. متداول است تا 20 سيم داشته باشيم. صدايی يكدست با توجه به اين حقيقت كه پائين ترين سيم در حدود چهار مرتبه درازتر از بالاترين سيم است.
ورود ساز چنگ (Harp) به اروپا در قرونوسطی؛
اولين شواهد مبنی بر اينكه هارپ در اروپا شناختهشده بود به قرن هشتم بعد از ميلاد میرسد و در ايرلند و اسرائيل يافت شد. احتمال میرود كه اين ساز از اسكانديناوي به اين كشورها واردشده باشد. بعدها اين ساز به قاره اروپا گسترش پيدا كرد كه در آنجا بهعنوان سيتارا آنجليكا (cithara anglica) شناخته میشد و جايگزين لير شد. قدیمیترین چنگهايي كه هنوز موجود هستند در ايرلند و فرانسه يافت شدند و به قرن چهاردهم برمیگردند. در نماد شناسي مسيحي چنگها معمولاً در ارتباط با ديويد شاه كتاب مقدس نشان دادهشدهاند كه اين ساز ها بهعنوان هارپ های ديويديك شناخته میشوند. كلمه هيرپن (hearpan) اولين بار در حدود هزار سال بعد از ميلاد ذكر شده است.
ولي اين مدل جديدی از ساز به نام Harp فريم دار (frame harp) بود، كه تمام چنگهاي بعدي در اروپا تا چنگهاي مدرن دو بخشه (double-action harp) از اين نوع ساز پديد آمدهاند. هارپ فريم دار يک ميله جلويی (پيلار يا ستون) اضافه دارند كه فريمي کموبیش مثلثي با بدنه (محفظه صدا) و دسته تشكيل میدهند. پيلار به حمايت از تنشهای شديد سیمها كه بين گردن و محفظه صدا كشيده شدهاند كمک میکند. چنگهای قرونوسطی اوليه بين هفتتا نه سيم، مدلهای بعدي مابين 20 تا 25 دارند. سیمها از جنس روده يا فلز هستند، سیمهای رودهای عمدتاً با نوک انگشت ، سیمهای فلزي با ناخن نواخته میشوند. Harpهای ايرلندی میتوانند تا 43 سيم فلزي داشته باشند.
درباره تکنیکهای نواختن اين سازها اطلاعات چندانی در دسترس نيست. سیمها احتمالاً كوک مجدد میشدند، نيم تنها با فشردن سیمها روی دسته توليد میشدند، هارمونیکها با زخمه زدن به يک سيم و همزمان لمس آرام آن در وسط سيم توليد میشوند. ممكن است نوازنده هارپ در هنگام نواختن بهصورت متناوب از نوک انگشت و ناخن استفاده كند تا رنگ صداي متفاوتی براي ملودی يا تسک های همراه با آن به دست آورند.
يكي از عمومیترین خصوصيات اين سازها كه حتماً بايد ذكر شود، اين است كه اين ساز صداي ايده آل متداول در قرونوسطی را به دست آورد: گیرههای قلاب مانند غالباً به بدنه Harp (محفظه صدا) متصل شدهاند بهنحویکه سیمها در حين نواخته شدن به آن برخورد میکنند. اين امر سبب ايجاد صدايي ويبره مانند و تند (snare) میشود. اين افكت rattling تا دوران رنسانس رايج بود.
در دربار، Harp كه بهعنوان يكي از سازهاي آرامتر محسوب میشد، عمدتاً براي همراهي با خوانندگان تصنیفها و رقصندگان مورداستفاده قرار میگرفتند. اين ساز در ميان طبقات بالاي جامعه (شاه و اشراف) و نوازندگان حرفهای (رامشگران و شاعران، نغمهسرایان سيار، نوازندگان سيار) كه از راه اجراي اشعار عاشقانه و تصنیفهاي حماسي امرارمعاش میکردند رايج بود.
چنگ (Harp) در دوران رنسانس و باروک: تلاش در كروماتيک سازی؛
از قرن پانزدهم به بعد توسعه هارپ تا حدي بستگي به توسعه سازهاي داراي صفحهکلید (ارگان) داشت. ازآنجاکه شباهتهای خاصي مابين روشي كه نتها مرتب میشدند و تکنیکهای نواختن وجود داشت. تلاشها براي بهبود ساز عموماً روي تعميم رجيستر باس بود. دو روش كه براي اين منظور بكار گرفته شد عبارتاند از: يا دسته به سمت بالا خميده شود و پيلار بلندتر شود تا طول موردنیاز سیمها فراهم شود يا طول دسته حفظ شود و انتهای پائينی بدنه ادامه يابد كه پيلار را در زاويه حادهتری نسبت به بدنه ولي زاويه بازتري نسبت به دسته قرار میدهد. Harpهای رنسانس در حدود 100 تا 150 سانتیمتر بلند بودند و در حدود 25 تا 26 سيم داشتند و ديگر نه با ناخنها، ولي با نوک انگشتان نواخته میشدند. سیمهای كوك شده بهصورت دياتونيك محدوده صدايي مابين F2 و C6 داشتند. سيم چهارم (B) يا سيم هفتم (E) اغلب در يک نيم تن پائين تر كوك میشوند. زیروبمی بايد يك نيم تن در حين نواختن با فشردن سيم بهطرف پائين در دسته با انگشت شست چپ يا انگشت اشاره افزايش يابد.
در اواخر رنسانس، موسيقی بيشتر و بيشتر كروماتيک شد و در قرن شانزدهم تلاشهایی براي برگشت هارپ دياتونيك انجام شد كه عدم وجود محدوده صدايي آنها در چنگهاي كروماتيك بهشدت احساس میشد. Harp دوبل (double harp) (يا چنگ كروماتيك دو درجه) توليد شد. دوبل هارپ بهعنوان يك ساز باس كامل مورداستفاده قرار گرفت (همچنين در اپراهاي كلاديو مونتوردي).
دوبل هارپها سیمهایی روي دو سطح داشتند كه بهموازات يكديگر قرار داشتند. يک سطح دياتونيک بود درحالیکه سطح ديگر شامل درجات كروماتيك بود. در محدوده ميانه سطوح دياتونيک و كروماتيک تغيير میکردند: نتهای دياتونيک در رجيستر پائين تر در سمت راست قرار داشتند (بنابراين دست چپ سیمهای پائين تر را مینواخت) نتهای كروماتيک در سمت راست قرار داشتند. در رجيستر بالاتر، در محدوده دست راست مکانها برعكس میشدند؛ نتهای دياتونيک كه مكرراً مورداستفاده قرار میگرفتند در سمت راست بودند، نتهای كروماتيک در سمت چپ. اين به معناي آن است كه هر دودست میتوانند در موقعيت خنثي قرار بگيرند و هر دو رديف سیمها را بنوازند، از طريق نتهای دياتونيک به سیمهای كروماتيک برسند.
سازهايی از اين نوع در حدود 60 سيم دارند (در حدود 33 سيم در سمت چپ و 26 در سمت راست). سازها و هارپ ها با سیمهای متقاطع یا تودرتو، با سه درجه سيم (چنگهای سهگانه) كه تا 100 سيم داشتند نيز ساخته شدند.
تا پايان قرن هجدهم Harpهاي یککاره جايگزين چنگهای دوبل و تريپل شدند بعدازاینکه هر دو مدل در كنار هم براي مدتي وجود داشتند.
مقالات پیشنهادی: