ساخت موسیقی متن فیلمهای سورئال
فیلم سورئال و ساخت موسیقی متن فیلمهای سورئال
مکتب هنری سورئال در سال 1924 توسط آندره بروتون بنیانگذاری شد و بعدها کارگردانان با کنار هم قرار دادن نمادها و تصاویر در فیلم، دنیایی فراواقعگرایانه خلق کردند. بعد از جنگ جهانی اول چهره واقعیت برای اروپاییان تغییر کرد و سورئالیسم از خاکستر جنگ متولد شد؛ جایی که به نظر بروتون دیگر بازگشت به حالت عادی غیرممکن بود. تنها راه واقعی برای فرار از قیدوبندهای خردگرایانه، رها کردن ناخودآگاه بوسیله هنر اعم از نقاشی، ادبیات و سینما بود.
فیلم سورئال برخلاف فیلم واقعگرایانه، به واقعیت پایبند نیست و قوانین و قواعد آن را بهم می زند. کارگردانان در فیلم سورئال به دنبال منطق و برهان نیستند و کاملا آزادانه و با استفاده از خلاقیت، فیلم خود را تولید میکنند. از صد سال پیش که سورئالیسم در پاریس بوجود آمد تا به امروز، هنرمندان و فیلمسازان سورئالیست با تکیه بر خلاقیت و جسارت خود جهانی جدید و جذاب را پیش چشم مخاطبان به تصویر میکشند.
درست بلافاصله بعد از آغاز جنبش بروتون، سینمای سورئال فعالیت خود را شروع کرد. هنرمندان و دادائیستهای فرانسوی در جلسات نقد گروهی شرکت میکردند و آثارشان را با یکدیگر و جامعه پیرامونشان به اشتراک میگذاشتند. در اواسط دهه بیست، تغییر بنیادی در آثار هنرمندان و نحوه برخورد هنری آنها رخ داد. هنرمندانی مثل سالوادور دالی، لوئیس بونوئل و ژرمن دولاک از نخستین سورئالیستهایی بودند که در سینما آثار ماندگاری خلق کردند.
بهترین فیلمهای سورئال
• صدف و کشیش(1928)
این فیلم به کارگردانی ژرمن دولاک جزء اولین فیلمهای سورئال بود که در پاریس ساخته شد. این فیلم کوتاه، کاملا تصویرمحور، وهمانگیز و سورئال بوده و مانند دیگر فیلمهای سورئال، مبهم بودن، از مشخصههای اصلی آن است.
• سگ اندلسی(1929)
این فیلم صامت، ساخته مشترک لوئیس بونوئل و سالوادور دالی است. اگرچه فیلم صدف و کشیش اولین فیلم سورئال تاریخ سینما محسوب میشود؛ اما میتوان گفت که مکتب سورئال در سینما وامدار فیلم سگ اندلسی است.
• طلسمشده(1945)
تا دهه 1940، سینمای سورئال در سراسر دنیا گسترش یافت و کارگردانان مشهوری مثل آلفرد هیچکاک و والت دیزنی به دنبال هنرمندان سورئالیستی مثل سالوادور دالی بودند تا در اجرای صحنههای خاص به آنها کمک کنند. فیلم طلسمشده یکی از بهترین فیلمهای هیچکاک است که سکانس معروف آن-سکانس رؤیا- توسط دالی طراحی شده است.
• دستینو(1945-2003)
انیمیشن کوتاه دستینو در سال 1945 توسط شرکت والت دیزنی شروع و استوریبرد آن توسط سالوادور دالی طراحی شد. این انیمیشن که به دلیل کمبود بودجه در آن سال به اتمام نرسید، پنجاهوچهار سال بعد در سال 2003 ساخته شد. این انیمیشن ادای دینی به سینمای سورئال کلاسیک است و ردپایی از سگ آندلسی دالی و بونوئل در آن وجود دارد.
• هشتونیم(1963)
یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما به کارگردانی فدریکو فلینی، هشتونیم است. این فیلم با بازی مارچلو ماسترویانی و آنوک امه، در رتبه نهم انتخاب منتقدان سایت اند ساوند قرار دارد. در این فیلم فلینی از تفکر یونگ درباره رؤیا و کهن الگو الهام گرفته است.
• شهر زنان(1980)
شهر زنان، اثر سورئالیستی به کارگردانی فدریکو فلینی است که در آن از تفسیرهای فرویدی در زمینه رؤیا بهره برده است. این فیلم حول محور آرزو و هوس میچرخد و دارای تصاویر جسورانه و موقعیتهای عجیبوغریب است.
• کلهپاککن(1977)
سینمای سورئال مدرن تأثیر زیادی از آثار فلینی گرفته و یکی از مشهورترین کارگردانان سورئال معاصر، دیویدلینچ است. فیلم کلهپاککن که اولین فیلم بلند لینچ بود، اعتبار زیادی به این کارگردان بخشید. یکی از عناصر کلیدی این فیلم، طراحی صدای آن است که کاملا با مشخصههای بصریاش هماهنگی دارد.
• برزیل(1985)
یکی دیگر از کارگردانان صاحبنام در ژانر سورئال، تری گیلیام است که در فیلمهایش از رؤیا برای ارتباط مخاطب با جهانهای دیگر استفاده میکند. در این فیلم، گیلیام با تصاویر فوقالعاده و موقعیتهای سورئالیستی، جهانی ماورائی و کیهانی را به تصویر میکشد.
• جان مالکوویچ بودن(1999)
فیلمی به کارگردانی اسپایک جونز که در همان سال در سه رشته بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل زن، نامزد دریافت جایزه اسکار شد. بسیاری از مضامین این فیلم به اوایل جنبش سورئالیسم برمیگردد و رهایی از ناخودآگاه جمعی مضمون اصلی آن است.
ساخت موسیقی متن سورئال به سبک ترنت رزنر و آتیکوس راس
فیلمهای سورئال مخاطب را به جهانی ناشناخته سوق میدهند و او را وادار به دروننگری میکنند. به گفته آهنگساز شهیر کلود دبوسی«آثار هنری، خود خالق قوانین هستند و قوانین باعث بوجود آمدن اثر هنری نمیشوند.»
برای خلق موسیقی متن سورئال، معمولا آهنگسازان خلاق مرز بین طراحی صدا و موسیقی متن را از بین برده و زبان موسیقیایی منحصربهفردی بوجود میآورند. در ادامه به ساخت موسیقی متن سورئال توسط اعضای گروه ناین اینچ نیلز-رزنر و راس- پرداخته میشود.
• ترکیب ارکستر و صدای دیجیتال
تضاد، یکی از مهمترین مؤلفههای فیلمنامهنویسی است و آهنگساز فلیم هم باید در تقویت تضادهای موجود در روایت، موسیقی متن را خلق کند. لحن و ملودی موسیقی متن به اندازه دیالوگها اهمیت دارد. در موسیقی فیلم شبکه اجتماعی، راس و رزنر از پیانو در کنار سینتیسایزر استفاده کردهاند. صدای پیانو با سینت در تضاد است و این بیانکننده رابطه مارک و ادواردو است. در این فیلم، آنها با ترکیب موسیقی کلاسیک و دیجیتال، موسیقی متن سورئال ساختهاند.
• ایجاد تنش بوسیله تغییر صدا
رزنر میگوید«موقعیت، مکان و حالوهوا الهامبخش موسیقی هستند». رزنر و راس بر ساس شرایط و موقعیت محیطی، انتخاب میکنند که از چه ابزار و متدی برای ساخت موسیقی متن استفاده کنند. آنها برای ایجاد تنش، صداها را تغییر میدهند و گاهی نامفهوم میکنند. در فیلم دختر گمشده آنها با استفاده از سینتیسایزر آکوستیک و الکترونیک، صدای گیتار را در یک الگو تکرار کرده و این ایجاد تنش و اضطراب میکرد.
• صدای محیط
ترنت رزنر و آتیکوس راس از موسیقی برای بازتاب احساسات شخصیتها استفاده میکنند. در فیلم دختری با خالکوبی اژدها، آنها با ترکیب صداهای محیطی با موسیقی، مخاطب را به دنیای شخصیت اصلی میکشند. آهنگساز میتواند با ترکیب ملودیهای غیرمعمول و الکترونیک، مخاطب را به دنیای شخصیتها فرو ببرد.