استیدی کم در سینما
چگونه تصویربرداری با استیدیکم(Steadicam Shot) سینما را متحول کرد
تأثیرگذارترین اختراعات در تاریخ نتیجه یک اتفاق بودهاند. علیالخصوص در فیلمها هنگام فیلمبرداری این اتفاقات زیبا به وفور دیده میشوند. نزدیک به نیم قرن است استیدیکم وارد دنیای تصویربرداری شده و با آن زیباترین صحنهها خلق گردیدهاند. برای تصویربرداری با استیدیکم باید از سیستم تثبیت کننده استفاده کرد. حال میپردازیم به تاریخچه استفاده از استیدیکم در سینما.
در این نوع تصویربرداری از وسیلهای به نام استیدیکم استفاده میشود که دارای قابلیت تثبیتکنندگی پایه دوربین، انعطافپذیری دوربین دستی و انجام حرکتهای چرخشی ریز است. استیدیکم حرکات و لرزشهای دست تصویربردار را جذب میکند و در نتیجه تصاویری صاف بوجود میآوید. تصویربردار استیدیکم، جلیقهای میپوشد که به تجهیزات دوربین متصل است، این باعث میشود که دوربین کاملا بیوزن باشد و به راحتی کنترل شود. بوسیله استیدیکم میتوان از جهتهای گوناگون و در مکانهای مختلفی مثل راهپلهها،جادههای پردستانداز و مکانهای دیگر تصاویری بدون لرزش گرفت. با این روش دیگر نیازی به استفاده از کِرِین یا دالیتِرَک برای تصویربرداری نیست. این وسیله در سال 1974 توسط گرت بروان اختراع شد.
حرکات دوربین قبل از استیدیکم
قبل از دهه هفتاد، کارگردانان و فیلمبرداران بر اساس نوع روایت، تنها سه گزینه برای حرکت دوربین در صحنه داشتند. یکی استفاده از دالیترک بود که حرکات روان و نرمی را برای دوربین ایجاد میکرد. اما استفاده از دالی زمانبر بود و برای فیلمهای کمبودجه گزینه خوبی محسوب نمیشد. گزینه دیگر فیلمبرداری به صورت دستی بود، به این شکل که فیلمبردار، دوربین را روی دست نگه میداشت. اما در این روش به علت وزن زیاد دوربین و ابعاد آن حرکات فیلمبردار محدود میشد. در فیلمبرداری دستی، سرعت، کنترل، خلاقیت و انعطافپذیری بالا میرفت اما لرزش دوربین معضلی بزرگ بود. فیلمسازان موج نو فرانسه از این روش استقبال زیادی کردند اما بیشترین کاربرد آن در تهیه مستند و ویدیوهای خبری بود.
گزینه بعدی استفاده از کِرِین بود که با آن علاوه بر حرکات نرم، امکان حرکت عمودی دوربین نیز وجود داشت. نکته منفی این روش ابعاد بزرگ کرین بود که در صحنه ایجاد مزاحمت میکرد و فقط برای صحنههای خارجی یا فضاهای بسیار بزرگ کارآیی داشت. استیدیکم تمام مزایای این روشها را یکجا داشت و انقلابی در ساخت فیلم بوجود آورد.
بوسیله استیدیکم میتوان صحنههای پر هرجومرج و شلوغ را به سهولت فیلمبرداری کرد. در فیلم هانا(2011) و تاوان(2007) به کارگردانی جو رایت میتوان بهترین صحنههای فیلمبرداری شده توسط استیدیکم را دید. نه تنها صحنههای جنگی و مبارزه بلکه حرکت در صحنههای گوناگون و قاببندیهای منسجم و مستقل را میتوان با استیدیکم خلق کرد. برای تصویربرداری بوسیله استیدیکم باید برنامهریزی دقیقی داشت و در این زمینه تهیه استوریبرد بسیار مؤثر است.
براون با اختراع استیدیکم، سینما را متحول کرد
در اواسط دهه هفتاد، گرت براون که فیلمبرداری خلاق بود با روشی کاملا دستی و ساده تحولی در سینما و ساخت فیلم بوجود آورد. براون کار خود را با فیلمبرداری از تبلیغات شرکت سوبارو آغاز کرد و از همان زمان وسایلی برای ثابت نگه داشتن دوربین ابداع میکرد. بعد از آزمایش و خطاهای بسیار او تجهیزاتی برای تثبیت دوربین به نام استیدیکم ساخت. این تجهیزات به براون کمک کرد تا بتواند در حین حرکت، موقع بالا و پایین رفتن از پلهها بدون اینکه دوربین بلرزد، تصاویری خلق کند. براون تصاویری را که از زندگی روزمره خود تهیه کرده بود. این تصاویر خیلی زود در اختیار کارگردانان و تهیهکنندگان قرار گرفت و توجه همگان را به خود جلب کرد.
تصویربرداری با استیدیکم در فیلم راکی
جان جی آویلدسن، کارگردان راکی، برای خلق صحنههای نمادین فیلم راکی سراغ مکانهای بسیاری رفت اما احساس میکرد با ترکیب لوکیشنها و مونتاژ نمیتواند به نتیجه دلخواه برسد؛ تا اینکه تصویربردارش نمونهای از کارهای براون را به او نشان داد. تصاویری که براون از همسرش در موزه فیلادلفیا گرفته بود و با دوربین از پلهها بالا میرفت و آنرا به صورت عمودی حرکت میداد.
با اینکه اولین فیلمی که در آن از استیدیکم براون استفاده شد، در راه افتخار(1976) به کارگردانی هال اشبی بود اما فیلم راکی، توجه همه را به این تکنیک جلب کرد و از آن پس استفاده از استیدیکم در هالیوود گسترش یافت.
استفاده از استیدیکم در فیلم درخشش(Shining)
مدیر فیلمبرداری استنلی کوبریک هم با دیدن فیلم کوتاه براون برایش نامهای نوشت و گفت که چقدر تجهیزات فیلمبرداریاش مورد توجه او قرار گرفته است. در نهایت کوبریک، براون را بهعنوان مسوول دوربین استخدام کرد. صحنه طلایی فیلم درخشش که با استیدیکم فیلمبرداری شده مربوط به سهچرخه سواری دنی در راهروهای ترسناک هتل است.
کوبریک چنان ماهرانه از استیدیکم در فیلمش استفاده کرده که گویی خودش خالق آن بوده است. زلالی و صافی وهمانگیزی که در تصاویر فیلم وجود دارد، احساس وحشت را بیشتر به مخاطب منتقل میکند.
گاو خشمگین، رفقای خوب و کازینو
در سال 1980 مارتین اسکورسیزی از براون برای فیلمبرداری گام خشمگین دعوت کرد؛ هر چند زمانی که رابرد دنیرو وارد رینگ شد، اسکورسیزی احساس کرد این صحنه شبیه فیلم راکی است و براون را اخراج کرد. اما ده سال بعد دوباره اسکورسیزی برای فیلم رفقای خوب، از او دعوت کرد تا با هم همکاری کنند. تصاویر فیلمبرداری شده در فیلم رفقای خوب قطعا جزو بهترین تصاویری است که توسط استیدیکم خلق شدهاند. در فیلم کازینو نیز، اسکورسیزی از استیدیکم استفاده کرد.
از زمان اختراع استیدیکم تا امروز از آن در هزاران فیلم استفاده شده است از جنگ ستارگان گرفته تا کمدیهای مدرن عاشقانه. امروزه بسیاری از فیلمبرداران باتجربه، استیدیکم را در زمره وسایل لازم در فیلمبرداری میدانند. گرت براون برای این اختراع توانست جایزه اسکار کسب کند؛ البته او اختراعات دیگری از قبیل اسکایکم، فلایکم و دایوکم نیز دارد.