معرفی فیلم و بررسی موسیقی متن IT ؛
فیلم IT و موسیقی متن در حاشیه‌ی صحنه‌های ترسناک؛
اگر طرفدار ژانر ترسناک باشید حتماً فیلم IT را دیده، یا حداقل نام آن را شنیده‌اید. این فیلم بر اساس رمان «استیون کینگ» ساخته‌شده و باوجود تجربه‌های قبلی، می‌توان از این فیلم به‌عنوان بهترین نمونه یاد کرد. ازلحاظ کارگردانی و فیلم‌برداری همه المان‌ها طوری به کار گرفته شده که مخاطب را از همان لحظه‌ی اول درگیر ماجرا می‌کند. فیلم شروع خوبی دارد، سکانس اول با یک رابطه‌ی صمیمانه بین دو برادر آغاز می‌شود؛ درحالی‌که «بیل» (برادر بزرگ‌تر) مشغول آماده‌سازی قایق کاغذی برای بازی است. وقتی «جرجی» برای آوردن چسب به انباری می‌رود برای اولین بار در فضای مخوف انباری با علامتی شبیه چشم دلقک مواجه می‌شود و با کنترل کردن ترس خود و انداختن نور بر آن نقطه به ترس خود غلبه می‌کند. هنگامی که جرجی برای بازی با قایق از خانه خارج می‌شود و سر او با موانع برخورد می‌کند به‌طور ناخودآگاه حس نزدیک شدن این کودک به خطر در ذهن مخاطب نقش می‌بندد. و پس‌از آن صحنه‌های ترسناک یکی پس از دیگری بر سر مخاطب آوار می‌شوند.
فیلم IT ژانر وحشت فراسوی ترس‌های آشنا؛
این فیلم بیشتر از یک داستان صرفا ترسناک است. وقتی با داستان مواجه می‌شویم و کارگردان ما را با خلاصه‌ای از محوریت زندگی هریک از شخصیت ها آشنا می‌کند. به مرور می‌فهمیم علت آن شناخت ترس هر یک از آنان بوده است. وقتی «پنی وایز» دلقک یا همان شخصیت ترسناک فیلم وارد زندگی هریک از این کودکان می‌شود، می‌بینیم هر یک را به شیوه‌‌ی خود می‌ترساند و یک قاعده‌ی تکراری برای بازی انتخاب نمی‌کند. گویی هر یک از شخصیت ها با بزرگترین ترس‌های خود مواجه می‌شوند. در واقع «پنی وایز» از وحشت این کودکان تغذیه می‌کند. کودکانی که اگر بر ترس خود فائق بیایند، خطری تهدیدشان نمی‌کند. همانطور که در سکانس اول جرجی کوچولو با روشن کردن چراغ قوه ترس خود از انباری تاریک را کنترل کرد. شاید بتوان پیام کلی این داستان را در این جمله خلاصه کرد که پیش از آنکه ترس برادر مرگ باشد، شجاعت در برابر ترس، از راه‌های موفقیت است.
فیلم IT و موسیقی متن فیلم‌های ترسناک؛
وقتی برای بار اول به تماشای فیلم نشسته باشید متوجه برخی از قطعه‌ها نخواهید شد چراکه به دلیل تأثیرگذاری فوق‌العاده‌ی فیلم روی مخاطب کاملاً موازی ریتم داستان انتخاب شده‌اند. به‌گونه‌ای می‌توان گفت موسیقی در ماجرا حل‌شده است. اما وقتی با دقت به موسیقی متن، فیلم را تماشا می‌کنیم متوجه ویژگی‌هایی می‌شویم که به‌صورت هنرمندانه‌ای در کنار هم چیده شده‌اند . مثل پیانوی خلاقانه‌ای که در سکانس اول توسط مادر بیل نواخته می‌شود. سپس با تغییر حالت آرامش‌بخش خود، خبر از ورود به منطقه خطر را می‌دهد . یا مثلاً پارادوکس استفاده از صدای کودکان به‌عنوان نوای پیش از ورود پنی وایزر! بااینکه صدای کودکان معصومانه است و ترسناک نیست. به‌مرور با تکرار این کار با ورودهای پیاپی دلقک به دنبال آن ،به امضای پنی وایزر خبیث تبدیل‌شده و مخاطب هر بار با شنیدن این صدا خود را برای ورود پنی وایزر به داستان آماده می‌کند. یا انتخاب های ظریفی از قبیل صدای موسیقی سیرک در بخشی که پنی وایزر رقص دلقک ها را انجام می‌دهد؛ یا نواخته شدن فلوت در سکانسی که شخصیت ترسناک داخل قاب فلوت به دست دارد، همگی مواردی شنیدنی از این دست هستند.
برای آشنایی بیشتر با موسیقی متن فیلم‌های ماندگار تاریخ سینما حتما پادکست‌های گپ دایو تولید شده در استودیو ملودایو را ببینید و بشنوید.
