راهنمای جامع ژانرهای مختلف فیلم و سریال (بخش پنجم)؛
ژانرهای تاریخی و ترسناک از جمله محبوبترین ژانرهای سینمایی هستند و کمتر سینمادوستی را پیدا میکنید که چندین و چند فیلم در این سبکها ندیده باشد و در میان فیلمهای تاریخی و یا ترسناک فیلمی محبوب و خاطره انگیز نداشته باشد. در قسمت پنجم از راهنمای جامع ژانرهای مختلف فیلم و سریال در مورد دنیای جذاب ژانرهای تاریخی و ترسناک صحبت میکنیم. در ادامه با وبسایت ملودایو همراه باشید.
ژانر تاریخی؛
ژانر تاریخی به دو بخش تقسیم میشود، یک بخش از فیلمهای تاریخی به بازنمایی دقیق واقعهای تاریخی میپردازند مثل زندگینامهها، اتوبیوگرافیها و خاطرات؛ بخش دیگر فیلمهایی تخیلی هستند که داستان آنها در تصویر دقیقی از یک مکان تاریخی اتفاق میافتند. صحت داستان و روایت تاریخی بر اساس گزارشهای موجود سنجیده میشود نه واقعیت، چرا که هرگز نمیتوان یک تجربه کاملا واقعی از رویدادی تاریخی را به دست آورد.
واقعه تاریخی؛
این ژانر فرعی روی داستانی تمرکز دارد که در کتابها و گزارشهای تاریخی از آن صحبت شده و تصویری درام و نمایشی از آن میسازد. آپولو 13 (1995) به کارگردانی ران هاوارد و لینکلن (2012) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ از جمله فیلمهای واقعه تاریخی هستند.
زندگینامهای؛
در این ژانر تمرکز روی زندگی فردی است که داستانش توسط کسی غیر از خود او نقل شده است. در ژانر زندگینامهای بخش زیادی از زندگی فرد مورد نظر نشان داده میشود یا در برخی موارد به دوره زمانی و تأثیر فرد روی تاریخ و جامعه آن دوران نیز میپردازند. ذهن زیبا (2001) به کارگردانی ران هاوارد و اگه میتونی منو بگیر (2002) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ فیلمهای زندگینامهای تاریخی هستند.
تاریخی-حماسی؛
فیلمهای تاریخی-حماسی روی یک رویداد تاریخی در مقیاس بزرگ تمرکز میکنند. در این فیلمها غالبا نبردها، داستانهای عاشقانه و سفرها نشان داده میشوند و شکافهای مربوط به رویداد تاریخی را با فرضیات و داستانهایی پر میکنند. از جمله فیلمهای تاریخی-حماسی میتوان به فیلم بنهور (1959) به کارگردانی ویلیام وایلر و تروآ (2004) به کارگردانی ولفگانگ پترسن اشاره کرد.
تاریخی-تخیلی؛
فیلمهای تاریخی-تخیلی در یک بازه زمانی تاریخی اتفاق میافتند و هدف آنها استفاده از تاریخ به منظور سرگرمی است. ممکن است در فیلمهای تاریخی-تخیلی از رویدادها و افراد واقعی استفاده شود اما در واقع آنها برای تکمیل داستان بکار میروند نه شرح دقیق واقعه تاریخی. اسپارتاکوس (1960) به کارگردانی استنلی کوبریک و تایتانیک (1997) به کارگردانی جیمز کامرون فیلمهای تاریخی-تخیلی هستند.
تاریخی-دورهای؛
تفاوت این ژانر با ژانر تاریخی-تخیلی خیلی کم است؛ مهمترین تفاوت آن عدم وجود شخصیتها و رویدادهای واقعی است. در این ژانر فقط یک دوره تاریخی نشان داده میشود و شخصیتها و رویدادها کاملا ساختگی است. عصر معصومیت (1993) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و بری لیندون (1975) به کارگردانی استنلی کوبریک تاریخی-دورهای هستند.
تاریخی-متناوب؛
در این ژانر به مجموعه رویدادهایی پرداخته میشود که پشت سرهم واقع شده و منجر به نتایجی گشتهاند. در این فیلمها روی لحظات مهم تمرکز میشود که عواقبی دربرداشتهاند. در برخی از این فیلمها عناصری ماورائی نیز با داستان ترکیب میشوند. سریال ساکن برج بلند (2015) به کارگردانی فرانک اسپوتنیتز و حرامزادههای لعنتی (2009) به کارگردانی کوئنتین تارانتینو از مهمترین آثار این ژانر هستند.
ژانر ترسناک؛
فیلمهای ژانر وحشت سرگرمیمحور هستند و برای نشان دادن صحنهها و اتفاقات وحشتناک مخاطبان خود را مجذوب میکنند. در فیلمهای ژانر مهیج(تریلر) اتفاقات آزاردهنده وجود دارد در حالیکه وحشتزا بودن تصاویر عنصر اصلی فیلمهای ژانر ترسناک است. بهترین فیلمهای ترسناک ضربان قلب و میزان ترشح آدرنالین را در بدن افزایش میدهند.
ترسناک-شبح؛
در فیلمهای ترسناک-شبح از روح شخصی مُرده برای ترساندن مخاطب استفاده میشود. این فیلمها میتوانند در هر دوره زمانی اتفاق بیافتند و روح در آنها فقط نقش وحشتآفرینی دارد. ترسآفرینان (1996) به کارگردانی پیتر جکسون و دیگران (2001) به کارگردانی آلخاندرو آمنابار از جمله بهترین فیلمهای ژانر ترسناک-شبح هستند.
ترسناک-هیولایی؛
در این ژانر برای ایجاد وحشت از موجود یا موجوداتی تغییرشکلیافته و ماورائی استفاده میشود. این فیلمها میتوانند در هر دوره زمانی و هر مکانی اتفاق بیافتند. در فیلمهای این ژانر باید دشمن یا شخصیت منفی فیلم به شکل هیولا ظاهر شود. فیلمهای بابادوک (2014) به کارگردانی جنیفر کنت و کَلهکدویی (1988) به کارگردانی استن وینستون فیلمهایی در ژانر ترسناک-هیولایی هستند.
ترسناک-گرگنما؛
در این فیلمها برای ترساندن مخاطب فرد یا افرادی که معمولا دشمن قهرمان اصلی هستند، تبدیل به موجوداتی شبیه گرگ شدهاند. گاهی اوقات این موجودات گرگنما توانایی تغییر شکل دارند اما در موارد دیگر تغییرشکل آنها در زمانی اتفاق میافتد که ماه کامل است. گرگنمای آمریکایی در لندن (1981) به کارگردانی جان لندیس و مرد گرگنما (2010) به کارگردانی جو جانستون بهترین فیلمهای ژانر ترسناک-گرگنما محسوب میشوند.
ترسناک-خونآشام؛
در فیلمهای ژانر ترسناک-خونآشام، موجودات نامیرا و جاودانه که با خون تغذیه میکنند، عنصر وحشت هستند. آنها دشمنان انسانها هستند و در هر زمان و مکانی ظاهر میشوند. در بعضی از فیلمهای این ژانر خونآشام نقش سردسته را ایفا میکند و به دنبال جلب همراهی و دلسوزی است نه ایجاد وحشت. تاریکی نزدیک (1987) به کارگردانی کاترین بیگلو یکی از بهترین فیلمهای دهه هشتاد در ژانر خونآشام است و نوسفراتو (1922) به کارگردانی فردریش ویلهلم مورنائو بهترین فیلم خونآشامی تاریخ سینماست.
ترسناک-اکالت (رمزآلود)؛
در فیلمهای اکالت ایدهای ناب و منطقی با مضامین ماورائی ترکیب میشوند. اکالت در لغت به معنای «غایب از نظر» است و شامل بررسی دقیق واقعیات روحانی میشود. فیلمهای موروثی (2018) به کارگردانی آری استر و بچه رزماری (1968) به کارگردانی رومن پولانسکی از جمله فیلمهای اکالت هستند.
ترسناک-اسلشر؛
در فیلمهای این ژانر قاتل یا قاتلانی در کمین افراد مینشینند و آنها را با استفاده از تیغ یا سلاح تیزی به قتل میرسانند. فیلمهای اسلشر در بین عموم مردم محبوبیت دارد. هالووین (1978) به کارگردانی جان کارپنتر و کشتار با ارهبرقی در تگزاس (1974) به کارگردانی توبی هوپر از بهترینهای ژانر اسلشر هستند.
ترسناک-اسپلتر؛
در فیلمهای اسپلتر تمرکز روی آسیبپذیری بدن انسان و نشان دادن عنصر خونآلود است. در فیلمهای اسپلتر صحنههای شکنجه و خون لخته یا خشکیده به وفور نشان داده میشود. روز مردگان (1985) به کارگردانی جرج رومرو و جیگوکو (1960) به کارگردانی نوبو ناکاگاوا فیلمهای ژانر اسپلتر هستند.
ویدئوی پیدا شده؛
در این ژانر داستان فیلم از طریق ویدئوهای ترسناکی که توسط شخصیتهای داستان ضبطشده یا در حال ضبط است، روایت میشود. این ویدئوها روایتگر از طریق ویدئوهایی که توسط شخصیتهای داستان ضبطشده یا در حال ضبط است، روایت میشود. رویدادهای ترسناک زندگی واقعی شخصیتهاست. پروژه جادوگر بلر (1999) به کارگردانی دانیل مایریک و ادواردو سانچز و وی/اچ/اس (2012) به کارگردانی آدام وینگارد در این ژانر میگنجند.
ترسناک-زامبی (مرده متحرک)؛
شروع ساخت فیلمهای زامبی به دهه سی برمیگردد اما تا دهه شصت میلادی این ژانر در زمره ژانرهای مهم نبود. طرح کلی بهترین فیلمهای زامبی به اینگونه است که عدهای در تلاشند تا در جهانی که توسط زامبیها احاطه شده، زنده بمانند. هر چیزی از بیماریهای عفونی گرفته تا داروهای آزمایشگاهی میتواند افراد سالم را تبدیل به زامبی کند. شب مردگان زنده (1968) به کارگردانی جرج رومرو و بیستوهشت روز بعد (2002) به کارگردانی دنی بویل بهترین فیلمهای ژانر زامبی هستند.
برگرفته از وبسایت studiobinder.com ؛