معرفی دیوید آرنولد آهنگساز فیلم جیمز باند؛
دیوید آرنولد David Arnold آهنگساز فیلم جیمزباند و برنده جایزه امی و گرمی که بیشتر برای ساخت موسیقی متن فیلم و سریال شهرت دارد و در حوزه موسیقی پاپ و راک با هنرمندانی چون دیمین رایس (Damien Rice)، بیورک (Björk) و Garbage نیز همکاری کرده است. در موسیقی ارکسترال دیوید آرنولد میتوان المانهای موسیقی راک را مشاهده کرد مثل موسیقی متن مجموعه فیلمهای جیمز باند، سریال شرلوک، فیلمهای اکشن استارگیت، 2سریع و 2 خشمگین و روز استقلال: بازخیز.
آرنولد از کودکی به موسیقی علاقهمند بود و در گروههای موسیقی مدرسه شرکت میکرد. بعدها در گروههای موسیقی دانشگاه ساز میزد. او تجربه آهنگسازی خود را بیشتر از فعالیتهای داوطلبانه در ساخت موسیقی متن برای فیلمهای دانشجویی کسب کرد. بعد از اینکه برای چندین فیلم کوتاه موسیقی متن ساخت، همکلاسیاش دنی کانون از او خواست تا برای فیلم آمریکاییهای جوان (محصول 1993) موسیقی متن بسازد. در ساخت این موسیقی آرنولد با همکاری بیورک قطعه «Play Dead» را نوشت که جزو ده موسیقی برتر بریتانیا شد.
بعد از آن آرنولد به لسآنجلس رفت و موسیقی فیلم علمی-تخیلی استارگیت را در سال 1994 میلادی ساخت. موسیقی پویای او که تلفیقی از موسیقی فولکلور خاورمیانه و الکترونیک و ارکسترال بود موفقیت چشمگیری برایش به همراه آورد و موجب شد تا برای چند فیلم دیگر به کارگردانی امریچ از جمله روز استقلال و گودزیلا آهنگسازی کند. بعد از کسب جایزه گرمی با فیلم فردا هرگز نمیمیرد وارد مجموعه جیمز باند شد.
دیوید آرنولد تا کنون برای فیلمهای بسیاری از قبیل چهار برادر، همسران استپفورد، زولندر، پسربچه، یک زندگی کمتر معمولی و شکوه صبح و سریالهای تلویزیونی شرلوک، فال نیک و بیا با من پرواز کن و بازیهای یارانهای جیمز باند 007: افسانهها و Golden Eye 007 موسیقی متن ساخته است. او همچنین چندین جایزه از جمله گرمی و جوایز آیور نوولو را دریافت کرده است. از دیگر آثار دیوید آرنولد ساخت موسیقی برای بازیهای تابستانی المپیک 2012 است.
سبک آهنگسازی دیوید آرنولد آهنگساز فیلم جیمز باند؛
شما مدام بین سینما و تلویزیون در حال حرکتید و برای فیلم و سریال موسیقی متن میسازید، آیا این کار سبک سینمایی شما را تحت تأثیر قرار داده است؟
من دوست دارم برای رسانههای مختلف کار کنم. همیشه به موسیقیهای ژانرهای گوناگون گوش میدهم. سبک سینمایی من کاملا سمفونیک بوده چون آن فیلمها به موسیقی سمفونیک نیاز داشتند. برای من فرق نمیکند که با کدام رسانه کار کنم. من در همان اتاق و با همان تجهیزات مینشینم و به تصاویری که روی صحنه تکان میخورند، نگاه میکنم و جواب موسیقیایی مربوط به هر سؤالی را کشف میکنم.
آیا تلویزیون آزادی هنری بیشتری به شما میدهد؟
به نظر من آزادی هنری از چند چیز نشأت میگیرد. یکی از آنها خود پروژه است. عامل دیگر مربوط به نگرش کارگردان به موسیقی و کار با آهنگساز میشود. مورد دیگر استودیو و تهیهکنندگان است. در سریال «فال نیک» از من انتظار داشتند که در همه جا موسیقی حضور داشته باشد. این سریال بسیار منسجم بود و همه شخصیتهای آن در مرکز توجه بودند و در نهایت به یک نقطه میرسیدند. در عینحال شخصیتها، داستانهای خودشان را هم داشتند که باید در دنیا، بهشت و جهنم و در طول زمان بازگو میکردند. برای ساخت موسیقی چنین سریالی فقط باید خلاق باشید و موسیقی را با صحنهها کاملا هماهنگ کنید.
خیلی جالب است که شما در زمینه موسیقی تحصیلات آکادمیک ندارید و آموزش خاصی هم ندیدهاید.
من دوره آهنگسازی ندیدهام و مدرک دانشگاهی ندارم اما بیشتر دوران مدرسه و دانشگاهم را صرف نواختن در ارکسترها کردم بنابراین کار گروهی و عملکرد نتهای مختلف روی سازهای گوناگون را خوب یاد گرفتم. من موسیقیهای زیادی را مطالعه کردم و به موسیقی کلاسیک گوش دادم و آنرا شناختم و به نظرم بیشتر موفقیتم در زمینه ساخت موسیقی فیلم به این دلیل بود. من هشت یا نه سال داوطلبانه و بدون دریافت پول کار کردم و سعی کردم این کار را یاد بگیرم.
ترجیح میدهید تنها کار کنید یا در گروه؟
من دوست دارم اول با ایدههایم به نتیجه برسم بعد آنها را با دیگران مطرح کنم. صادقانه بگویم من فکر نمیکنم آنقدر خوب باشم که سریع بتوانم چیزهای خوبی بسازم، بنابراین ممکن است وقت دیگران را تلف کنم؛ در نتیجه اول ایدهها و نظراتم را آماده میکنم و با همفکری گروه و همکارانم آنها را بسط میدهم و میسازم. نکته دیگر اینکه من هرگز نمیتوانم آهنگی را تنظیم کنم که شخص دیگری آنرا نوشته است.
شما برای پنج فیلم از مجموعه جیمز باند اهنگسازی کردهاید. آیا این پروسه هر بار آسانتر میشود یا ارائه چیزی متفاوت کار شما را سختتر میکند؟
سختتر است چون بار اول که با یک فیلم برخورد میکنید همه ایدهها و خلاقیتتان بروز میکند. برای فیلمهای بعدی یک مجموعه، باید دوباره خودتان را در نقطه شروع قرار دهید و به ایدههای دیگری که به ذهنتان میرسد فکر کنید. در مورد جیمز باند ساخت تم برای من چالش بزرگی بود چون هم باید با یکدیگر فرق میکردند و هم شبیه هم میبودند. اگر به مجموعه جیمز باند نگاه کنید ترانهها همگی یک هسته مرکزی دارند اما در عینحال بسیار با هم متفاوتند.
موسیقی متن آن چطور بود؟
دست آهنگساز در ساخت موسیقی متن تا حدی باز است اما در مورد جیمز باند، سایه جان بری روی کار بود. او موسیقی جیمز باند را خلق کرد و بعد از آن هر آهنگسازی که روی این مجموعه کار کرد به خلاقیت و نبوغ جان بری واقف بود و با توجه به این موسیقی متن را ساخت.
به آهنگسازان و ترانهسرایان جوان که دوست دارند دنبالهرو راه شما باشند، چه پیشنهادی دارید؟
انقلاب در تکنولوژی چشمانداز این کار را تغییر داده است. ابزارها نسبت به روزی که من وارد این صنعت شدم بسیار پیشرفت کرده است. آهنگسازی مثل هانس زیمر فضا و امکاناتی در اختیار جوانان قرار میدهد تا بتوانند رشد کنند. بعضی از آهنگسازان جوان هم مدتی دستیار آهنگسازان بزرگ میشوند و بعد راهی برای همکاری و فعالیت مستقل پیدا میکنند. در کل باید با افراد مختلفی دیدار کنید و شیوه خودتان را ابداع کنید و همچنین در گروههای مختلف نوازندگی کنید و کار گروهی یاد بگیرید. در این صنعت افرادی که قدرت حل مشکلات را دارند و کسانی که در تعامل با دیگران خوب عمل میکنند، موفق میشوند. باید مدام تجربه کسب کنید و از رویارویی با اتفاقات جدید نترسید. امروزه با این تکنولوژی ساخت موسیقی خیلی سادهتر شده است و به راحتی میتوانید صداهای مورد علاقهتان را خلق کنید.
برگرفته از وبسایت songwritingmagazine.co.uk ؛