آرون کوپلند و آهنگسازی به سبک استادان امریکایی
آرون کوپلند Aaron Copland یکی از آهنگسازان آمریکایی است که تصویر مشخصی به موسیقی مدرن آمریکایی داد. او که فرزند خانوادهای یهودی-روس بود در نیویورک به دنیا آمد و در مدرسه دولتی تحصیل کرد. خواهر بزرگترش نواختن پیانو را به او آموزش داد و در پانزده سالگی کوپلند تصمیم گرفت که آهنگساز شود. به عنوان اولین قدم به فراگیری هارمونی در موسیقی پرداخت. کوپلند در سال 1921 میلادی به مدرسه تازه تأسیس آمریکاییها در فونتنبلو رفت و در آنجا زیرنظر نادیا بولانژه –معلمی که نسل بینظیری از آهنگسازان آمریکایی را آموزش داد- به تحصیل پرداخت. او تصمیم گرفت در پاریس بماند و به این ترتیب اولین شاگرد آمریکایی نادیا بولانژه شد. بعد از گذشت سه سال در حالی به نیویورک برگشت که نادیا بولانژه از او خواسته بود کنسرتو ارگانی برای مخاطبان آمریکاییاش بنویسد. کوپلند این قطعه را وقتی به عنوان پیانیست در اقامتگاهی تابستانی در پنسیلوانیا کار میکرد، نوشت. اولین اجرای «سمفونی برای ارگان و ارکستر» در کارنگی هال و به رهبری والتر دامروش برگزار شد.
«متوقف کردن جریان موسیقی، مثل متوقف کردن زمان است، همانقدر باورنکردنی و غیرقابلتصور.»
آرون کوپلند و آهنگسازی در سبک جاز؛
از نظر کوپلند موسیقی آمریکایی به معنای جاز بود. او در سال 1925 میلادی موسیقی برای تئاتر (music for theater) و در سال 1926 میلادی پیانو کنسرتو را بر پایه ریتمهای جاز نوشت. بعد از آن او که تحت تأثیر نئوکلاسیسم ایگور استراوینسکی بود، به سمت سبکی انتزاعی رفت که خودش آن را اینگونه توصیف میکرد «پرطنین و کوبشی با بافتی کمحجم». این سبک او منجر به ساختن واریاسونهای پیانو (در سال 1930 میلادی)، سمفونی کوتاه (در سال 1933 میلادی) و بیانیههایی برای ارکستر (1933-35) شد. او در سالهای نخست دهه ۱۹۳۰ آثاری جدی و بسیار دیسونانس ساخت که درک آنها فقط برای شنوندگانی نخبه امکانپذیر بود. بعد از این دوره تغییر جهتی در کار کوپلند ایجاد شد که پربارترین مرحله حرفهای او محسوب میشود.
«در طول این سالها احساس کردم که در روابط آهنگسازان و دوستداران عام موسیقی شکافی ایجاد شده است و به نظرم آهنگسازان در معرض انزوا بودند.»
بهعلاوه او متوجه شد که رسانههای جدید مثل رادیو، سینما و گرامافون موج جدیدی از علاقهمندان به موسیقی مدرن را ایجاد کردهاند. «نباید آنها را نادیده میگرفتیم و جوری مینوشتیم که انگار این مخاطبان وجود ندارند. با خودم فکر کردم ارزش دارد که تلاش کنم و حرفهایم را به آسانترین روش بگویم.» او پیشرو موج جدیدی شد که در دهه سی شکل گرفت، آنها میخواستند موسیقی جدید را با بیانی ساده و قابل فهم برای عموم ارائه دهند.
آرون کوپلند و کارنامه یک عمر هنرمندی؛
در دهههای بعد کوپلند آثاری ساخت که منجر به شهرت جهانیاش شد و مهمترین آنها عبارتند از: بالههای بیلیکوچولو (Billy the Kod) (۱۹۳۸)، رودئو (Rodeo) (۱۹۴۲)، و بهار در آپلاچیا (Appalachian Spring) (۱۹۴۴) که در آنها از فرهنگ بومی آمریکا الهام گرفت. او همچنین قطعه ارکسترال El salón México (1936) را بر اساس ملودیها و ریتمهای مکزیکی ساخت. استفاده او از جاز، سرودهای احیای مذهب (سرودهائی که برای انگیزش و تقویت شور و شوق مذهبی بهکار میرفته است)، آوازهای گاوچرانان و دیگر نغمههای عامیانه آمریکایی سبب شد تا موسیقی آمریکا با نام کوپلند شناخته شود. موسیقی متن کوپلند برای فیلمهایی همچون موشها و آدمها (Of Mice and Men)(۱۹۳۹) و شهر ما (Our Town) (۱۹۴۰) و نیز آثاری میهنپرستانه مانند تمثالی از لینکُلن (A Lincoln Portrait) (۱۹۴۲)، موسیقی او را به مردم شناساند.
«بیشتر مردم از موسیقی به عنوان تختخواب استفاده میکنند، آنها میخواهند روی آن لم بدهند و از استرس زندگی روزمره رها شوند. اما موسیقی جدی و غنی هرگز به معنای چیزی خوابآور نیست.»
کوپلند در طول دوران حرفهای کارش به عنوان آهنگساز (باله، ارکستر، موسیقی کُر، موسیقی متن فیلم)، معلم، نویسنده چندین کتاب و دهها مقاله در زمینه موسیقی، برگزار کننده رویدادهای موسیقی و رهبر ارکستر فعالیت کرد. او چندین جایزه و بیش از سی مدرک افتخاری دریافت کرد. کوپلند همچنین برای فیلم وارثه نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
«بهترین چیز این است که از کاری که انجام میدهید احساس رضایت کنید؛ اینکه مخاطب از کار شما لذت ببرد اما خودتان عمیقا شاد نباشید، ارزشی ندارد.»
برگرفته از وبسایت britannica.com ؛