فیلم موزیکال و تاریخچه ظهور موسیقی در سینما
فیلم موزیکال به ژانری اطلاق میشود که در آن ترانهها توسط شخصیتهای فیلم خوانده و با روایت داستان درهم میآمیزند، گاهی این ترانهها با رقص همراه هستند. این ترانهها معمولا داستان را پیش میبرند یا شخصیتها را به مخاطب میشناسانند؛ اما در مواردی هم فقط در جهت ایجاد تعلیق در روند داستان به کار میروند. بعد از تحول تکنولوژی صوتی در صنعت سینما، فیلم موزیکال که شکل توسعهیافته تأترهای موزیکال است پا به عرصه ظهور گذاشت. تفاوت فیلم و تأتر موزیکال در طراحی صحنه و مکان است؛ اما شخصیتها و بازی آنها در فیلم ویژگیهایی دارند که یادآور تئاتر هستند. نوع بازی هنرپیشههای فیلم به اجرای زنده شباهت دارد و چون نگاه بازیگران معمولا مستقیما به سمت بیننده است، مخاطب احساس میکند که در حال تماشای یک تئاتر زنده است.
فیلمهای موزیکال و داستان دورانی طلایی؛
بعد از فیلم «خواننده جاز»، محصول سال 1927 میلادی که اولین فیلم بلند ناطق سینماست، فیلم موزیکال وارد هالیوود شد. فیلمهای موزیکال اولیه کارهایی تئاتری بودند که تماشاگران قبلا آنها را در تئاترهای موزیکال، نمایشهای رادیویی و واریتهها (درامهای همراه با رقص و آواز) تجربه کرده بودند. فیلمهای موزیکال راهی بود که مخاطبان و سازندگان همزمان بتوانند یک ژانر آشنا را در یک رسانه جدید ببینند.
در دههی سی استودیوهای فیلمسازی بر اساس یک فرمول خاص فیلم میساختند و با هم رقابت میکردند، اما خیلی زود مخاطبان از این تکرار خسته شدند. در این دوران بازبی برکلی Busby Berkeley که طراح رقص بود وارد صنعت سینمای موزیکال شد و با برادران وارنر همکاری کرد تا فیلم موزیکال را از گمنامی و تکرار نجات دهد. نوآوری برکلی این بود که با استفاده از مونوریل، حرکت دوربین را وارد فیلمسازی کرد و به این شکل دوربین و مخاطب نیز با رقص هنرپیشهها همراه شدند. در فیلم «خیابان چهلودوم» که توسط کمپانی برادران وارنر در سال 1933 میلادی ساخته شد، این تکنیک مخاطبان را متحیر و هیجانزده کرد.
در دهه سی استودیوهای فیلمسازی از روش برکلی تقلید میکردند، و در همان زمان رقص جزئی مهم از فیلمهای موزیکال شد. این تمرکز روی رقص اهمیت رقصندگان فردی را نیز بالا برد. هر استودیو در هالیوود ستارگان خاص خود را داشت و رقصندگانی مثل جینجر راجرز Ginger Rogers و فرد آستر Fred Astaire در اوج شهرت بودند. تقریبا در تمام فیلمهای دهه سی این زوج حضور داشتند و استانداردی برای فیلمهای موزیکال تعیین کرده بودند.
در دهه چهل که مردم خسته از جنگ به دنبال تفریحی سرگرمکننده بودند، فیلمها و تئاترهای موزیکال همچنان از محبوبیت زیادی برخوردار بودند. دهه چهل میلادی عصر طلایی فیلم موزیکال محسوب میشود. در این دوران استعدادهای بینظیری هم در پشت صحنه و هم جلوی دوربین حضور داشتند، شخصیتها و داستانها پیچیدهتر شده بودند و ترانه، موسیقی و رقص جزء جداییناپذیر فیلمها بود. «جادوگر شهر از» و «در جستجوی تفریحات شهری» از موزیکالهای مطرح آن دوره محسوب میشوند.
در اواخر دهه پنجاه میلادی که همزمان با اختراع تلویزیون و محبوبیت آن بود، دیگر استودیوها تمایلی به سرمایهگذاری روی فیلمهای موزیکال نداشتند. در همین دوران افرادی مثل باربارا استرایسند Barbra Streisand و باب فاسی Bob Fosse تلاش میکردند تا پتانسیل فیلمهای موزیکال را به مخاطبان نشان دهند. در دهه شصت و هفتاد فیلمهای درام - رمانتیکی مثل بانی و کلاید Bonnie and Clyde و فارغالتحصیل جای فیلمهای موزیکال را گرفتند و فقط انیمیشنها ساختار فیلم موزیکال را داشتند و در آنها شخصیتها آواز میخواندند.
در سالهای اخیر فیلمهای موزیکال دوباره مورد استقبال علاقهمندان سینما قرار گرفته است و شاهکارهایی مثل لالالند، سوئینیتاد، برترین شومن، شیکاگو و رقصنده در تاریکی ساخته شدهاند.
بهترین فیلم های موزیکال سینما؛
فیلم سینمایی اشکها و لبخندها (1965)؛
فیلم سینمایی آواز در باران (1952)؛
فیلم سینمایی جادوگر شهر اوز (1939)؛
فیلم سینمایی مری پاپینز (1964)؛
فیلم سینمایی گریس (1978)؛
فیلم سینمایی داستان وست ساید (1961)؛
فیلم سینمایی بانوی زیبای من (1964)؛
فیلم سینمایی دیو و دلبر (1991)؛
فیلم سینمایی شیرشاه (1994)؛
فیلم سینمایی بینوایان (2012)؛
فیلم سینمایی شیکاگو (2002)؛
فیلم سینمایی ویولنزن روی بام (1971)؛
فیلم سینمایی ماما میا! (2008)؛
فیلم سینمایی مرد موسیقی (1962)؛
فیلم سینمایی پری دریایی کوچولو (1989)؛
فیلم سینمایی من و پادشاه (1956)؛
فیلم سینمایی هفت عروس برای هفت برادر (1954)؛
فیلم سینمایی راکی هارور (1975)؛
فیلم سینمایی اسپری مو (2007)؛
فیلم سینمایی مرا در سنت لوئیس ملاقات کن (1944)؛
فیلم سینمایی شبح اپرا (2004)؛
فیلم سینمایی ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی (1971)؛
فیلم سینمایی علاءالدین (1992)؛
فیلم سینمایی مولن روژ (2001)؛
برگرفته از وبسایت tamswitmark.com ؛