• loading

    loading

    0:00

ساختار ساز سلستا (Celesta)

زری هاشمی

شنبه، 1 دی 1397

اولين قطعه سلستا براي اركستر احتمالاً توسط ارنست چاوسون (Ernest Chausson) در سال 1888 نوشته شد. چايكوفسكی (Pyotr Ilyich Tchaikovsky) اولين بار صداي سلستا را در پاريس شنيد و بعدها اين ساز را در  Dance of the Sugar Plum Fairy  در باله The Nutcracker جاودانه كرد. ريچارد اشتراوس (Richard Strauss) در اپراي Der Rosenkavalier (1911) نيز از صداي آسماني سلستا استفاده كرد. تاكنون اين ساز در باله ها و اپراها، صدايي رومانتيك، افسانه‌اي، پر رمز و راز، پر جلوه و رؤيايي را نمادسازي كرده است. سكانس‌هاي رؤيايي روي صحنه با صداي سلستا تبديل به سكانس‌هايي سحرآميز شده‌اند، بطوريكه به نظر مي رسد سطوح غير واقعي از واقعيت به لطافت و شكنندگي صداي سلستا وجود دارند. يكي از صحنه‌هاي مطلوب براي استفاده از اين ساز، صحنه‌هاي شبانه است كه نور ماه تلألويي نقره‌فام رو ي آب مي‌اندازد.

امروزه، قطعات پيچيده گلاكن اشپيل كه در اصل (همچنين در آكوردها) براي گلاكن اشپيل كلاويه‌دار نوشته شده‌اند با اين ساز نواخته مي‌شوند كه مي‌توان به فلوت جادويي (magic flute) موتزارت و  Oiseaux éxotiques اوليور مسين(Olivier Messiaen) اشاره كرد.

سلستا شبيه هارمونيوم است چرا كه اين ساز از يك محفظه داراي صفحه كليد و پدال تشكيل شده است. محفظه شامل تيغه‌هاي فلزي، رزنيتورها (تشديدكننده‌ها) و مكانيزم زدن (نواختن) پيچيده‌اي است.

تيغه‌های صدا در ساز سلستا (Celesta)؛

ساختار ساز سلستا (Celesta)

صداي اين ساز عمدتاً توسط تيغه‌هاي فولادي كه روي ريل‌هاي نمدي که روي رزنيتورهاي چوبي سوار شده‌اند، توليد مي‌شود. تيغه‌هاي فولادي با چكش‌هايي كه با نمد پوشانده شده‌اند، نواخته مي‌شوند كه اين چكش‌ها با مكانيزمي پيچيده به كيبورد متصل شده‌اند. نت‌ها همانند پيانو روي كيبورد نواخته مي‌شوند. با اين حال برخلاف پيانو، چكش‌هاي سلستا از نظر اندازه و وزن متفاوت هستند، نت‌هاي پایين‌تر (بم‌تر) با استفاده از چكش‌هاي بزرگتر با پوشش ضخيم‌تري از نمد توليد مي‌شوند كه به‌ويژه منجر به رنگ صدايي غني و گرم مي‌شود. اين ملايمت و خوشايندي در رجيسترهاي پایين‌تر يكي از محبوب‌ترين ويژگي‌هاي سلستا است.

رزنيتورها (تشديدكننده‌ها) در ساز سلستا (Celesta)؛

ساختار ساز سلستا (Celesta)

رزنيتورها (تشديدكننده‌ها يا طنين‌اندازها)، محفظه‌هاي خالي هستند كه از چوب ساخته شده‌اند و زير تيغه‌هاي فلزي ثابت شده‌اند، (براي هر تيغه يك رزنيتور) و دقيقاً مطابق با زير و بمي تيغه روي آنها ساخته شده‌اند. رزنيتورها براي تقويت فركانس‌ها (نتهاي) پايه و رزونانس تيغه مربوطه بكار مي‌روند. اين امر به خصوص به دليل اينكه تيغه‌هاي فولادي نسبت بالايي از partial‌های غير هارمونيك را توليد مي‌كنند، اهميت دارد. رزنيتور فركانس‌هاي پايه را تقويت مي‌كند و partialهاي غير هارمونيك را ميرا مي‌كند و به اين ترتيب توليد يك زير و بمي (نواك) قابل كاملاً قابل شناسايي را تضمين مي‌كند.          

رزنيتورها، بويژه رزنيتورهاي بزرگتر براي نت‌هاي پائين‌تر (بم‌تر)، نياز به فضاي زيادي دارند و به همين دليل در دو رديف مرتب شده‌اند كه يك رديف همراه با تيغه‌هاي فلزي مربوطه در بالاي یکدیگر قرار گرفته‌اند. براي حفظ يك رنگ صداي يكدست، زير و بمي‌ها روي تمام محدوده صدايي روي هر دو رديف توزيع مي‌شوند؛ به عنوان مثال به جاي اينكه رجيستر پائين در رديف زيرين و رجيستر بالا در رديف بالايي باشد، يك زير و بمي روي رديف بالا، زير و بمي بعدي روي رديف پایين تنظيم شده‌اند. 

پدال در ساز سلستا (Celesta)؛

پدال، همانند پدال پيانو كار مي‌كند. پدال با بلند كردن دمپرها (ميرا كننده‌ها) امكان رزونانس كردن نت‌ها را بوجود مي‌آورد.

تفاوت گلاكن اشپيل با ساز سلستا (Celesta)؛

ساختار ساز سلستا (Celesta)+

بزرگ‌ترين تفاوت گلاكن اشپيل كليددار و سلستا اين است كه دومي در رجيستر پایين‌تر محدوده صدايي بزرگ‌تري دارد (در مدل‌هاي قديمي‌تر C4-C8 و در مدل‌هاي جديدتر C3-C8) و در نت‌هاي پایين‌تر صدايي كامل‌تر دارد.

نت‌هاي پایين‌تر از نظر اكوستيكي مشكلاتي دارند چرا كه هر چه تيغه فلزي بزرگ‌تر باشد، نسبت‌هاي partial هاي غير هارمونيك بزرگ‌تر مي‌شود. توسعه محدوده صدايي در رجيستر پایين‌تر تنها با اضافه كردن محفظه‌هاي صدايي مناسب امكان‌پذير است كه نت (فركانس) پايه هر تيغه را تقويت مي‌كنند در حاليكه همزمان partial‌هاي غير هارمونيك را خفه مي‌كنند. اين امر سبب ايجاد حجم صداي بزرگتر مي‌شود، كه به معناي آن است كه چكش‌هاي نمدي نرم كاملاً براي مكانيزم نواختن ساز كفايت مي‌كنند، بنابراين توليد رنگ صدايي گرم‌تر وغني‌تر را با overtone‌هاي كمتر نسبت به گلاكن اشپيل با مالت‌هاي سخت تضمين مي‌كنند.