ساز زايلوفون (Xylophone) به عنوان يك ساز اركسترال
تا قرن نوزدهم زايلوفون به عنوان يك ساز اركستر شناخته نميشد. مايكل جوزف گوزيكوف (Michael Josef Guzikov) لهستاني، يكي از معروفترين هنرمندان سيار بود. اولين قطعات براي زايلوفون احتمالاً در سال 1803 توسط ايگناز اشويگل (Ignaz Schweigl) و در سال 1810 میلادی توسط فرديناد كوئر (Ferdinand Kauer) ارائه شد. آهنگساز فرانسوي كاميل سنت-سائن (Camille Saint-Saëns) يكي از اولين كساني بود كه زايلوفون را در قطعات اركسترLa Danse Macabre (1875) و Le Carnaval des Animaux (1886) استفاده كرد. ساز استفاده شده نسخهاي از زايلوفون چهار رديفی بود.
در سال 1886 میلادی آلبرت راس (Albert Roth) خودآموزي براي ساز چهار رديفی منتشر كرد كه در آن ترتيب كروماتيك دو رديف از تيغهها را كه از كليدهاي پيانو تبعيت ميكردند را نيز معرفي كرد. اين امر منجر به پديد آمدن زايلوفون اركستر مدرن با تنظيم دو رديف تيغه كروماتيك و تشديدكنندهها شد. از سال 1903 جان كالهون ديگان (John Calhoun Deagan) يكي از اولين سازندگان برجسته زايلوفون در اركستراي مدرن گرديد. طولي نكشيد كه زايلوفون به عنوان ساز استاندارد در اركسترهاي سمفوني و تئاترها و همچنين گروههاي رقص جايگاه خودش را پيدا كرد. واقعيت اينكه زايلوفون بويژه در ركوردهاي اوليه خوب به نظر ميرسيد همچنين مرتبط با محبوبيت آن است. قسمت اختصاص داده شده به استفاده از زايلوفون و پركاشن توسط آهنگسازان در طي قرن 20ام بزرگتر و مهمتر شد. آهنگسازاني همانند بلا بارتوك (Bela Bartok)، ايگور استراوينسكي (Igor Stravinsky)، ادگار وارس (Edgar Varese)، اوليور مسيائن (Oliver Messiaen)، پير بولز (Pierre Boulez) و كارهينز استوكهاسن (Karheinz Stockhausen)، سازهاي پركاشن را در رديف جلوي اجراهاي موسيقي قرار دادند و به اين ترتيب قرن سازهاي پركاشن شروع شد!
جنس ساز زایلوفون (Xylophone)؛
سوالي كه مطرح است اين است كه چه نوع چوبي براي تيغههاي ساز مناسبتر است؟ هر نوع چوب رنگ صداي خاص خودش را دارد؛ چوبهاي نرم همانند چوب توسكا و صنوبر، صدايي نرمتر و لطيفتر دارند. چوبهاي خيلي سخت همانند افرا يا چوبهايي همانند رزوود (rosewood) يا بلسان بنفش هندوراسي يا برزيلي صدايي توليد ميكنند كه از نظر partialها غنيتر و طنيناندازتر است. اين نوع چوبها صدايي روشنتر نسبت به چوبهاي نرم دارند.
در زايلوفونهاي اركستر مدرن، چوبهاي خيلي سخت و معمولاً خارجي همانند رزوود (بلسان بنفش) هندوراسي، غان ژاپني يا پادوك (padouk) برمهاي مورد استفاده قرار ميگيرند. چوبهاي نرمتر در ساخت زايلوفونهاي كودكان مورد استفاده قرار ميگيرند. نكته مهم در انتخاب چوب براي سازهاي موسيقي اين است كه چوب به صورت يكنواخت در همه نقاط رشد كرده باشد. چرا كه تنها چوبهايي با اين ويژگي، صدايي غني در همه partials تولید میشود. همچنین نحوه پرداخت تيغهها نيز روي صداي زايلوفون و اينكه آيا تن پايه (اولين partial) يا partial بالاتر برجستهتر خواهد بود یا خیر؟ تأثير ميگذارد. تيغههاي زايلوفون اغلب به نحوي كوك يا تنظيم ميشوند كه سومين partial (اكتاو به همراه يك پنجم بالاي نواك يا زير و بمي پايه) برجستهتر است، در حاليكه براي ماريمباها اغلب اين مورد در دومين partial (اكتاو بالاي پايه) رخ ميدهد. به هر حال در زايلوفون اغلب رسم شده كه اولين partial (تن پايه) را بالا ببرند كه رنگ صدا را نرم ميسازد.
چوب در مقابل تغيرات محيطي حساس است بنابراين قابليت كمتري در نگه داشتن يك كوك نسبت به مواد مصنوعي دارد. با اين حال كيفيت صداي توليدي چوب، به مراتب بسيار برتر است. نوازندگان تور استفاده از تيغههاي ساخته شده از مواد مصنوعي را ترجيح ميدهند. البته سازهاي داراي تيغههاي از جنس مواد مصنوعي هنوز به عنوان زايلوفون (آواي چوب) ناميده ميشوند.
ساختار ساز زايلوفون (Xylophone)؛
از نظر تاريخي انواع مختلف زايلوفون در سراسر دنيا وجود دارد كه در اينجا تنها زايلوفون اركستر مدرن شرح داده ميشود. فريمي كه تيغهها (bars) روي آن قرار ميگيرند روي يك استند فلزي قرار ميگيرد. استند فلزي مجهز به چرخهايي است كه حمل و نقل ساز را راحت ميسازد.
تيغهها (Bars) در ساز زايلوفون (Xylophone)؛
زايلوفون اركستر مدرن داراي تيغههايي (Bars) است كه به صورت كروماتيك كوك (تنظيم) شدهاند و در دو رديف همانند كليدهاي پيانو مرتب شدهاند. رديفي از تيغهها كه با كليدهاي سياه پيانو مطابقت دارد كمي بالاتر قرار داده شده است. امروزه تيغهها داراي سوراخهايي در نقاط گرهدار هستند (nodal points) كه از طريق آنها يك سيم از داخل تيغهها عبور كرده و تيغهها معلق هستند. هر تيغه از تيغه مجاورش با گيرههايي جدا شده است، بنابراين آزادانه مرتعش میشود. در زايلوفونهای قديميتر يا انواع ديگر زايلوفون (زايلوفون بیضی شكل (trough)، زايلوفونهاي به سبك ارف (Orff method) تيغهها روی پدی از جنس نمد يا لاستيك قرار ميگيرند.
تعداد تيغهها مطابق با محدوده صداي ساز تغيير ميكند كه تعريف اين دامنه صدايي تقريباً غيرممكن است. محدوده صدايي ميانگين زايلوفونهاي اركستر مدرن مابين سه اكتاو (C5–C8)، سه و نيم اكتاو (F4–C8) و چهار اكتاو (C4–C8) قرار میگيرد. زايلوفونهاي پنج اكتاوی با توجه به سطح پائين صدا چندان مورد پذيرش قرار نگرفتهاند، اگرچه قطعههايي براي آنها نيز نوشته شدهاند.
نواك (زير و بمي يا ارتفاع صدا) هر تيغه با طول، ضخامت و چگالي مواد مورد استفاده در آن تعيين ميشود؛ عرض تيغه هيچ تأثيري روي زير و بمي آن ندارد. هرچه تيغه بلندتر، نازكتر و متراكمتر (چگالی بیشتر) میشود و در نتیجه زير و بمي آن پائينتر است و هر چه تيغه كوتاهتر، ضخيمتر و چگالی کمتر باشد، زير و بمي آن بالاتراست. تيغهها مي توانند با اضافه كردن يا حذف كردن مواد كوك (تنظيم) شوند.
در هنگام كوک (تنظيم) اين قانون بكار گرفته ميشود: اگر مواد از دو انتهاي تيغه سائيده و برداشته شوند، زير و بمي نت پايه افزايش مييابد. از طرف ديگر، اگر مواد از وسط تيغه برداشته شوند (چه از رو يا از زير تيغه). تيغه نازك تر ميشود و زير و بمي نت پايه، پائين ميآيد. با حذف مواد از قسمتهاي مختلف تيغه حتي كوك كردن partialهای تک نيز امكانپذير است. اگر اصلاح سريع كوك (تنظيم) ضروری باشد، نت پايه ميتواند با اضافه كردن تكههایی از موم افزايش يابد كه از اين روش در زايلوفونهاي افريقايي استفاده ميشود.
برخلاف سيمهاي مرتعش، دو نيم كردن طول يك تيغه زير و بمي را تا دو اكتاو افزايش ميدهد. به همين دليل است كه اختلاف طول مابين پائينترين (بمترين) و بالاترين (زيرترين) تيغه نسبتاً کم است. تيغههاي زايلوفون داراي پهنايي تقريباً مابين 2.5 تا 4.6 سانتيمتر، ضخامتي مابين 1.5 تا 2.5 سانتيمتر و طولي تقريباً مابين 38 سانتيمتر (بمترين نت) و 13.5 سانتيمتر (زيرترين نت) هستند. زايلوفونهاي اركستر مدرن عموماً روي اعتدال مساوي يا اعتدال يكسان (equal temperament) 442 هرتز كوك ميشوند. به هر حال سازندگان اين ساز، زايلوفونهايي با كوكهاي متنوع توليد ميكنند، چرا كه كوك هاي (تنظيم) با زير و بميهاي مختلفي در نقاط مختلف دنيا استفاده ميشوند.
لولههاي تشديدكننده (resonator tubes) در ساز زايلوفون (Xylophone)؛
برخلاف مدلهاي اوليه، زايلوفونهاي اركستر مدرن به لولههای تشديدكننده در زير آنها تجهيز شدهاند و هر تيغه تشديدكنندهی خودش را دارد. تشديدكنندهها براي تقويت صدا و به نحوي نرم كردن تن صدا بكار ميروند. زايلوفونهاي بدون تشديدكننده كه در اواخر قرن 19ام و اوايل 20ام در موسيقي اركسترال رايج بودند، رنگ صداي سختتري داشتند.
چكشها و مالتها (hammers and mallets) در ساز زايلوفون (Xylophone)؛
پركاشنيستها انواع مختلف چكشها و مالتها را بكار ميبرند. در زايلوفون عموماً چكشهايي با دستهاي نسبتاً انعطافپذير و يك سر كوچك و گرد استفاده ميشوند. سر از لاستيك، چوب يا پلاستيك ساخته شده است. سرهاي مالتهاي نرمتر در الياف پيچيده ميشود. هر نوع مادهاي رنگ صداي خاص خودش را توليد ميكند. در زايلوفون، مالتهاي سختتر به دليل خواص تونال ويژه، ترجيح داده ميشوند. چكشهای نرمتر، partialهاي بالاتر (زيرتر) را از بين ميبرند، بطوريكه رنگ صدا نرمتر و حجيمتر ميشود، چكشهاي سخت تر partialهای بالاتر را جلو آورده، رنگ صدا را شفافتر (brighter)، سختتر و تيزتر ميسازند.
ابعاد و اندازههای چكشها و مالتها در ساز زايلوفون (Xylophone)؛
طول دسته: 30 تا 40 سانتيمتر؛
قطر سر: 2 تا 2.8 سانتيمتر؛
مواد مورد استفاده: ابونيت، رزوود (بلسان بنفش)، لكسان (lexan)، ABS، لاستيك، پوشش اليافي.
چكشها از نظر سختي به هشت درجه تقسيمبندي ميشوند: فوق سخت، خيلي سخت، سخت، نسبتاً سخت، نرم متوسط، نرم، خيلي نرم، فوق نرم. اين طبقهبنديها بيشتر مرتبط با روش نواختن هستند؛ در پارتيتورها (scores) عموماً تنها سه درجه سختي براي چكشها وجود دارد: نرم، متوسط و سخت.