آرماند آمار و آهنگسازی با نواهای غربی و شرقی؛
آرماند آمار (Armand Amar) آهنگساز فرانسوی مراکشیالاصل است که کودکیاش را در مراکش سپری کرده است. او در نواختن چندین ساز که در آن زمان جزو سازهای عجیب بودند، تسلط دارد. آمار در جوانی برای یافتن «موسیقی ملل» خانه را ترک کرد و به صورت خودآموخته به فراگیری ساز طبله پرداخت و سپس تمبک را کشف کرد و بعد ساز کنگا را نزد استادان موسیقی کلاسیک و سنتی آموخت. در سال 1976 میلادی پیتر گاس-طراح رقص اهل آفریقای جنوبی- را ملاقات کرد و فهمید رقص فعالیتی انسانشناسانه است. در واقع در این کلاسها بود که آمار آنچه را که دنبالش بود پیدا کرد،یعنی ارتباط مستقیم داشتن هر روزه با موسیقی در کنار قدرت بداهه نوازی بدون محدودیت و اهمیت تجربه موسیقی بدون واسطه و مانع.
در آن زمان او در مدرسه بازیگری پاتریس شرو مشغول بود و همزمان در کنسرواتوار ملی موسیقی فرانسه نیز دورهی رابطه موسیقی و رقص را تدریس میکرد، این دو تجربه ذهن آمار را غنیتر کرد. بعدها او با تخصصش در زمینه موسیقی بومی با طراحان رقص بسیاری همکاری کرد.
از سال 2002 میلادی آمار وارد صنعت فیلمسازی شد و توانست جایگاه ویژهای در فیلمهای فرانسوی پیدا کند. از جمله فیلمهایی که آمار آهنگسازی آنها را بهعهده داشته است میتوان به آمین، بل و سباستین، انسان، تاریخچه عشق و بابا عزیز اشاره کرد. این هنرمند تاکنون جوایز معتبری از جمله جایزه سزار-اسکار فرانسه- را برنده شده است.
«موسیقی یک زبان جهانی است که موجب غلیان احساسات میشود، به تصاویر تعالی میبخشد و به داستان ریتم میدهد.»
آرماند آمار و روایت یک سفر موسیقیایی؛
استودیوی آمار بیشتر شبیه موزههای خاص و عجیب است تا فضای کاری. روی دیوارها سازهای بادی، زهی و کوبهای جدید و قدیمی نصب شدهاند، سازهای بومی سراسر دنیا که آنها را در سفرهای متعددش تهیه کرده است. در گوشهای از اتاق دیگرش دهها صفحه نمایش و کامپیوتر وجود دارد که همگی به برنامههای ادیت موسیقی مجهز هستند. در طبقه دیگر خانهاش اتاق تدوین وجود دارد که چندین تدوینگر در آن مشغول به کار هستند.
«اینها سازهای موسیقی من هستند. هنگام کار روی فیلم ما یک تیم هستیم. من سرپرست بخش آهنگسازی هستم و کنارم تهیهکننده، بازیگران و تدوینگران کار میکنند. گاهی ساخت یک موسیقی دو ساعته برای فیلم چهار یا پنج ماه طول میکشد البته گاهی اوقات هم محدودیت زمانی داریم و کار را سریعتر انجام میدهیم.»
آمار حرفه خود را مدیون کارگردان یونانی-فرانسوی، گوستا گاوراس است که در سال 2002 از او خواست تا برای فیلمش به نام آمین موسیقی متن بسازد. این فیلم در گیشه بسیار موفق عمل کرد و موسیقی متن آن موجب شهرت آمار در صنعت فیلمسازی شد.
«گاوراس از طریق همسرش که در پروژه ساخت یک فیلم او را ملاقات کرده بودم، با من تماس گرفت. او نسخه تدوین شده فیلم را به من داد و خواست تا برایش موسیقی متن بسازم. بعد از ده روز موسیقی را به او تحویل دادم. گاوراس خندید و گفت این دقیقا برعکس چیزی است که من میخواستم و از موسیقی انتظار داشتم. قبلا هرگز برای فیلمی موسیقی نساخته بودم. فکر کردم اصلا به درد این کار نمیخورم و میخواستم کنارهگیری کنم، اما ادامه دادم و اینگونه وارد دنیای سینما شدم.»
سرانجام به اصرار گاوراس، آمار موسیقی متن را ساخت و خیلی زود مورد توجه کارگردانان قرار گرفت. فیلم آمین به دلیل موضوعش مورد توجه منتقدان قرار گفت.
«گاوراس ارتباط صدا و تصویر را به من آموخت. آمین فقط در مورد هولاکاست نیست بلکه موضوع اصلی آن مسوولیتپذیریست. موسیقی آن باید مفاهیم عمیقتری را ارائه میداد. نقش موسیقی متن در این فیلم صرفا همراهی با صحنهها یا ایجاد فضایی تاریک یا شاد نیست و باید از رویکردهای متداول رها میبود. موسیقی متن عنصری مهم و منتقدانه است و باید متناسب با موضوع ساخته میشد. در سال 2003 من برای اولین کارم، نامزد دریافت جایزه سزار شدم و این افتخار بزرگی برایم بود اما فیلم پیانیست توانست آنرا کسب کند.»
آرماند آمار از نامزدی سزار تا کشف موسیقی کولیها؛
در سال 2006 آمار دوباره برای فیلم Live and Become به کارگردانی رادو میخائیلانو، نامزد دریافت سزار شد. با اینکه او موفق به کسب این جایزه نشد اما همکاریاش با میخائیلانو ادامه پیدا کرد و در نهایت سه سال بعد برای فیلم کنسرت جوایزی دریافت کرد. در این فیلم آمار موسیقی اروپای شرقی را با آهنگهای کولیها و موسیقی کلاسیک درهمآمیخته و سبک شخصی او در سراسر فیلم مشهود است.
آمار برای کشف موسیقی ملل در سراسر دنیا به قارههای مختلف سفر کرده است. در کودکی او با پدرش به مراکش مهاجرت کرد و در آنجا بود که اولین بار موسیقی عربی را کشف کرد.
«در دهه شصت فرانسویهای مراکشیالاصل این موسیقی را مبتذل میدانستند. مردم در خانه موسیقی کلاسیک گوش میدادند. همان موقع متوجه شدم که قلب من چیز دیگری میخواهد. من موسیقی اروپایی را که ایستا و ادبی بود نمیپسندیدم، احساس میکردم در آن زندگی جریان ندارد و از زندگی مردم عادی به دور است. ریتمهای سه چهارم عربی و ملودیها در میان نتها و قوانین گم شده بودند، اما این موسیقی هنوز در مراکش جریان داشت و نوازندگان بر اساس سنت شفاهی و بدون نتنویسی و آموزش رسمی آنرا مینواختند. در آنجا موسیقی سنتی زنده بود.»
آمار در پانزده سالگی با پدرش به فرانسه مهاجرت کرد. در اوایل دهه هفتاد او به موسیقی هندی گرایش پیدا کرد و بعد از ملاقات با چند آهنگساز هندی، اروپا را ترک کرد و برای چندین سال به این شبه قاره رفت.
«موسیقی هندی هم مثل موسیقی عربی مرا جذب کرد. برای نواختن موسیقی هندی باید اول آن را بفهمی و نکاتش را درک کنی و در آن رخنه کنی. این یک روند تکاملی است و فقط در نتها خلاصه نمیشود.»
پس از بازگشت به فرانسه آمار با طراح رقص و انسانشناس آفریقایی، پیتر گاس ملاقات کرد و تحت تأثیر او وارد فضای رقص شد. بداههنوازیهای او با حرکات بدنی ترکیب شد و بعد از سالها آمار در این زمینه شهرت پیدا کرد. او برای رقصهای گوناگون، موسیقی ساخت و با طراحان رقص برجسته و همکاری کرد. او در ترکیب سازها و سبکهای مختلف توانایی بینظیری دارد. او ساز عود آفریقای شمالی را با سازدهنی کلاسیک، دودوک ارمنی را با ویولون سل، ساز کوبهای چینی را با ارکسترهای سمفونیک ترکیب کرده است. موسیقی او دراماتیک یا مینیمال هست و گاهی عجیب به نظر میرسد.
«من سعی نمیکنم که موسیقی عجیب و غیرمعمول بسازم. من مفهوم موسیقی ملل را نمیپسندم چون خیلی فراگیر است. ترجیح میدهم بگویم موسیقی غیراروپایی.»
آمار برای ساخت موسیقی چندین بار به مراکش سفر کرد و در آنجا به کشف صداهای جدید و خوانندههای بومی پرداخت.