تركيبات صدايی در ساز كنسرت فلوت (Concert Flute)
همانند هورن، فلوت خيلي خوب با تمام گروه هاي سازها تركيب مي شود. بويژه اين ساز تركيبات صدايي خوبي با سازهاي زهي و بادي دارد.
ساز فلوت به همراه سازهاي بادي؛
ساز فلوت به همراه ساز فلوت دیگری؛
دو فلوت در اونيسون صدايي كاملاً همگن و يكدست توليد ميكنند، همانند دو فلوت كه يك اكتاو فاصله و دوبل ميشوند (چه كنسرت فلوت باشد چه پيكولو).
براي جبران عدم وجود حجم صدا در رجيستر پایين چندين فلوت در اونيسون نواخته ميشوند.
ساز فلوت به همراه ابوا و ساز كلارينت؛
تركيب فلوتها با ابواها و كلارينتها صدايي گرم و دلنشين توليد ميكند چه در اونيسون يا اكتاوها.
ساز فلوت به همراه ساز باسون؛
تركيب فلوتها با باسون چه يك يا حتي دو اكتاو جدا از هم، يك افكت خارقالعاده توليد ميكند.
ساز كنسرت فلوت (Concert Flute) و اساطیر؛
در تمدنهاي اوليه، فلوت نقش مهمي در قلمرو جادوگري و سحر بازي ميكرد و ارتباط خيلي نزديكي با دنياي پس از مرگ و دنياي ارواح و خدايان اين دنيا داشت. غالباً اين ساز به عنوان سازي كه خدايان در حال نواختن آن بودند نمايش داده ميشد يا صداي خدايان را نمادسازي ميكرد: به عنوان مثال مصريان كهن اعتقاد داشتند كه صداي ايسيس (Isis)، مادر خدا، در نتهاي طولاني و كشيده فلوت قابل شنيدن است. علاوه بر اين، اعتقاد بر اين بود كه خود خدايان، فلوت را به عنوان يك هديه به انسان بخشيدند؛ خداي هندوها، كريشنا، شكل و شمايلي به صورت پسر يك چوپان داشت، كه فلوت عرضي را براي مردمانش به ارمغان آورد.
احتمالاً شناخته ترين افسانه مرتبط با فلوت، داستان پان (Pan) در اسطورهشناسي يونان است، كه تحت شرايط تراژيك، سازي را اختراع كرد كه نامش روي آن ماند: پان پايپ (Panpipe).
هنرمندان هر دوره تاريخي از افسانهها و داستانهاي مرتبط با فلوت الهام گرفتهاند و اين ساز را براي دريافت بيان در موسيقي استفاده كردهاند. كلود ديبوسي (Claude Debussy) به عنوان مثال، از افسانه تغيير سيرينكس (Syrinx) در دو تا از كارهايش الهام گرفته است. صداي اثيري، شاعرانه و خالصانه فلوت به ارتباطي ناگسستني با فيگورهاي افسانهاي يا معنوي و با مرگ مرتبط است.
يك وجه بيشتر از نمادسازي فلوت تجسم طبيعت و زندگي روستايي است. اين نمادسازي به دليل شاخصههاي صداي ساز به وجود آمد و طبيعت آنوماتوپئيك (onomatopoeic) دارد. نمونههاي اين مورد آواز پرنده در Le Merle Noir اوليور مسيان (Olivier Messiaen) يا Pastoral Symphony لودويگ وان بتهوون (Ludwig van Beethoven) است.
تا دوران رنسانس فلوت ارتباط بسيار نزديكي با جنگها و مبارزات داشت چرا كه اين ساز و درامز، سازهايي بودند كه توسط پياده نظام نواخته ميشدند. به هر حال تا دوران باروك، قابليت ساز در بيان احساسات لطيف قابل تشخيص بود. اين ويژگي فلوت اهميت زيادي در دوران رومانتيك پيدا كرد كه در اين دوران ساز par excellence براي بيان احساسات عاطفي شد.