طرز تولید صدا ساز بیوا (Biwa)
بطور كلي ساز بیوا يكی از سازهای سنتی اصلی ژاپنی است و در طي تاريخچه طولانياش اين ساز هم روی سازها و آهنگسازيهای سنتي ديگر تأثير گذاشته و هم تأثير پذيرفته است. در این مقاله بيوا را در زمينه موسيقی ژاپنی سنتی مورد بررسی قرار میدهیم.
پيش زمينه كلي موسيقی در ژاپن؛
اصطلاح كلي كه براي موسيقی در ژاپن مورد استفاده قرار ميگيرد، اونگاكو است. اين كلمه به معناي صدا يا تن است و به معناي موسيقي و لذت بردن است. هر دو كاراكترها از نظر فني براي انواع اشكال موسيقي مورد استفاده قرار ميگيرد، كه تصاويري از گروهها و قطعات مدرن تداعي ميكند. سبكهاي موسيقي سنتي اسمهاي اختصاصي خودشان را دارند.
هوگاكو موسيقی سنتی ژاپنی؛
اصطلاح هوگاكو به عنوان موسيقی مدرن در دوران جدید ژاپن ترجمه ميشود. اين نوع موسيقی معمولاً به عنوان موسيقی سنتی ژاپن توصيف ميشود. وزارت آموزش ژاپن هوگاكو را به عنوان يک دسته جدا از ساير اشكال سنتی موسيقی همانند گاگاكو (موسيقي درباري) يا شوميو (سرودهاي بودائي) توصيف ميكند، ولي بسياري از موسيقيشناسان قومي درباره هوگاكو در معنايی وسیعتر به عنوان شكلی از موسيقی كه ساير انواع موسيقی از آن گرفته شدهاند، در نظر ميگيرند. با اين وجود هوگاكو معمولاً به موسيقی ژاپنی حدود قرن 17 ام تا 19ام بر ميگردد. در هوگاكو، سازهای موسیقی معمولاً به عنوان سازهای همراه با اجراهای آوازي عمل ميكنند. آواز در هوگاكو غالب است و اكثر آهنگهاي هوگاكو وكال هستند. در اين زمينه، بيوا يكي از سازهاي مهم است.
گاگاكو- موسيقی درباری ژاپنی؛
از آنجا كه گاگاكو به معناي زيبايي و آراستگي است، گاگاكو عيناً به معناي موسيقی الگانت است و عموماً به سازهاي موسيقي و تئوری موسيقی اشاره ميكند كه از چين و كره در 500 تا 600 سال قبل از ميلاد وارد ژاپن شد. گاگاكو به دو دسته بزرگ طبقهبندي ميشود: موسيقي قديمي و موسيقي جديد. موسيقي قديمي به موسيقي و قطعات موسيقي قبل از امپراطوري تانگ بر ميگردد و موسيقي جديد به موسيقي و قطعاتي كه در طي دوران تانگ يا پس از آن توليد شدند بر مي گردد كه شامل موسيقي كه از نواحي مختلف چين و كره آورده شدهاند، نيز ميشود.
گاگاكو معمولاً توسط دربار امپراطور يا معابد و زيارتگاهها استفاده و ترويج ميشود. گروههاي گاگاكو متشكل از سازهاي زهي، بادي و پركاشن است كه سازهاي زهي و بادي به ميزان بيشتري ارج گذاشته ميشدند و سازهاي پركاشن به عنوان سازهاي كم اهميتتر در نظر گرفته ميشدند. در ميان سازهاي زهي به نظر ميرسد بيوا مهمترين ساز در اجراهاي اركسترال گاگاكو است.
شوميو، سرودهاي بودايی؛
شوميو ترجمه كلمه سانسكريت سابدا-ويديا است كه به معناي مطالعه زبان- زبانشناسي است. شوميو نوعي از سرودهاي كتاب آسماني بودايي به صورت هجايي است كه به صورت عبارات آهنگين درآمدهاند كه معمولاً توسط يك كر مردانه اجرا ميشود. گفته ميشود كه این سبک در اوايل قرن نهم وارد ژاپن شدند.
در حاليكه بيوا در شوميو استفاده نميشد سبك آوازي بيوا ارتباط نزديكي با شوميو بويژه موسو و آواز بيواي سبك هيكو دارد. هم شوميو و هم موسو در آداب و شعائر بودايي ريشه دارد. قبل از ورود به ژاپن شوميو در آیین بودايي هندي مورد استفاده بود. همچنين موسو بيوا ريشه در بوديسم هندي دارد و هيكو بيوا به عنوان يكي از سازهاي ماقبل موسو-بيوا است كه ساز اصلي بيوا هوشي كه كاهنان بودايي نابینا بودند.
زيبايي شناسي بيوا؛
از نظر كلي بيواها چهار سيم دارند. كه مي شود گفت بيواهاي ساتسومو و چيكوزن مدرن بايد پنج سيم داشته باشند. اولين سيم ضخيمترين و چهارمين سيم نازكترين است (دومين سيم در چيكوزن- بيوا ضخيم ترين سيم است و سيمهاي چهارم و پنجم ضخامتي برابر در بيواهاي چيكوزن زهي و ساتسوما دارد.) ضخامت متنوع سيم هنگاميكه از جهات مختلف زده ميشود، رنگ صداهاي متفاوتي ايجاد مي كند.
در بيوا، كوك ثابت نيست. تنها و زير و بميهاي كلي ميتوانند به طرف بالا يا پایين تمام گامها يا ميكروتنها نوسان كنند. در هنگام آوازخواني كر، خواننده بيوا اغلب از طريق همراه سازی هماهنگ، دگرصدايي پیدا میکند. در اجراهاي تكنوازي يك اجراكننده بيوا با صداي مونو با تاكيد روي مليسماتيك در حين اجرا این عمل را تشدید میکند. اين صداي مونو از يك ست هارموني تبعيت نميكند. در عوض خوانندگان بيوا تمايل به خواندن با زير و بمي قابل تغيير بدون تمايز نقشهاي سوپرانو، آلتو، تنور يا باس دارند.
اين سبک خواندن با بيوا تكميل می شود كه نوازندگان بيوا براي توليد گليساندوهاي كوتاه در حين اجرا بكار ميبرند. سبک آوازي بيوا تودماغي است، بويژه که در هنگام خواندن واكههاي آوازي بیشتر احساس میشود.
موسيقي بيوا بر اساس گام پنتاتونيك (گاهي اوقات به عنوان يك گام پنج تن يا پنج نت ارجاع داده ميشود) كه به اين معنا است كه هر اكتاو شامل پنج نت است. اين گام، گاهياوقات شامل نتهاي مكمل است ولي هسته آن پنتاتونيك باقي ميماند. ريتم در اجراهاي بيوا اجازه انعطافپذيري گسترده پالس را ميدهد. آوازها اغلب اندازهگيري نميشوند، اگر چه همكاريهاي مدرنتر اندازهگيري ميشوند. نتهايي كه روي بيوا نواخته ميشوند معمولاً آهسته و رقيق هستند و از طريق شتابدهي تدريجي پيشرفت ميكنند كه تمپور را در حين اجرا افزايش يا كاهش مي دهند. بافت آوازي بيوا اغلب به عنوان اسپارس شناخته میشود.
مضراب نيز در بافت موسيقي بيوا سهم دارد. مضرابهاي با اندازه متفاوت بافتهاي متفاوتي توليد ميكنند؛ به عنوان مثال مضرابي كه در موسو بيوا استفاده ميشود بسيار بزرگتر از مضرابهايي هستند كه در گاكو بيوا استفاده ميشوند و صدايي خشنتر كه بويژه با ساتسومو بيوا استفاده ميشود. اينكه جنس بيوا چه باشد نيز بافت صدا را تغيير ميدهد. برای مثال با مضرابهاي عاجي و پلاستيك يك بافت انعطاف پذير (كشسان) براي همهمه تودماغي مضراب چوبي ایجاد میشود.
كاربرد بيوا در ژاپن از دوره هيان به ميزان زيادي كاهش يافته است. اثر خارجي، فشارهاي داخلي و هياهوي سياسي اجتماعي باعث شده تا بيوا و تصوير این ساز دوباره تعريف شود.
در نتيجه نوازندگان جوانتر به سمت ساير سازها گرايش پيدا كردند و علاقه به موسيقي بيوا كاهش يافت. حتي بيوا هوشي به ساير سازهايي همانند شاميسن كه يك لوت سه سيمه است تغيير كرد.
علاقه به بيوا در دوران ادو احيا شد هنگاميكه سیاستمداران ژاپن را متحد كردند و امپراتوری نوین را پايه گذاري كردند. لياسو موسيقي بيوا را حمایتکرد و يكي از حاميان قوي اين نوع موسيقي شد. او به تقويت اتحاديه بيوا (كه تودو ناميده ميشود) پرداخت و با حمايت مالي آنها و اجازه به آنها براي امتيازات ويژه نام بیوا را دوباره بر سر زبانها انداخت. نوازندگان شاميسن و ساير نوازندگان از نظر مالي تغيير به بيوا را مفيد يافتند و آنها پا را فراتر گذاشتند و سبكهاي جديدي پديد آوردند. دوره ادو يكي از دوههاي پربار و خلاقانه هنري براي بيوا در تاريخچه طولانيش در ژاپن بود.
در سال 1868، دوره میجی در ژاپن شروع شد. در دوره ميجي طبقه سامورائي منسوخ شد و تودو حمايتشان را از دست داد. نوازندگان بيوا ديگر از امتيازات ويژه بهره نميبردند و مجبور به حمايت آنها شدند. در آغاز دوره ميجي تخمين زده شد كه حداقل يكصد نوازنده سنتي درباري در توكيو وجود داشتند. هنوز تا دهه 1930 تنها چهل و شش نوازنده درباري در توكيو وجود داشتند. يك چهارم اين نوازندگان در جنگ از بين رفتند. زندگي در ژاپن دوران پس از جنگ سخت بود و بسياري از نوازندگان موسيقيشان را به منظور امرار معاش پايدار رها كردند.
در حالیكه بسياري از سبكهاي بيوا در اوايل دهه 1900 رونق گرفت (به عنوان مثال كينداي بيوا از دهه 1900 تا دهه 1930 برپا شد) و حلقه مربيان دوباره شكسته شد. در حال حاضر، هيچ روش مستقيمي براي مطالعه بيوا در سنتهاي ژاپنی وجود ندارد.
همانطور كه موسيقي بيوا در دوران پس از جنگ پاسيفيك نزول كرد بسياري از آهنگسازان و نوازندگان ژاپني روشهايي براي احياي علاقه به اين ساز كردند. آنها متوجه شدند كه مطالعات تئوري موسيقي و آهنگسازي موسيقي در ژاپن تقريباً به طور كامل در تئوري و دستورالعمل موسيقي غربي وجود دارد. در اواخر دهه 1960 اين نوازندگان و آهنگسازان شروع به بكارگيري موسيقي ژاپني و سازهاي ژاپني در قطعاتشان كردند به عنوان مثال يكي از آهنگسازان تورو تاكميتسو با آهنگسازان غربي همانند نومبر استپس همكاري كرد كه بيوا هيكيوكو را با اجراهاي اركسترال غربي بكار گرفتند و علاقه به بيوا را مجدداً احيا كردند و يك سري از تلاشهاي مشاركتي توسط ساير نوازندگان در ژانرهايي از آي پاپ و انزا تا شين-هوگاكو و چندايگاكو جرقه زدند.
ساير نوازندگان همانند ياماشيكا يوشيوكي كه توسط بسياري از موسيقيشناسان قومي آخرين فرد از بيوا هوشي بود كه پارتيتورهايي از آوازها كه تقريباً براي هميشه از بين رفته بودند را حفظ كرد. ياماشيكا در اواخر دوره ميجي متولد شد و سنت بيوا هوشي را تا زمان مرگش در 1996 ادامه داد. در اواخر قرن شانزدهم و هجدهم آهنگسازان و مورخانی از تمام دنيا شروع به ملاقات ياماشيكا كردند و بسياري از آوازهاي او را ضبط كردند. تا آن زمان در سنت بيوا هوشي آوازها بطور كامل يك سنت شفاهي بود. هنگاميكه ياماشيكا در 1996 فوت كرد دوره مربيان بيوا هوشي نيز با او مرد ولي موسيقي و نوابغ اين دوره ادامه دادند كه اين امر به دليل صداهاي ضبط شده وي امكان پذير بود.