ساختار ساز پيكولو (Piccolo) یا فلوت اکتاو
از نظر اندازه پيكولو نصف اندازه كنسرت فلوت را دارد. اگرچه فلوت متشكل از سه قسمت است، لوله پيكولو داراي دو قسمت است، این دو بخش شامل قسمت بالايي و بدنه (يا قسمت وسط) میشود. علاوه بر پيكولوهايي با لولههاي تماماً چوبي يا کاملا فلزي، تركيباتي همانند سر نقرهاي با بدنه چوبي و لوله پلاستيكي نيز مورد استفاده قرار ميگيرند. امبوچر در headjoint تنها كمي كوچكتر از امبوچر فلوت است، البته در اندازه باریکتر است.
پيكولوها با يك headjoint فلزي در اغلب موارد يك صفحه لبزني همانند فلوت دارند، در حاليكه امبوچر در پيكولوهاي چوبي محض از چوب تراشيده شدهاند. براي سهولت نواختن، نوازنده فلوت كه اغلب مجبور به عوض كردن سازش از فلوت به پيكولو است معمولاً پيكولوهايي با يك صفحه لبزني ترجيح ميدهند. همانند فلوت پيكولوي مدرن مجهز به مكانيسم بوهم است. سوراخهاي تن كه قطري در حدود 6 ميليمتر دارند به يكديگر نزديكتر هستند و كليدها كوچكتر هستند. علاوه بر اين، keywork اضافهتر براي footjoint حذف ميشود. بنا به همين دلايل است كه بسياري از نوازندگان فلوت انگشتگذاري فلوت را راحتتر مييابند.
طرز تولید صدا در ساز پيكولو (Piccolo) یا فلوت اکتاو؛
محدوده صدايي پيكولو يك اكتاو بالاتر از فلوت است. اضافه كردن footjoint براي بلند كردن به سمت پائين در پيكولو معمول نيست. از نظر تئوري اضافه كردن يك C foot به پيكولو ميتواند محدوده صدايي را تا زير C5 پائين ببرد (با اضافه كردن يك B foot از نظر تئوري محدوده صدايي حتي تا زير B4 پائين ميآيد). جوزپه وردي در ريكوئماش و گوستاو مالر در سمفوني اول از c5 به عنوان پائينترين نت پيكولو استفاده كردهاند.
دهانه ساز پيكولو (Piccolo) یا فلوت اکتاو؛
طرز توليد صدا در پيكولو و فلوت مشابه است: فلوت زن هوا را از طريق حفره دهاني به داخل ساز ميدمد و جرياني از هوا كه با لبه تماس دارد به صورت دوراني به سمت خارج و داخل هدايت ميشود. اين جريان هواي مرتعش دوراني در واقع مولد توليد صدا است و ارتعاشات دوراني ستون هوا داخل لوله استوانهاي فلوت را تحريك ميكند. نوازندهی فلوت با استفاده از سوراخهاي تن و گامها ستون هواي مرتعش را كوتاه ميكند و با این عمل خود افزايشي در زير و بمي صدا پديد ميآورد. بدین ترتیب، صدا در ميان انتهاي پائيني باز و كليدهاي باز منعكس ميشود.
در نواختن فلوت، لبهاي نوازنده نقش مهمي دارند، embouchure (امبوچر) روي فلوت به شدت فردي است. شكل لبها، مكان لب بالا نسبت به لب پائين، زاويه embouchure همگي از جمله عواملی هستند که در آهنگ و زير و بمي صدا نقشی تعيينكننده دارند. وجود نوازندههاي متعدد با embouchures مختلف منجر به نوازندگيهاي متنوعي با فلوت ميشود. دميدن قدرتمند منجر به زير و بمي بالاتر از دميدن نرمتر هوا در فلوت ميشود كه اين امر درباره تمامي انواع فلوت صادق است. نوازندگان فلوت اين تفاوتها را با embouchure جبران ميكنند. نواختن پيكولو در ديناميك پيانو براي نوازندگان شماري از مشكلات را بوجود ميآورد كه مختصساز هستند. نوازندگان حرفهاي با توانائيشان در نواختن آرام شناخته ميشوند:
هواي محبوس شده (مشابه با سازهاي دو زبانه): به دليل اينكه تنها مقدار اندكي از هوا در داخل embouchure دميده مي شود، مقدير اضافه تر هوا در ششها جمع مي شود و نوازنده بطور كامل هوا را خارج نمي كند. به همين دليل نوازندگان پيكولو حتي نسبت به نوازنده توبا بيشتر به نفسنفس ميافتد. نرم نواختن نتهاي بالا سخت است چرا كه نياز به يك حجم ناگهاني هواي محكم و متمركز دارد. بنابراين نواختنF#7 و G7 پيانو سخت است و نواختن ملايم نتهاي بالاتر غيرممكن است، بالاترين نتها (B7 وC8) تنها به صورت fortissimo قابل نواختن هستند.