ساز تبولار بلز (Tubular Bells) و آهنگسازی برای تئاتر
تابولار بلز اولين بار بين سالهاي 1860 و 1870 میلادی در پاريس ظاهر شد. یک مرد انگليسی به نام جان هارينگتون تابولار بلز ساخته شده از بلز را اختراع كرد. آرتور ساليوان ممكن است اولين آهنگساز بوده باشد كه براي تابولار بلز در اركستر در سال 1886 میلادی، پارتيتور (قطعه score) نوشته است. در اوايل قرن 20ام تابولار بلز نيز در ارگانهاي تئاتر براي ايجاد افكتهايي آهنگین استفاده شد.
ساز تبولار بلز (Tubular Bells) در اركسترای مدرن؛
تابولار بلز به عنوان جايگزيني براي بلز كليسايي اولين بار توسط جوزپه وردي (Giuseppe Verdi) در اپرايش (Il trovatore 1853) و (Un ballo in maschera 1859) و جياكومو پاچيني (Giacomo Puccini) در Tosca (1900) استفاده شد. در انگلستان و آمريكا تابولار بلز براي اولين بار به صورت كروماتيك و به سبك كيبورد روي يك فريم مرتب شدند، به طوریکه آنها شيمز سمفونيك تشكيل دادند. اين نوآوري امكانات جديدي براي تكنيكها و taskهاي نواختن ايجاد كرد كه بويژه توسط آهنگسازان در نيمه دوم قرن بيستم بكار گرفته شد و گسترش داده شد.
اگرچه taskاصلي تابولار بلز در اپرا تقليد از بلز بود، رنگ صداي خودشان بطور روز افزوني در موسيقي مدرن ارج گذاشته شد. براي تشكيل ملودي، آنها تنها براي فرمولهاي ملودي كوتاه استفاده شدند كه در آنها نتها يكي پس از ديگري دمپ ميشوند. تابولار بلز الكترو-آكوستيك نيز در اغلب موارد بيشتر و بيشتر مورد استفاده قرار گرفت.
مقايسه ساز بلز و ساز تابولار بلز؛
مشخصههای ساختاری و درك صدای بلز؛
همانند تمامي ايديوفونها صداي بلز متشكل از دو مؤلفه است: نت strike (اتك) و رزونانس. بويژه تركيب صدايي زنگهاي واقعي (به عبارت ديگر كليسا) پيچيده است. ان متشكل از مخلوطي از شمار زيادي از تنها (نتهاي) تك است كه در زير و بميهاي مختلف و حجمهاي مختلف صدا توليد ميكنند و براي بازههاي زماني مختلفي رزونيت ميكنند، به عبارت ديگر آن يك مخلوطي از تن يا نت است. بسياري از اين تنهاي تك (partials) غير هارمونيك هستند به عبارت ديگر آنها در نسبت عددي كامل نسبت به پايه قرار ندارند. گوش آنها را به عنوان يك صداي نوساني دريافت و حس يا درك ميكند. به عبارت ديگر، گوش در انتخاب يك زير و بمي خاص از انواع مختلف صداهايي كه تولید ميشوند با مشكل مواجه ميشود. براي تركيب مواد، شدت overtoneها ميتواند بسيار بيشتر از زير و بمي پايه جلو بزند.
در درك ما از زنگ زدن بلز، دو احساس يا برداشت مستولي هستند: نت strike (اتك)، يك صداي كوتاه، قدرتمند، متاليك در يك زير و بمي تك؛ و تنهاي رزونانس، طولاني، منعكس شونده در زير و بميهاي مختلف (پايه). زير و بمي بل توسط نت strike كه يك اكتاو بالاي نت قرار ميگيرد. همراه با يك سوم مينور و ماژور اين نت پايه است كه روي نتهاي انعكاسي طرزي كه دريافت ميشود، غالب است. به همين دليل از سازهای بلز به عنوان سازی با يك سوم مينور و ماژور صحبت ميكنند. البته بلز يك سوم مينور رايجتر است.
در عوض، زير و بمي احساس شده يك ساز به وضوح قابل تشخيص است و معمولاً مطابق با فركانس پائينترين partial (اولين) است.
نت strike و رزونانس در ساز تبولار بلز (Tubular Bells)؛
نت strike تأثير صدايي كوتاه، قدرتمند و متاليك در يك زير و بمي تك دارد كه يك اكتاو بالاتر از پايه است. رزونانس يك نت طولاني و انعكاسي غني از اورتونها است كه با دو زير و بمي كه با دو زير و بمي غالب است، نت استرايك و پايه، كه يك اكتاو پائينتر صدا توليد ميكند. اين امر منجر به اختلافنظر دربارهاین مسأله میشود که چه نوع سازي تبيولار بلز است. برخي مردم ادعا دارند كه تشديد (كه يك اكتاو پائينتر از نت استرايك است) زير و بمي واقعي است. به هر حال، مطالعات نشان دادهاند كه استرايك نت (يك اكتاو بالاتر از نت انعكاسي) زير و بمي واقعي است. زير و بميهاي نتهاي استرايك، كه زير و بميهايي نوشته شده در پارتيتور هستند، بنابراين محدوده از C4 تا F5 يا از F3 تا F5 روي ساز دو اكتاو است.
همانند همه سازهاي خودصدا (ايديوفون) و متالوفون، نتهاي تبيولار تنها به آهستگي خفیف میشوند، به عبارت ديگر رزونانسشان نسبتاً طولاني است.
برخلاف بلزهاي كليسايي، رزونانس كه با سوم غالب است، تبيولار بلز به نحوي ساخته شدهاند كه پنجم (بالاي نت استرايك) علاوه بر پايه (يك اكتاو زير استرايك نت) نيز قابل شنيدن است. اين امر نواختن اين ساز را همراه با سازهاي ديگر مناسبتر ميكند.
ساختار در ساز تبولار بلز (Tubular Bells)؛
استند در ساز تبولار بلز (Tubular Bells)؛
تابولار بلز در يك استند با ارتفاع تقريبي 180 سانتيمتر (90 سانتيمتر عرض و 70 سانتيمتر عمق) و شامل يك پايه با چرخها، يك فريم با دو ريل معلق است. لولههاي كوك شده به صورت كروماتيك در دو رديف به سبك صفحه كليد مرتب شدهاند و از تسمههايي از دو ريل معلق آويخته میشود.
رديف عقب متشكل از لولههايي است كه مطابق با كليدهاي سياه پيانو هستند و تقريباً 20 سانتيمتر بالاتر از رديف جلو هستند، بنابراين لولهها ميتوانند به راحتي توسط نوازنده قابل دستيابي باشند.
لولهها در ساز تبولار بلز (Tubular Bells)؛
بسته به محدوده صدايي، مجموعهاي از شيمزهاي سمفونيك متشكل از 18 لوله (يك و نيم اكتاو:C4-F5) يا 25 لوله (2 اكتاو:F3-F5). لوله ها هم مولد ارتعاشي و هم رزنيتور هستند. فركانسهاي لولهها، صفحات و تيغهها نسبتی معكوس با مربع طولشان دارند. به عنوان مثال فركانس يك لوله كه 70.7 سانتيمتر است، از نظر تئوري تقريباً نصف يك لوله به طول 50 سانتيمتر با ضخامت يكسان است. همزمان فركانسها نسبت مستقيم با مربع ضخامت دارند، هر چه صفحه يا ضخامت ديواره لوله نازكتر باشد، زير و بمي پائينتر ميآيد. بنابراين زير و بمي وابسته به قطر، ضخامت ديواره و طول لوله است. در يك مجموعه از شيمزهاي استاندارد يكونيم، محدوده طولهاي لوله در محدوده 75 سانتيمتر (كوتاهترين لوله، با زير و بمي F5) تا 155 سانتيمتر (بلندترين لوله با زير و بمي C4) قرار دارد. قطر لوله مرتبط 3.8 متر ، ضخامت ديواره 1.5 سانتيمتر است. اگر يكي از اين پارامترها تغيير كند، به عنوان مثال ضخامت ديواره، هم قطر و هم طول لوله نيز بايد تغيير كند. به عنوان يك قانون، قطر لولهها مابين 3 تا 4 سانتيمتر و ضخامت ديواره شان بين 1 تا 2 سانتيمتر است.
در لولههاي فلزي كوتاه، فركانسهاي پايه (نتهاي پايه)، غالب هستند بنابراين صدا شبيه صداي زنگ نيست. از طرف ديگر صداي لولههاي فلزي بلند، شامل partialهاي زيادي است بنابراین صدايشان مشابه با زنگها است.
سيستم دمپينگ در ساز تبولار بلز (Tubular Bells)؛
در پايه استند يك پدال دمپر قرار دارد كه به سيستم دمپينگ به وسيله لولههايي متصل است. عملكرد پدال دمپر روي تمامي لولهها به صورت همزمان اثر ميگذارد. پدال دمپينگ به همان روشي كه روي پيانو كار ميكند، برای ساز بلز نیز عمل ميكند: يك پدال فشرده شده اجازه رزونانس را به نتها ميدهد و هنگاميكه رها ميشوند، لولهها را دمپ ميكنند. مكانيزم به صورت زير است: اگر پدال فشرده نشود، سيستم دمپينگ در مكان قائم قرار داشته و هيچكدام از لولهها را لمس نميكنند. اگر پدال فشرده شود، سيستم دمپينگ به حالت افقي برميگردد، همراه با ماده دمپينگ و تمامي لولهها را دمپ ميكند.
مالتها در ساز تبولار بلز (Tubular Bells)؛
تابولار بلز با مالتهايي شبيه چكش زده ميشوند. اين درجه از سختي معمول است: نرم، متوسط و سخت. سرها از چوب، تخته چندلا يا پلاستيك ساخته ميشوند. بسته به سختي آنها معمولاً با چرم يا نمد پوشانده ميشوند. طول شافت در ساز بلز، تقريباً 30 سانتيمتر؛ است. سر به شكل چكشي است، در حدود 3.6 تا 4.2 ضخامت و در حدود 11 سانتيمتر طول دارد. چكشهاي فلزي براي توليد يك صداي سخت خاص استفاده ميشوند، اگرچه خطر اين وجود دارد كه آنها به لولهها صدمه بزنند. براي ساير افكتهاي ويژه از مالتهاي ويبرافون براي roll يا مالتهاي گلاكن اشپيل (براي صداي بلند و باريك) استفاده ميشوند.