تكنیک نواختن ساز گلوکن اشپيل (Glockenspiel)
برخي آهنگسازان به طور خاص قطعات گلوکن اشپيل را براي نوع صفحه كليد دار این ساز و همراه با نواختن سيمي كه ميتواند روي چنين سازي اجرا شود، انتخاب میکنند (به عنوان مثال، دابليو اي موتزارت The Magic Flute يا اوليور مسين Oiseaux exotiques). با اين وجود، به دليل اينكه صداي گلوکن اشپيل داراي صفحه كليد نسبت به همتاي آن كه با مالت نواخته ميشود پایينتر است، دمپ كردن قسمتهاي گلوکن اشپيل امروزه معمولاً روي سلستا اجرا مي شود.
شاخصههای صدا در ساز بلز یا گلوکن اشپيل (Glockenspiel)؛
نقرهفام، روشن، درخشان، براق، زنگ مانند، سوسوزننده، پرتلألؤ، تيز، زنگدار، گوشخراش، نازك و رقيق، برجسته، پر سر و صدا و نافذ.
رنگ صدا در ساز بلز یا گلوکن اشپيل (Glockenspiel)؛
رنگ صداي گلوکن اشپيل روي تمامي محدوده صدايي همگن است. خوشايندترين صدا از سه يا چهار اكتاو بالاي C ميانه بدست ميآيد. گلوکن اشپيل و زايلوفون سازي با بالاترين زير و بمي در اركستر است. با اين حال مشخصات صدايي اين دو ساز فوق العاده با هم فرق دارند. همانند تمامي سازهاي نواخته شده با مالت صدا به قطر و سختي سر مالت بستگي دارد: هرچه سر مالت سختتر باشد، تعداد partialهايي كه صدا ميدهند بيشتر ميشود، و رنگ صداي روشنتر، سختتر و تيزتر ميشود. مالتهاي نرمتر partialهاي بالاتر را دمپ ميكنند و رنگ صدا تيرهتر، نرمتر و حجيمتر ميشود.
نقطهاي كه در آن به تيغه ضربه زده ميشود ميتواند روي صدا تاثير بگذارد. در گلوکن اشپيل نقطه ضرب تقريباً دقيقاً در وسط تيغه قرار دارد. در قطعات نرم و سريع، نوازنده گاهي اوقات عمداً تيغه را در نقطه قرار دادن يا حتي روي آن ميزند. حجم صداي حاصل از ضربه زدن به اين نقطه بسيار پایين است چرا كه ارتعاشات تيغه در اين نقطه ضعيفترين ارتعاشات هستند. با اين روش نواختن، فاصله بين كليدهاي سفيد و سياه نيز كوتاهتر ميشود.
ديناميك صدا در ساز بلز یا گلوکن اشپيل (Glockenspiel)؛
به دليل اينكه تيغهها از جنس استيل ساخته شدهاند، صداي گلاكن اشپيل مقادير زيادي partialاست (رنگ صداي روشن) آن نميتواند به سطوح حجم بالا برسد. عليرغم اين، صداي آن ميتواند به صورت متمايزي شنيده شود كه اين امر به خاطر زير و بمي بالا است و با partialهاي بالا از سازهاي پایينتر (بويژه برنجي) تركيب ميشوند. این موضوع ميتواند بالاي شمار زيادي از سازها افزايش يابد. نتهاي پایينتر بويژه، رزونانسي دارند كه بايد دمپ شوند.
تركيبات صدايي در ساز گلوکن اشپيل (Glockenspiel)؛
اگرچه نوازنده گلوکن اشپيل ميتواند در هر دست دو مالت داشته باشد، تكنيك اصلي نواختن، اجراي خطوط ملودي داراي يك بخش مشابه با زايلوفون است. آكوردها و هارموني امروزه بيشتر از خصوصيات ماريمبا هستند. از طرف ديگر ويبرافون، كاملاً با نواختن ملودي و هارموني هماهنگ مناسب است.
در اركستر، وظيفه واقعي گلوکن اشپيل افزودن وضوح بیشتر به خطوط ملودي است كه توسط سازهاي ديگر با دوبل كردن يونيسون يا يك، دو يا سه اكتاو بالا نواخته ميشود. اين ساز اين هرنمایی را بيشتر اوقات با فلوت، پيكولو، سلستا و چنگ و در كمتر مواردي با ويولن، ابوا و كلارينت اجرا ميكند. تكنوازيها نسبتاً نادر هستند، اگرچه تكنوازيها مؤثر و قابل توجه هستند. تكنوازيها براي رزونانس تونال نسبت به رزونانسهاي سمبوليك كمتر ظاهر ميشوند.
گلوکن اشپيل، به عنوان يك ساز تكنوازي يا دوبل، ميتواند به عنوان يك ساز با افكت داراي آكسان accentuating effect در نظر گرفته شود. با توجه به اینکه از ویژگی رمانتيك و كلاسيك اين ساز به ندرت استفاده شده، رنگ صداي شديداً روشن، شنوندگان را خسته نميكند. در قرن بيستم گلاكن اشپيل با محدوده صدايي بالاتري از صداهای مأنوس برای این ساز در انواع مختلف سبكهاي موسيقي جايگزين شده است.