نوازندگی ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot)
باسون از شش قسمت اصلي من جمله زبانه يا قميش (reed) تشكيل شده است. قسمت زنگ (bell) كه به سمت بالا ادامه دارد؛ قسمت باس (يا long joint) كه زنگ را به بوت وصل ميكند؛ قسمت ته ساز يا بوت (boot) يا بات (butt) كه در پائين ساز قرار دارد و روي خودش برگشته است؛ اتصال پره (يا اتصال تنور) كه از بوت تا بوكال (bocal) ادامه دارد و بوكال يا كروك (crook)؛ يك لوله فلزي خميده كه بال را به زبانه يا قميش متصل ميكند. باسون نيز همانند ابوا و هورن انگليسي يك ساز دو زبانه است.
ساختار ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot) ؛
باسونهای مدرن كه براي مبتديان ساخته شدهاند از جنس چوب افرا هستند كه انواع داراي سختيهاي حد وسط همانند افراي سيكامور (چنار) و افراي شكر ترجيح داده ميشوند. مدلهاي ارزانتري از اين ساز براي دانشجويان يا استفاده در فضاي باز، نيز با موادي همانند پليپروپلين و ابوني ساخته ميشوند. باسونهاي فلزي در گذشته ساخته ميشدند ولي از سال 1889 ديگر توسط توليد كننده هاي مهمي توليد نمي شوند. bore فضاي داخلي (حفره) باسون همانند ابوا و ساكسيفون مخروطي شكل هستند و دو bore مجاور بوتدر انتها (پایين) ساز با يك كانكتور فلزي U شكل به هم متصل شدهاند. هر دو سوراخ تن و bore با دقت بالا با ماشين ساخته شدهاند و براي كوك مناسب هر ساز با دست تمام ميشود. ديواره باسون در نقاط مختلف Bore در امتداد bore ضخيمتر است كه در اين ديواره سوراخهاي تن به صورت زاويهدار با محور نسبت به محور bore ساخته ميشوند كه فاصله بين سوراخها را در سطح خارجي كاهش ميدهند، اين امر سبب ميشود كه سوراخها به راحتي توسط انگشتان دست متوسط (بزرگسال) قابل پوشش دادن باشد. براي جلوگيري از خراب شدن سازهاي چوبي در اثر رطوبت، در امتداد قسمت داخلي wing و boot با لايه نازكي از لاستيك سخت پوشانده ميشوند. همچنين سازهاي چوبي رنگآميزي شده و لاك الكل يا لعاب داده ميشوند. در انتهاي زنگ (bell) معمولاً با يك حلقه فلزي، پلاستيكي يا عاجي پوشانده ميشود.
بوكال زبانه را به بقيه ساز متصل ميكند و در داخل يك حفره در بالاي wing وارد ميشود. با توجه به مشخصههاي كوك كردن ساز و نواختن آن بوكالها در طولها و سبكهاي مختلف وجود دارند.
به دليل برگشت ساز روي خودش طول آن 1.34 متر است ولي كل طول توليد مكننده صدا در ساز 2.54 متر است. برگشت لوله ساز روي خودش و همچنين بستن فضاي مابين سوراخهاي با فاصله زياد با استفاده از يك سيستم پيچيده از key work كه در تمام طول ساز ادامه دارد، باعث شده نواختن اين ساز راحتتر شود. همچنين باسونهاي با طول كوتاهتر نيز براي نوازندگان نوجوان و کودکان وجود دارد.
طرز تولید صدا در ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot) ؛
امبوچر؛
زبانه دوبل مابين لبها و blown قرار داده ميشود كه دو زبانه را در مقابل هم به ارتعاش در ميآورد. اين زبانهها سريعاً باز و بسته ميشوند و بنابراين تودههايي از هوا را در داخل ستون هواي داخل ساز ميفرستند كه با حركت ساز تحريك ميشوند.
همانند تمام سازهاي بادي عمدتاً keywork است كه براي توليد زير و بميهاي مختلف استفاده ميشود. تكنيك overblowing- overblow شدن باسون تا اكتاو- عمدتاً با قرار دادن كليدهاي اسپيكر جايگزين ميشوند. پنج حفره تن مستقيماً با انگشتان و بقيه با كليدها بسته ميشوند.
انگشتگذاری؛
محدوده گام پايه باسون از F2 تا F3 است. اين كامپس به سمت پائين تا Bb1 با كمك كليدها ادامه دارد.
با اتصال يك بل به نام A كه به بل Bb متداول متصل ميشود، A1 نيز قابل نواختن است. نتها از f#3 تا D4 با overblowing گام پايه (overblowing از درجه اول) توليد ميشوند، انگشتگذاري همانند اكتاو پائينتر است.
براي نتهاي Eb4 تا Eb5 (و بالاي آن) انگشتگذاري ويژه يا تركيباتي از آنها مورد استفاده قرار ميگيرد.
دو عامل سبب ميشوند كه انگشتگذاري باسون امكانپذير است: كه مرتبط با اندازه ساز هستند:
كليدهايي با اهرمهايي طولاني؛
ديوارههاي لوله باسون بطرز استثنايي ضخيم هستند كه قرار دادن سوراخهاي انگشتگذاري را به صورت زاويهدار با ورود امكانپذير ساخته است. بنابراين نوازنده باسون بدون هيچ مشكلي به تمامي حفرههاي انگشتگذاري دسترسي دارد. ضخامت ديوارهها نيز عامل مهمي در تعيين رنگ صداي ساز است.
با توجه به شكل U مانند، قطرات مايع ناشي از تراكم هواي بازدم يا بزاق در ساز جمع ميشوند. براي جلوگيري از تخريب تدريجي، بوت و سوراخهاي تن در wing joint با كائوچو؟ يا ماده مشابهي پوشانده ميشوند.
نحوهی نواختن ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot) ؛
براي نواختن، باسون به صورت مورب در عرض بدنه با دست چپ در بالا و دست راست در پایين نگه داشته ميشود. دست چپ پنج سوراخ انگشتگذاري يا ششمين يا كليدهاي اينچنيني را روي wing joint و long joint و دست راست تقريباً يازده كليد را روي boot ميپوشاند.
اندازه و وزن باسون به اين معناست كه اين ساز بايد در هنگام نواختن حمايت شود. نوازنده باسون ساز را به كمك تسمهای كه در اطراف گردن يا شانهها قرار داده ميشود و به يك حلقه روي boot ساز قلاب ميشود. براي نواختن در موقعیت نشسته belt به عنوان جايگزين استفاده ميشود – نوازنده روي يك تسمه چرمي مينشيند با يك pouch در انتها كه خم U را نگه ميدارد.
نتنويسی ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot) ؛
اگرچه گام پايه درF است، باسون، سازي غيرانتقالي است یعنی زير و بميهاي واقعي برای ساز نوشته ميشوند.)
نتنويسي در كليد باس است و كليد تنور براي رجيسترهاي بالاتر مورد استفاده قرار ميگيرد. نتنويسي در كليد تربل، نادر است.
محدوده صدای ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot) ؛
باسون محدوده صدايي بين (Bb1 تا Eb5 F5) دارد.
باسون آلمنرائدور ميتواند به بلندي Ab5 باشد. در سازهاي مدرن E5 و F5 نميتوانند بدون تلاش قابلتوجهي نواخته شوند. نوازندگان با تجربه ميتوانند حتي زير و بميهاي بالاتر را بنوازند كه ديگر در اركستر مورد استفاده قرار نميگيرند.
تكنيك هاي نواختن ساز فاگوت يا باسون (Bassoon ,Fagot) ؛
براي سازي در اندازه متوسط، باسون به طرز شگفت انگيزي خوشدست است. پاساژهاي سريع به جز نتهاي پایين، همانند جهشهای بزرگ امكانپذيرند.
نوسانات ميكروتونال در زير و بمي يا حجم كه با جابهجايي ديافراگم، حنجره و لبها توليد ميشوند.
استفاده از ويبراتو روي باسون هم اكنون بطور گستردهاي پذيرفته شده است.
اسفورزاندو؛
اجباري، ضربههای كوتاه كه با كاهش سريع در شدت تن دنبال ميشود.
اسفورزانديسيمو؛
اجباري، ضربه كوتاه در ادامه شدت تن.
فورته پيانو؛
كاهش سريع ديناميك از فورته تا پيانو.
در موسيقي مدرن مورد استفاده قرار ميگيرد. اجراي زبان زني دوبل يا تريپل روي باسون سخت است چرا كه لحن و نوا از طریق زبانهها در دهان محدود ميشوند. از تمپو MM150.
عموماً يك R رول در مقابل سقف دهان مورد استفاده قرار ميگيرد، از آنجا كه R زباني (كه با نوك زبان توليد ميشود) با زبانه بسيار سختتر است و امبوچر را مانع ميشود. هر چه نحوهی ادا آهستهتر باشد، صدا نرمتر ميشود. اين تكنيك ميتواند روي تمام محدوده صدايي اجرا شود ولي نواختن پيانو و رجيستر بالاتر سختتر است.
تريلها جزو تكنيكهاي معمول نواختن باسون نيستند و نميتوانند به ميزاني كه روي فلوت، ابوا و كلارينت قابل نواختن هستند، نواخته شوند.
تريلهاي تن كامل از Bb1 تا تقريباً A3 قابل نواختن هستند. نواختن تريلها روي نتهاي پایين سختتر است، بويژه تريل تن كامل بالاي C#2.
تريلهاي نيم تن از C2-C4 امكانپذيرند.
همانند تريلها، ترمولو نيز يكي از تكنيكهاي معمول نواختن باسون نيست. آنها عمدتاً در پاساژهاي توتي كه كم و بيش با بقيه اركستر پوشش داده میشوند، مورد استفاده قرار میگیرند. آنها نبايد روي يك سوم ماژور (در موارد استثنايي يك پنجم) بروند. ترمولوهاي مابين C3 و g4 آسانترين ترمولوها براي اجرا هستند.
هرچه فاصله بزرگتر باشد، سرعتي كه در آن ترمولو ميتواند اجرا شود، آهستهتر ميشود.
گليساندوی انگشت تا حدي با پوشاندن سوراخهاي تن يا با تغييرات انگشتگذاري توليد ميشوند. بويژه نواختن گليساندوها مابين A2 و F3 آسان هستند، به دليل اينكه در اين محدوده حفرههاي انگشتگذاري باز ديده نميشوند. گليساندوهاي سريع تنها روي فواصل كوچكتر امكان پذيرند و عموماً نواختن آنها در بالا و پایين انتهاي رجيستر و در رجيستر پائينتر امكان پذير است.
اصولاً گليساندو لب ميتواند در هر زير و بمي نواخته شود. با توجه به نت اوليه زير و بمي ميتواند تا يك نيم تن به طرف بالا و يك تن كامل به طرف پائين تغيير كند.
صداگيرها به باسون صدايي دلنشينتر ميدهند.
تكههايي از پارچه اغلب به عنوان صداگير در بل قرار داده ميشوند. كمتر صداگيرهاي پارچهاي سوراخدار يا صداگيرهاي چوب پنبهاي كارخانهاي مورد استفاده قرار ميگيرند.
يك انگشتگذاري مدرن و تكنيك دميدن را توصيف ميكند كه نواختن دو يا بيشتر از دو نت را بطور همزمان ممكن ميسازد. نواختن بيش از سه نت همزمان سخت است.
باسون به نوعي دميده ميشود كه يك partial (يا هفت partial) از نت انگشتگذاري شده به خوبي صدا توليد ميكنند يا اينكه تنها partialها صدا توليد ميكنند. مولتيفونيكها با انگشتگذاري ويژه و تغيير قدرت اتك روي زبانهها بطور همزمان يا با استفاده از انگشتگذاري معمول با امبوچري كه به صورت اساسي تغيير ميكند.
در رجيستر پایين فشار لب يا امبوچر آكوردهاي ماژور را توليد ميكند؛ در رجيستر بالاتر تعداد زيادي از سهتایيها با كاهش فشار لب يا امبوچر امكانپذير است. انگشتگذاري ويژه در رجيستر بالاتر معمولاً منجر به مولتيفونيكها در خارج سريهاي partial هاي هارمونيك است. چارتهاي انگشتگذاري براي مولتي فونيك ميتواند نتايج متفاوتي در انواع متفاوت باسون توليد كند و بنابراين بايد مورد امتحان قرار گيرد.
آهنگهای قرن بيستم نويزهاي ضمني در بردارد كه از نواختن به عنوان بخشي از قطعاتشان بوجود ميآيند.
بين افكتهاي كاملاً پركاسيو تمايزي وجود دارد كه اگر ساز يا كليدهاي آن بزرگتر باشند، بزرگتر هستند و افكتهاي رزونانس كه زير و بمي كم و بيش عيني داشته باشند. در زير نت انگشتگذاري كليد يا كليدهايي مشخص شدهاند كه بايد با كف دست زده شوند (slap).
بوكال (بدون زبانه) بطور مختصر دميده ميشود و بطور ناگهاني با زبان متوقف ميشود. اين امر سبب توليد يك رزونانس كامل بويژه در گام B1 تا f3 ميشود.