ساز (Udu) و شباهت با ساز کوزه
کوزه یک نوع ساز کوبهای میباشد، جنس ساز کوزه از سفال میباشد. ساز آفریقایی Udu شباهت زیادی به ساز کوزه در موسیقی بلوچستان و جنوب ایران دارد.
کوزه، سازی است خود صدا و از جنس سفال که با ضربه مستقیم نواخته میشود. این ساز با شکلها و شیوههای نواختن گوناگون در استانهای هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان دیده میشود. امروزه کوزههای هرمزگان و سیستان بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. در هرمزگان کوزه را با نام جله میشناسند و نحوه نواختن آن با کوزه سیستان متفاوت است. کوزه سیستانی دارای روش ساخت، پخت و همچنین خاک متفاوتی است و معمولاً آن را در کنار سینی گذاشته و می نوازند. بر خلاف تصور، کوزه با وجود سادگی ساختمان دارای صدادهی و تواناییهای بسیار بالایی در اجرای قطعات و ریتمهای مختلف است، که مورد توجه قرار نگرفته است و اکثر نوازندگان و آهنگسازان به صورت افکتیو از آن استفاده میکنند و یا آن را به عنوان سازی مستقل نمیشناسند. مسئله دیگر در چند سال اخیر در بین نوازندگان و بخصوص کوبهای نوازان دیده میشود، نواختن سازهای کوبهای خصوصاً کوزه با تفکری اشتباه همراه است، به صورتی که آن را همانند دف و تنبک با همان لحن می نوازند که البته شیوه نادرستی است. چون هر سازی باید با توجه به نوع صدادهی و لحن مخصوص خود نواخته شود و باید از ترکیبات ریتمیک متناسب با هویت ساز استفاده نمود. ساز کوزه افزون بر این که خاستگاه ایرانی دارد، دارای صدادهی بسیار نزدیکی با ساز طبله یا طبلا دارد و در سازبندی موسیقی ایرانی دارای رنگ جدید و خوبی نیز هست.
ساز کوزه و داستانی که از افریقا شروع شد؛
ساز آفريقايی شباهت زيادی به ساز کوزه در موسيقی بلوچستان دارد. نوازندگان بلوچ يک تشت و دو کوزه را همزمان بکار می برند. در يکی از کوزهها مقداری آب میريزند و با اين عمل دو صدای متفاوت از کوزهها توليد میکنند. اما با وجودی که ساز کوزه در ايران وجود دارد، چه چيز باعث شده که برخی نوازندگان ايرانی يک ساز افريقائی را الگوی خود قرار داده و تغييراتی روی اين ساز بوجود آورد،یکی از این نوازندگان در پاسخ به این مسأله اشاره میکند که:
«چون در سازهای کوبهای ايرانی Bass کار کم است و صدای بيشتر سازها تيز است. به نظر من در ارکسترهای ما حتی زمانی که چهار تنبک با هم اجرا میشوند حجم صدا کم است . در واقع Bass که پشت ارکستر را پر کند نداريم. وقتی اين ساز را اجرا می کردم متوجه شدم که Bass خيلی خوبی دارد و صدای آن باعث شد که بعد از چند سال نوازندگی با اين ساز به فکر تغييراتی در آن باشم.»
تغيير در اندازه ، اضافه کردن پوست بر روی بدنه سراميکی، و افزودن يک حفره کوچک بر ساز UDU باعث شده که اين وسيله از نظر توليد صدا غنیتر شود و براحتی نه تنها ريتم و تکنيکهای افريقائی، بلکه ريتمهای ايرانی، هندی و عربی بر روی پوست و بدنه اين ساز قابل اجرا باشند،این نوازنده در ادامه میافزاید:
«از محاسن اين ساز، اجرای تکنيکهای مختلف است. تکنيک های هندی، ايرانی، حتی افريقائی. حتی يک نوازنده معمولی هم میتواند با کف دست روی ساز بزند و صدای مطلوب از آن توليد کند. اما برای اجرای بعضی سازها حتما بايد تکنيک آن را بطور دقيق بکار برد تا صدای درست شنيده شود. مثلا در تنبک برای ايجاد صدای تم بايد شش ماه تلاش کرد. اما به قول دوست افغانم که اصطلاح غار را بکار می برد، اين ساز با گرفتن غار بالا يک صدا و با برداشتن آن يک صدای ديگر توليد میکند. حتی امکان دارد کسی نوازنده هم نباشد اما با يک تکنيک ساده بر روی پوست يا بدنه اين ساز اجرای خوبی داشته باشد. مثلا من تکنيک تنبک و طابلا را ترکيب کردم و هيچ محدوديتی در آن نيست.»
پس از تکميل ساز UDU ، بهنام سامانی در کنسرتهای متعددِ گروه ضربانگ و پانتئون از آن استفاده کرد. اما بی شک بکارگيری اين ساز در تازهترين تور اروپايی گروه دستان، تأیيد اين ساز درموسيقی سنتی ايرانی است:
«من در گروه ضربانگ از اين ساز استفاده کرده بودم اما در گروه دستان اين ساز را اجرا نمی کردم تا اينکه يک روز که قطعهای از «حميد متبسم» را تمرين میکرديم، «پژمان حدادی» مرا تشويق به استفاده اين ساز کرد. من در تمرين بعدی، با ترديد و بدون اينکه به گروه چيزی بگويم نواختن را شروع کردم و در همان اولين لحظه از آن استقبال شد. بعد هم در قطعه ای از «حسين بهروزی نيا» اين ساز را اجرا کردم و جالب بود که آوازخوان شعری را از مولانا درباره کوزه انتخاب کرده بودند به این مضمون که:
بده این آب ز کوزه، که نه عشقی است دو روزه
و اين برايم خاطره خوبی شد که ايشان بدون اينکه از اين اجرا خبر داشته باشند اشعاری مرتبط انتخاب کرده بودند و به اين ترتيب برای اولين بار در کنسرت «گل بهشت» از اين ساز استفاده شد. در ايران هم بزودی کنسرت خواهيم داشت و اين ساز را بکار خواهم برد.
درباره تغيير نام ساز UDU به UDU-Zarbang اينطور نقل میشود که:
«اسم اين ساز را اودوی ضربانگ انتخاب کردم چون ضرب همان ريتم در زبان فارسی و عربی است و بانگ هم يعنی صدای ضرب و ريتمهای مختلف. و همچنين ضرباهنگ، نام يک گروه کوبهای است که من با دوستانم در آن فعاليت داريم و به همين علت اسم اين ساز را ضربانگ انتخاب کردم.»
سازUDU-Zarbang توسط شرکت Schlag Werk سازنده سازهای کوبه ای درآلمان به ثبت رسيده است. بهنام سامانی هم اکنون در حال تهيه يک کتاب آموزشی به زبان فارسی و انگليسی برای اجرای اين ساز است. او قصد دارد اين ساز را بزودی در ايران نيز در دسترس علاقه مندان قرار دهد
این ساز ریشهی آفریقایی دارد و به اشتباه در ایران با نام کوزه شناخته شده است. ساختمان این ساز از سفال پخته شده است که یک سوراخ روی بدنهی آن قرار میگیرد. این ساز جزو سازهای کوبهای محسوب میشود، ولی در گروهها به صورت ساز ریتمیک محسوب نمیشود و بیشتر به عنوان ساز افکتیو استفاده میشود. از لحاظ نوع صدا دهی ساز، صدای بمی دارد که اکثرا به عنوان تعیین کنندهی آکسانهای قطعه استفاده میشود. اندازهی ساز، استاندارد مشخصی دارد که بر اساس آن ساخته میشود. افرادی که سازهای تمبک و دف مینوازند فراگیری این ساز را برای آنها سادهتر خواهد بود.
ساختار ساز اودو (Udu)؛
اودو، سازی است با اندامی عجیب و جزو اندک سازهای کوبهای است که دهانه (یا پوست) ندارد، ولی میتوان با ضربه زدن به روی آن ، تولید صدا کرد. به جای آن کل بدنه ساز برای ضربه زدن، تولید صدا و در یک کلام ، نواختن بکار برده میشوند .
اودو از نیجریه می آید و بر پایه افسانهها و داستانها از گلدانی گرفته شده است که به گونه اتفاقی، دارای سوراخی در کنار خود بوده است. این سوراخ ، گلدان را برای نگهداری چیزهای گوناگون، بیمصرف میساخت. دارندگان این گلدان، مانند افرادی که احساس ریتمیک بالایی دارند، همان کاری را انجام دادند که هر شخص دیگری در این شرایط انجام میداد. اودو صدایی بیهمتا تولید میکند: از صدای زنگ گرفته تا صدای بم کم رنگ و ضعیف.
به تازگی و به همت برخی کوبهای نوازان ایران، برخی سازهای کوبهای در کنار تنبک، دایره و دف در موسیقی کلاسیک ایرانی استفاده میشود.