• loading

    loading

    0:00

ساختار ساز گوسلی (Gusli)

زری هاشمی

چهارشنبه، 28 فروردین 1398

ساختار ساز گوسلي در ابتدای قرن بیستم استانداردسازي شد. تا زمان جنگ جهاني اول اسمولنسكي (Smolenskii) اندازه هاي پيكولو، پريما، آلتو و باس را ساخت. از زمان احياي اين ساز از دهه‌هاي 1970-1980 روس‌ها اهرم‌هاي sharping به سازهايشان اضافه كردند.

چرا اهرم‌ها در ساز گوسلی (Gusli) اهمیت دارند؟

كوك دياتونيك گوسلي بين B زير C‌ ميانه تا C# دو اكتاو بالاي C‌ ميانه صورت مي‌گيرد. كليدهاي A، Bm، C#m، D،E،F#m  و G#m موجود هستند. (این كوك براي بهينه‌سازي كاربردش با بالالايكا و دومراي روسي استانداردسازي شده است.)

در ساز گوسلی (Gusli) كوك استاندارد بسياري از كليدهاي مفيد را حذف مي‌كند؛ Am براي نواختن كوك فولك رايج كوروبوشكا (Korobushka) با بالالايكا يا C و G  ماژور براي همراهي روژوك (rozhok). راه حل اين امر اضافه كردن اهرم هاي بیشتر به این ساز است. اينها در زبان روسي مخانيكي (mekhaniki) ناميده مي‌شوند.

اهرم‌های ساز گوسلی (Gusli) چگونه ساخته می‌شوند؟  

ساختار ساز گوسلی (Gusli)

اهرم‌ها سيم را به كنار حركت مي‌دهند و آن را مي‌كشند. از نظر عملكرد اين اهرم‌ها مشابه با اهرم‌هاي بليد روي چنگ‌هاي سيم‌كشي شده هستند. تنها منبع كه يك كوك پايه براي گوسلي با چنين اهرم‌هايي مي‌دهد كتاب ژوك (Zhuk) است. 

سیر تحول ساز گوسلی (Gusli)؛‌

گوسلي يكي از قديمي‌ترين سازهاست كه نقش مهمي در فرهنگ موسيقي روسي دارد. مورخان يوناني تئوفيلاكت سيموكاتا (Theophylact Simocatta) و تئوفان (Theophan)  اولين كساني بودند كه نام اين ساز را در نوشته‌هايشان آورده‌اند. در هنگام جنگ در پايان قرن ششم، يوناني‌ها با به اسارت گرفتن اسلاوها سازي به نام گوسلي يافتند. اين روايتي است كه نويسندگان عرب زبان المسعودي و ابن داستا (Ibn-Dasta) در قرن دهم نیز ذكر كردند.

ورتكوف اولين بار كلمه گوسلي را در سال 591 بعد از ميلاد در يك هجويه درباره تاريخدان يوناني تئو پیدا کرد كه نشان می‌دهد اين ساز توسط اسلاوها در قلمرو پادشاهي روس و در شهر کیف مورد استفاده قرار گرفت.

گوسلي سازي است كه توسط بويان (Boyan) افسانه‌اي در اسطوره‌ی Lay of Igor's campaign استفاده مي شده است.

طرز تولید صدا در ساز گوسلی (Gusli)؛

گوسلي فولك، بين يازده تا سي و شش سيم دارد كه به صورت دياتونيك كوك شده است. دو نوع عمده گوسلي وجود دارد: گوسلي كلاهي شكل (گوسلي Shlemovidnye) و گوسلي بال شكل (گوسلي Krylovidnye).

 ساز گوسلي کلاهی شکل یا  Shlemovidnye؛‌

ساختار ساز گوسلی (Gusli)

نوعي از گوسلي است كه در حين نواختن، نوازنده آن را روي زانوهايش مي‌گذارد، بنابراين سيم‌ها به صورت افقي قرار مي‌گيرند و رزنيتور زير سيم‌ها قرار مي‌گيرد. نوازنده با استفاده از دست چپ سيم‌هاي غير ضروري را ساكت كرده و آكورد را شكل مي‌دهد، در حاليكه تمامي سيم‌ها را با دست راستش مي‌نوازد. اين ساز در نواحي جنوبي و غربي روس‌زبان كيف رواج دارد.   

ساز گوسلي بال شکل یا Krylovidnye ؛

اين نوع گوسلي بسيار كوچكتر و شباهت بيشتري با سالتري‌هاي مورد استفاده در موسيقي فولك اسكانديناوي و بالتيك همانند كانكله (kankle)، كوكله (kokle)، كانل (kannel) و كنتله (kantele) دارد. طرز نگه داشتن اين نوع گوسلي‌ها همانند گيتارهاي مدرن است (گرچه سيم‌ها هنوز با دست چپ از طريق يك حفره خاص در بدنه ساز بي‌صدا مي‌شوند). اين تغيير در گوسلي‌هاي بخش‌هاي شمالي روسيه، بويژه نوگورد و پسكوف بيشتر ديده مي‌شود.

ساز گوسلی Gusli گوسلي كلاويكورد (Clavichord Gusli)؛‌

گوسلي كلاويكورد، برگرفته از گوسلي‌هاي قرن نوزدهم با يك قاب آهني و سيم‌هاي فلزي است كه به صورت كروماتيك كوك مي‌شود. اين نوع گوسلي روي يك استند قرار مي‌گيرد. داراي يك كيبورد است. فشردن كليدهاي كيبورد دمپرها را روي سيمهاي معيني بالا برده و به نوازنده اجازه نواختن گليساندوها و آرپژها را روي دامنه اي از سيمها مي دهد. اين ساز عمدتاً در اركسترهاي اينسترومنت روسي استفاده مي شود.         

سازهای مشابه با ساز گوسلی Gusli ؛

شماري از سازهاي فولك اسلاوي نام‌هايي مرتبط با گوسلي دارند، همانند ويولن چكي هوسل (housle) و گوسل (gusle) فيدل- يك سيمه بالكاني. همچنين در اوكراين و بلاروس غربي هوسلي (husli) به فيدل يا حتي يك فلوت  نيز اتلاق مي‌شود. نوعي از گوسلي كه مشابه با ويولن است مرتبط با گوسل (gusle) اسلاو جنوبي است.

نوع ديگر سالتري psaltery مرتبط با زيثر (zither) است. همچنين اين ساز با كانكله (kankles) ليتواني، كوكله (kokle) لاتويا كانل (kannel) استوني و كانتله (kantele) فنلاندي مرتبط است. اين سازها مجموعا خانواده‌اي از سازها به نام psalterie هاي بالتيك تشكيل مي‌دهند.

این ساز مشابه تسيمبالي (tsymbaly) و دولسيمر چكش‌دار است.

در اوكراين تصور مي‌شود كه گوسلي ممكن است توسعه باندوراي چند سيمه را تحت تاثير قرار داده باشد كه عمدتاً در قرن نوزدهم جايگزين آن شد.