تكنيك نواختن ساز سنج و سیمبال (cymbal)
صفحات در مقابل يكديگر زده ميشوند و خيلي سريع جدا ميشوند (كه به يك ضربه اجمالي منجر ميشود). ماندگاري نتهاي كامل نتنويسي شده يا نتهاي متصل با خط اتحاد معمولاً دمپ نميشوند، سيمبالها تا زماني كه نتها به صورت طبيعي دمپ ميشوند، نگه داشته ميشوند. اگر نتهاي يك هشتم، يك چهارم يا نصفه بدون يك خط اتصال نوشته شوند، سيمبال در مقابل قفسه سينه دمپ ميشود تا طول نت مشخص را تعريف كنند.
براي نتهاي خيلي آرام صفحات در تماس كامل با يكديگر قرار نميگيرند؛ در عوض تنها يك نقطه خاص معمولاً در بالاي ساز در جائيكه براي نوازنده پركاشن كنترل نقطه برخورد آسان است، ضربه زده ميشود. اين امر سبب توليد يك نت خيلي آرام ميشود كه با اين حال هنوز به ميزان زيادي از صداي سيمبال معلق متفاوت است.
ارتعاشات سريعاً بعد از ضربه زدن در مقابل قفسهسينه نوازنده دمپ ميشوند. صدا نميتواند بطور كامل توليد شود كه اين امر منجر به تن خيلي خشك و متاليك ميشود.
سيمبالها در مقابل يكديگر به حركت در ميآيند كه افكتي كه يادآور يك رول است را توليد ميكنند. اين افكت ميتواند مزوفورته (mezzoforte) يا آرامتر را توليد كند. روش ديگر زدن متناوب صفحات سريعاً به يكديگر و جدا كردن مختصر آنها است. اين تكنيك نيز ميتواند در حجم صداي بالا نيز اجرا شود.
يكي از سيمبالها با استفاده از يك پايه ويژه به باس درام متصل است. سپس اين سيمبال با سيمبال ديگر زده ميشود. اين افكت، بخشي از رپرتوار اركستر از زمان مالر (Mahler) است كه براي تقليد از موسيقي نظامي طراحي شدهاند. امتياز آن اسين است كه باس درام و سيمبال ميتوانند با دقت زياد نواخته شوند چرا كه آنها هر دو توسط نوازنده يكساني نواخته ميشوند. نقطه ضعف كيفيت ضعيفتر رنگ صداي سيمبالها است چرا كه سيمبال در درام به نحوي با پايه دومپ ميشود. علاوه بر اين باس درام نميتواند سريعاً دمپ شود چرا كه هر دو دست از قبل مشغول هستند.
اين به عهده نوازنده پركاشن است كه تصميم بگيرد كه آيا او باس درام را با دست راست و سيمبال را با دست چپ نگه دارد (كه معمولتر است) يا برعكس. خراشيدن يك سيمبال روي شيارهاي سيمبال ديگر از مركز تا لبه پایينتر. اين تكنيك يك تن نافذ و هيس مانند ايجاد ميكند. يك افكت ويبراتو ميتواند با چرخاندن صفحات در ادامه اتك ايجاد شود. با اين وجود، اين افكت به ندرت مورد استفاده قرار ميگيرد، با اين وجود به ندرت اين افكت قابل شنيدن است و عمدتاً تنها براي نمايش استفاده ميشود.
تكرارها با يا بدون اكسانها (accents) امكانپذير است. با اين وجود، تنها تمپوهاي تا حدود كوارتر نت برابر 120 امكانپذيرند كه بستگي به اندازه صفحه دارد.
مشخصههاي صدايي ساز سنج و سیمبال (cymbal)؛
روشن، متاليك، برق زننده، نافذ، خشن، براق، زمزمهوار و خشخش، مواج، بسيار گرم، درخشان، خشخشوار.
سيمبالها هيچ مشكلي در داشتن صدايي بالاتر از صداي يك اركستر كامل ندارند. به همين دليل است كه از اين ساز بيشتر براي نقاط ماكزيمم جذب توجه شنوندگان (climax) استفاده ميشوند. در موسيقي مارش، يا در موسيقي شبيه مارش در اركستر، گاهي اوقات سيمبالهاي كوچكتر مورد استفاده قرار ميگيرند تا صداي ساير سازها را خفه نكنند.
تركيب صداها در ساز سنج و سیمبال (cymbal)؛
يك جفت سيمبال براي اضافه كردن رنگ صدايي خاص به صداي كلي اركستر براي پديد آوردن آكسانها و تأكيد روي نقاط اوج مورد استفاده قرار ميگيرند. صداي سيمبال بسيار آشكار و مشخص است و بنابراين بايد با دقت مورد استفاده قرار گيرد.
همنوازی یک جفت ساز سنج و سيمبال به همراه ساير سازهاي پركاشن؛
تركيب مناسبي از سازهاي پركاشن بويژه با استفاده از سازهايي با يك صداي روشن و نافذ همانند مثلث، تمبورين، بلز، و كاستانتها بدست ميآيد.
تركيب با باس درام و سازهاي پركاشن پایينتر (تيمپاني، تام-تام و غيره) رنگ صداي تركيبي متفاوت، خيلي خاص و موثر ايجاد ميكند.
همنوازی یک جفت ساز سيمبال به همراه سازهاي برنجي؛
ترومپتها و ترومبنها بويژه با سيمبال به خوبي تركيب ميشوند و رنگ صدا بسيار نافذ ميشود.
نتنويسي در ساز سنج و سیمبال (cymbal)؛
به عنوان يك قانون نتنويسي براي سيمبال روي يك خط نوشته ميشود. ساير صورتهاي ممكن نتنويسي عبارتند از:
با باس درام روي خطوط حامل بدون كليد؛
با باس درام و ساير سازهاي پركاشن (مثلث و تام-تام) روي خطوط حامل بدون كليد.
در گذشته جفت سيمبالها همچنين در تربل در كليد باس نتنويسي ميشدند.
پارتيتور (score) هميشه بايد مشخص كند كه آيا آهنگساز نياز به يك جفت سيمبال، سيمبال معلق و غيره دارد. زمان decay نيز بايد مشخص شود.
انواع ساز سنج و سیمبال (cymbal)؛
در اركستر جفت سيمبالها عمدتاً براي تاكيد روي آكسانهاي مهم موسيقي مورد استفاده قرار ميگيرند، ولي اين ساز ميتواند به عنوان يك ساز با ريتم آرام در پسزمينه به عنوان مثال همراه با باس درام مورد استفاده قرار گيرد.
از آنجایيكه سيمبال معلق ميتواند انواع مختلف taskها را به دليل استفاده از استيكهاي مختلف و انعطافپذيري ديناميكي بيشتر برآورده سازد، اين ساز نميتواند با تاثير بزرگترين فورتيسيمو (fortissimo) جفت سيمبال همخواني داشته باشد. حتي در پيانو (piano)، جفت سيمبال صدايي متفاوت از سيمبال معلق دارند.
هاي-هت تنها به ندرت در اركستر مدرن ديده ميشود. با اين وجود، اين ساز بخش جداييناپذير انواع موسيقي رقص، جز، راك و پاپ از اوايل قرن 20 ام است، زمانيكه به عنوان Charleston machine شناخته ميشد.
سيمبالهاي انگشتي نسخههاي كوچكتري از جفت سيمبالها هستند. به دليل سطح ديناميكي پایين به ندرت در اركستر مورد استفاده قرار ميگيرند و به روشي ساخته ميشوند كه به نحوي متفاوت از جفت سيمبال هستند. سيمبالهاي انگشتي به ندرت جزء خانواده سيمبال محسوب ميشوند.