• loading

    loading

    0:00

ساز ويبرافون (Vibraphone) در اركستر

زری هاشمی

یک‌شنبه، 7 مهر 1398

ويبرافون اولين بار اگر چه به ندرت براي اركستر در حدود سال 1933 مورد استفاده قرار گرفت. اين ساز غالباً از سال 1945 میلادی بويژه توسط آهنگسازان فيلم و موسيقي تئاتر مورد استفاده قرار گرفت، بنابراين اين آهنگسازان اولين كساني بودند كه ويبرافون را در اركستر مورد استفاده قرار دادند. به این ترتیب ويبرافون به يكي از سازهاي اصلي در استوديوهاي ضبط صدا تبديل شد. در گروه‌هاي موسيقي مدرن و موسيقي اركستر اين ساز بيش از پيش اهميت پيدا كرد اگر چه هرگز به موقعيت ساير سازهاي مالت‌دار همانند زايلوفون، گلاكن اشپيل يا ماريمبا نرسيد. از دهه 60 اين ساز بيشتر در گروه‌هاي موسيقي مورد استفاده قرار گرفت تا در اركسترها.

ساختار ساز ویبرافون (Vibraphone)؛‌

تيغه‌های استيل در ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌

فريم (چهارچوب) اين ساز با تيغه‌هاي استيل كه به صورت كروماتيك كوك (تنظيم) شده‌اند روي استند (پايه) فلزي قرار گرفته است. كه اين استند روي چرخ‌هاي كوچكي قرار گرفته و مي‌تواند به راحتي حركت داده شود. تيغه‌هاي فلزي در دو رديف همانند كليدهاي پيانو تنظيم شده‌اند. برخلاف زايلوفون و ماريمبا در ساز ویبرافون تيغه‌ها در يك سطح قرار دارند. تيغه‌ها از جنس آلياژ استيل و آلومينيوم هستند كه سوراخ‌هايي به صورت افقي روي نقاط نودال آنها (نزديك به انتها) ايجاد شده است كه از اين سوراخ‌ها يك سيم عبور داده شده است كه بوسيله آن سيم تيغه‌ها معلق هستند. هر تيغه از تيغه مجاور با صفحات جداكننده، جدا شده است كه تيغه‌ها را متعادل مي كند و به آنها اجازه مي‌دهد كه به صورت آزادانه مرتعش شوند. اگر اين صفحات خيلي نزديك به تيغه‌ها باشند، صدايي وزوزمانند ايجاد مي‌كنند.

ساز ويبرافون (Vibraphone) در اركستر

در ساز ويبرافون زير هر تيغه در زاويه نود درجه نسبت به آن يك لوله رزنيتور مرتبط به آن وجود دارد كه تن پايه (fundamental tone) را تقويت مي‌كند. در لبه بالايي رزنيتور، ويبراتور متصل شده است. ويبراتور ديسكي است كه به motorized spindle‌ متصل است. هنگاميكه موتور روي اسپيندل سوئیچ مي‌شود به صورت متناوب به سمت جلو و عقب حركت مي‌كند درحاليكه ديسك‌هايی كه رزنيتورها را پوشانده‌اند با هم، باز و بسته مي‌شوند. هواي داخل رزنيتورها حركت مي‌كند و يك افزايش و كاهش در زير و بمي نت ايجاد مي‌شود كه به عنوان اثر ويبراتو (vibrato) شناخته مي‌شوند. سرعت چرخش موتور قابل تنظيم است و چرخش‌هاي آن در بازه 0 تا 12 چرخش در هر ثانيه است.
انتهای رزنيتورها بسته است، طول ستون هواي داخل آنها دقيقاً مطابق با تن پايه (fundamental tone) تيغه بالاي آنها است. قوانين اكوستيكي يكساني با پايپ‌هاي ارگان stopped دارد (به عبارت ديگر لوله‌هايی با دریچه‌های بسته در انتهای هر لوله). نت پايه با ارتفاع ستون هواي داخل لوله تعيين مي‌شود.

طول موج برابر با سرعت صوت (340 متر بر ثانيه) به فركانس است. بزرگ‌ترين طول موج (تن پايه، فركانس پايه) يك لوله كاملاً باز در هر دو سر لوله، نصف طول لوله است. بنابراين در لوله‌اي همانند اين لوله، فضا براي يك نيم‌موج وجود دارد. بزرگ‌ترين طول موج در يك لوله بسته در يك انتها و باز در انتهاي ديگر، (همانند stopped organ pipe) لوله‌اي با طول يك چهارم است. بنابراين در لوله‌اي همانند آن جا براي تنها يك چهارم طول موج است. به عنوان مثال، طول رزنيتور براي نت C4 چقدر مي‌تواند باشد؟ (فركانس 260 هرتز و ارتعاشات 260 بر ثانيه)

340m/260=1.30m

130cm/4=32.5cm

بنابراين طول رزنيتور براي C4، 32.5 سانتي‌متر است. در عمل، به هر حال، بايد طول لوله با تصحيح انتهايي كه با نسبت 5:3 برابر قطر لوله است، كوتاه شود. براي هر اكتاو بالا، طول لوله نصف مي‌شود.

با اين وجود، براي اينكه ساز جذاب‌تر به نظر برسد، رزنيتورها اغلب به صورت يك منحني نيم‌دايره‌اي قرار داده مي‌شوند. رزنيتورهاي دو انتها طول برابر دارند و لوله‌ها از دو طرف به سمت وسط كوچكتر مي‌شوند و يك الگوي متقارن شكل مي‌دهند.           

رزنيتورهاي تيغه هاي بالاتر، در سمت چپ از ديدگاه شنونده، البته بايد كوتاه‌تر باشند. ولي لوله‌ها در داخل در نقطه لازم براي زير و بمي تيغه مرتبط بسته مي‌شوند. به عبارت ديگر ظاهر ساز نمايانگر ويژگي‌هاي آكوستيكي آن نيست.

ساز ويبرافون (Vibraphone) در اركستر

پدال دمپر در ساز ویبرافون (Vibraphone)؛‌ 

رزونانس قوي نت‌هاي ويبرافون به دليل پدال دمپر است. با فشردن اين پدال يك تيغه نمدي از تيغه‌ها حذف مي‌شود. هنگامي كه پدال فشرده مي‌شود، نوار نمدي در مقابل تيغه‌هاي فلزي فشرده مي‌شود و آنها را دمپ مي‌كند. بنابراين پدال همانند پدال پيانو عمل مي‌كند: براي ايجاد رزونانس بايد پدال فشرده شود.

عموماً ويبرافون‌هاي مدرن روي اعتدال برابر 442 هرتز تنظيم مي‌شوند. به هر حال، سازندگان ويبرافون اين ساز را در تنظيمات و كوك‌هاي مختلف توليد مي‌كنند، چرا كه اين تنظيمات مختلف توسط اركسترها در نقاط مختلف دنيا مورد نياز و مورد استفاده هستند.

مالت‌ها (mallets) در ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌  

دو نوع سر مالت وجود دارد: گرد (دايره‌اي) و بيضوي. به عنوان يك قانون، مالت‌هاي سخت روي ويبرافون‌ها استفاده مي‌شوند، تيغه‌هاي فلزي نسبت به تيغه‌هاي چوبي (همانند تيغه‌هاي زايلوفون، ماريمبا) مي‌توانند ضربات مالت‌هاي سخت‌تر را تحمل كنند و با توجه به كار مورد نياز مالت‌ها مي‌توانند در الياف و سيم‌ها پيچيده شوند.

طول دسته: 31 تا 35 سانتي‌متر؛

قطر سر: 2.3 تا 3.3 سانتي‌متر؛

الياف در ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

سرهاي پيچيده در الياف صدايي دلنشين و نرم توليد مي‌كنند و در ماريمبا، زايلوفون و ويبرافون مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

سيم در ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

سرهاي پيچيده شده در سيم سخت‌تر از سرهاي پيچيده شده در الياف هستند و صدايي شفاف‌تر (روشن‌تر) توليد مي‌كنند. اين نوع سرها براي قطعاتي مناسب هستند كه بايد با دقت زياد و واضح و روشن نواخته شوند. اين نوع سرها براي مالت هاي ويبرافون استفاده مي‌شوند.

لاستيك سخت در ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌   

مالت‌هايی با سرهاي لاستيكي براي انواع مختلف سازهاي مالت مناسب هستند. كه مي‌تواند لاستيك خيلي سخت باشد همانند لاستيك‌هايی كه در سر مالت‌هاي مورد استفاده در گلاكن اشپيل و زايلوفون استفاده مي‌شود تا لاستيك‌هاي نرم براي ويبرافون و ماريمبا.

انواع ديگر مالت‌ها در ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

ساز ويبرافون (Vibraphone) در اركستر

رزوود و ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

رزوود (rosewood) چوب خيلي سختي است كه براي مالت گلاكن اشپيل و زايلوفون استفاده مي شود. انواع مختلف صدا مي تواند با توجه به جنس مواد و اندازه سر مالت توليد شود. رزوود هندوراسي تن (صداي) شفاف و مشخص توليد مي كند.   

برنج و ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

سرهاي برنجي در مالت‌هاي گلاكن ‌اشپيل استفاده مي‌شوند و صداهايي درخشان، شفاف و واضح و متاليك توليد مي‌كنند.

ابونيت با مركز برنجي و ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

اين نوع سر تنها در گلاكن اشپيل استفاده مي‌شود. اين نوع سر مالت‌ها، يك هسته فلزي سنگين و بزرگ دارد كه صدايي قوي توليد مي‌كند و به خوبي منعكس مي‌شود.

كمان دوبل باس و ساز ويبرافون (Vibraphone)؛‌ 

كمان دوبل باس براي نواختن انتهاي يك تيغه استفاده مي‌شود. اين نوع تكنيك نت‌هاي طولاني با رزونانس عالي ايجاد مي‌كند. با توجه به طول مدت زماني كه كمان براي به ارتعاش در آوردن كامل تيغه‌ها لازم دارد، سيكوئنس‌هاي سريع نت‌ها امكان پذير نيست.