طرز تولید صدا در ساز چنگ (Harp)
منبع اصلي توليد صدا در چنگ، سیمهای چنگ هستند. سیمهای چنگ در عرض فريم محكم چنگ آنچنان كشيده شدهاند كه ارتعاشات سیمها به حداكثر میرسانند. همچنين بدنه چنگ به نحوي شكل دادهشده است كه سیمها از كوتاه تا بلند در یکشکل مثلثي جاي داده شوند بطوريكه نوازنده بتواند هم سیمهای كوتاه و هم بلند را در يك سطح بكشد. تارهاي كوتاه نتهای با نواك (زیروبمی) بالاتر و سیمهای بلندتر نتهای با زیروبمی پائين تر را مینوازند. دليل اين امر اين است كه هرچه يك شي بزرگتر باشد آرامتر به ارتعاش درمیآید و صداي عمیقتری ايجاد میکند.
بدنه ساز چنگ (Harp)؛
بدنه چنگ نقش يك فريم را براي كشش سیمها ايفا میکند و همچنين صداي توليدي توسط ارتعاشات سیمها را نيز ارتقا میدهد. قسمت پائيني بدنه چنگ يك محفظه بزرگ و توخالي است. اين محفظه صداي توليد شده توسط سیمها را از نظر حجم و طنين افزايش میدهد همانند يك غار خالي كه باعث ايجاد يك اكوي بلند و منعكس شونده از صداي آدمي میشود.
پدالها در ساز چنگ (Harp)؛
انواع مختلف چنگ از چنگهای كوچك دستي تا چنگهای بزرگ اركسترال كه جابهجایی آنها نياز به چرخ دارند وجود دارند. چنگهای کوچکتر تنها میتوانند زیروبمهایی به تعداد سیمها يا احتمالاً كمي بيشتر درصورتیکه اهرمهای تراز كننده براي كشيدن هر سيم بهاندازه يك نيم گام محکمتر (اين تراز کنندهها در بالاي سیمها قرار دارند و بايد بهصورت دستي در جاي خود قرار بگيرند). از طرف ديگر چنگهای اركسترال با هفت پدال براي تغيير زیروبمی مجهز شدهاند. اين پدالها مکانیزهای كه بر اساس قوانینی مشابه همانند... كنترل میکنند ولي با پیچیدگیهای بيشتر. دیسکها در داخل گردن چنگ چرخانده میشوند و سیمها را محکمتر میکشند. اين امر منجر به دامنه گستردهتری از زیروبمیها میشود. اين مکانیزه در هنگام اجراها نيز میتواند انجام شود.
از طرف ديگر چنگهای اركسترال با هفت پدال براي تغيير پيچ مجهز شده و پیچیدگیهای بيشتري دارند. دیسکهای داخل گردن چنگ چرخانده شده و سیمها را محکمتر میکشند كه اين خود منجر به بازه گستردهتری از پیچهای قابلتغییر میشود اين مکانیسمها میتوانند در حين اجرا نيز به اجرا درآيند.
انواع ساز چنگ (Harp)؛
چنگهای بدون پدال معاصر؛
چنگهای اهرمي/سلتيك/فلک و چنگهای گوتيك مدرن؛
چنگهای اهرمي مدرن گاهي اوقات بهعنوان چنگهای نئو سلتيك نامیده میشوند، ازآنجاکه برخي افراد چنگهای سلتيك واقعي را مترادف با چنگهای گائليك و ولشي قرونوسطی در نظر میگیرند بهعبارتدیگر چنگهای اصلي يا دوباره ساختهشده كه به سبكي كه سلتها آنها را ساختهاند (عموماً با سیمهای مفتولي، مو يا روده و ساختاري سختتر از بسياري از چنگهای مدرن). بهطور مشابه يك چنگ نئو گوتيك چنگ مدرني است كه به سبك چنگ گوتيك ساختهشده است، ولي معمولاً با سیمهای نايلوني (برخلاف روده). چنگهای سبك گوتيك باریکتر و صفحه صداي نازکتری نسبت به چنگهای سبك سلتيك دارند. چنگهای گوتيك همچنين كاملاً گوشهدار و با سردسته بالا هستند درحالیکه چنگهای سلتي غالباً بيشتر گردتر و سردسته کوتاهتری دارند. کپیهایی از چنگهای قديمي (قرونوسطی، رنسانس يا گوتيك) احتمالاً با مواد سنتي سیمکشی میشوند. اصطلاح "چنگ فلک" بهطور گسترده براي هر نوع چنگ بدون پدال بكار میرود بهویژه اگر بومي يك فرهنگ خاص باشد و در كنار چنگهای سلتيك مدرن ممكن است شامل چنگهایی از آمريكاي جنوبي، آسيا يا سنتهای كولي (رم) باشد.
چنگهای سيمي مدرن؛
درحالیکه امروزه چنگهای سيمي بهاندازه چنگهای فلک با سیمهای نايلوني رواج ندارند ولي دوباره اين نوع چنگها بازگشتند. امروزه بسياري از سازندگان و کمپانیها چنگهای فلک مدلهای سيمي توليد میکنند و کتابهای مختلفي درباره تكنيك چنگهای سيمي وجود دارد. چنگهای سيمي اغلب بهعنوان كلارساچ () يا چنگهای گائليك شناخته میشوند. چنگهای سيمي نياز به يك ساختار نسبتاً محكم دارند و معمولاً در سبک با سردسته پائين ساخته میشوند. نمونههای تاريخي شامل چنگ معروف "برايان برورو-Brian Boru" يا چنگ كالج ترينيتي است. تكنيك مورداستفاده براي چنگهای سيمي منحصربهفرد است و نياز به سيستمي پيچيده براي ميرا كردن سیمهایی خاص هستند درحالیکه به سیمهای ديگر اجازه زنگ زدن بدهد. بسياري از نوازندگان چنگهای سيمي (بهویژه سنتیها) از ناخنهایشان استفاده میکردند، بههرحال استفاده از پدهاي انگشتي در چنگهای سيمي غیرمرسوم نيست. چنگهای سيمي صداي «زنگ مانند» خاصي دارند و بهویژه بهخوبی با موسيقي ايرلندي و ساير موسیقیهای سلتي سنتي مناسب است. ادوارد بانتينگ
چنگهای داراي چند دسته سيم- سیمکشی دوبل، تريپل و كراس؛
اصطلاح چنگ داراي چند دسته سيم به هر نوع چنگي با بيش از يك رديف سيم برمیگردد. يك چنگ اهرمي استاندارد با یکدست از سیمها چنگي با یکدست سيم است.
چنگهای سیمکشی دوبل و تريپل داراي دو يا سه رديف سیمها موازي هستند. در چنگ با سه دسته سيم ولشي، دو رديف بيروني بهصورت دياتونيك همانند چنگ اهرمي كوك میشوند درحالیکه رديف (وسط) سوم اكسدنتتال را ايجاد میکند. چنگهای با سیمکشی سهگانه انواع مختلفي از افکتها را اجازه میدهد كه در چنگهای ديگر وجود ندارند بااینوجود شما بايد چنگ را كوك مجدد كنيد تا كليدها را تغيير دهيد. چنگ با سیمکشی دوبل داراي نيايي در "هارپا دوپيا" قديمي است كه تا حدي كروماتيك است. بااینوجود چنگ با سیمکشی دوبل مدرن كاملاً متفاوت است. اين ساز دو رديف موازي از سیمهای كوك شده بهصورت دياتونيك است، كوك شده در يك اسكيل دياتونيك، با اهرمهایی در یکطرف. براي دستيابي به اكسيدنتال ها شما اهرمها را در يك چنگ اهرمي عادي تلنگر میزنید، بااینوجود ازآنجاکه هر دو رديف سیمها اهرمهایی دارند، شما میتوانید به افکتهای كروماتيك با تنظيم اهرمها بهصورت متفاوت در هر طرف دستیابید. چنگ با دودسته سيم میتواند بسياري از افکتهای جالب چنگ داراي سه دسته سيم همانند دوبل كردن ملودي را توليد كند و همانطور كه لوري رايلي اشاره میکند، به دليل اينكه چنگ داراي دودسته سيم دو برابر تعداد سیمهای چنگ مشابهاش با يك رديف سيم را دارد. ظرفيتي براي تنظيم پيچيده آن و هارمونیهای پيچيده وجود دارد، دستها هرگز به يكديگر نمیرسند.
چنگهای ... داراي دو رديف سيم هستند كه در زوايايي تنظيم شدهاند بنابراين آنها از روي يكديگر رد میشوند (بنابراين شما میتوانید هر رديف سیمها را با هر دودست دست يابيد).چنگ با سیمکشی متقاطع يك چنگ كاملاً كروماتيك است، با يك رديف از سیمها كه نتهای طبيعي را مینوازد و رديف ديگر نتهای ديز و بمل است. اين بسيار شبيه پيانو است كه هر كليد نياز به يك انگشت گذاری متفاوت دارد.
چنگهای پاراگوئه (paraguayan) و آمريكاي لاتين؛
چنگهای پاراگوئه و ساير چنگهای آمريكاي لاتين داراي پيلاري مستقيم بهجای خميده هستند. اين چنگها صدايي منحصربهفرد دارند كه متفاوت از چنگهای پدالي يا اهرمي است. موسيقي اين چنگها اغلب ريتميك است.
چنگهای پدالي مدرن؛
چنگ پدالي مدرن چيزي است كه اغلب افراد در وهله اول در هنگام شنيدن كلمه چنگ به یاد میآورند. تا زمان اخير هنر ساختن و نواختن چنگهای سلتي و ساير چنگهای غير پدالي در غرب از بين رفته است. بسياري از افراد تاکنون چنگي را از نزديك ندیدهاند. چنگي بلند، خوشریخت با پلارهاي تزئين شده و پایههای عريض، يك چنگ پدالي كنسرت در اندازه كامل (همانند آنچه كه در تصوير زير ديده میشود) ...
در سمت چپ يك چنگ پدالي كنسرت قرار دارد. بسياري از چنگهای پدالي امروزه به روشي مشابه تولیدشدهاند. برخي المانهای طراحي همانند رنگ، محدوده سیمها، مواد مطمئناً متفاوت هستند. بااینوجود موضوع اصلي كه همه آنها را به هم مرتبط میسازد مکانیسمی است كه براي تغيير كليد استفاده میشود. دو نوع مکانیزه پدالي وجود دارد: مکانیزه single action و double action. مکانیسمهای single action دو پوزیسیون پدالي دارند: بالا براي بمل يا طبيعي و پائين براي طبيعي يا ديز. بنابراين هر سيمي میتواند در دو پوزيسيون نواخته شود. مکانیسمهای پدالي دوبل اكشن كه در چنگهای پدالي مدرن رايج هستند داراي سه پوزيسيون هستند بنابراين هر سيم میتواند در پوزيسيون بمل، طبيعي يا ديز نواخته شود كه اجازه ماكزيمم انعطافپذیری را در نواختن موسيقي میدهد جائيكه تغييرات كليد و اكسيدنتال تكرار میشوند. چنگ پدالي بزرگ كنسرت معمولاً داراي محدوده صدايي از 47 سيم است (كه شش اكتاو را میپوشاند)، كه بهطور قابلتوجهی بزرگتر و سنگینتر از حتي اندازههای بزرگتر (با 34 تا 38 سيم) چنگ اهرمي است.
چنگهای غیرمعمول؛
ازآنجاکه چنگ يكي از قدیمیترین سازهاي شناختهشده براي بشريت است، جاي تعجب نيست كه بسياري از افراد طرحهایی را براي اين ساز آزمايش کردهاند و چنگهایی هماهنگ با نیاز يا اهداف شخصيشان خلق کردهاند. نيازي به گفتن نيست كه برخي از اين طراحیها بسيار خاص يا غیرعملی هستند كه هرگز ...
چنگ بادي يا آئولين؛
يك چنگ آئولين چنگي است كه با باد نواخته میشود. اين چنگها لزوماً داراي يك صفحه صدا نيستند و میتوانند اندازههای كوچك و بزرگ داشته باشند. شما میتوانید اين نوع از چنگ را در حياط پشتي منزلتان داشته باشيد. كافي است چند سيم (میتوانید از مواد مختلف در سیمها استفاده كنيد) كه محكم كشيده شدهاند (بهعنوانمثال مابين شاخههای يك درخت يا از ايوان تا پشتبامتان) و ترجيحاً در كوريدور هوايي (باد). آماده شنيدن صداهاي آژير مانند عجیبوغریب همانند صداهايي كه ناشي از يك باد قوي است باشيد. سعي كنيد از سیمهای بلند و كوتاه براي زیروبمیهای مختلف استفاده كنيد. بسياري از افراد كه چنگهایشان را در محيط بيرون مینوازند هنگامیکه بادي در ميان سیمهای چنگ میوزد متوجه اين افكت میشوند.
چنگ الكتريك؛
چنگ الكتريك سريعاً رواج يافت و ديگر بهعنوان يك ساز نادر در نظر گرفته نمیشود. بااینوجود هنوز اين نوع چنگ براي بسياري ناشناخته است. چنگهای الكترو-آكوستيك میتوانند همانند چنگ آکوستیک نواخته شوند ولي آنها همچنين يك سيستم امپلي فاير پيشرفته دارند كه هر سيم تك پيك آپ جداگانهای دارد. در مدل ليون و هيلي هر سيم با استفاده از سنسورهاي سيم با پروفايل RMC پائين جداگانه حس میشود. ....
صداي تقویتشده تكثير واقعي ارتعاشات سيم است كه آن را ازنظر موسيقيايي براي نوازنده و شنونده expressive میکند. هر سيم يك مكان خاص روي استريو پاناروما دارد كه صداي استريوي متحركي هنگامیکه كه چنگ در استریو تقويت میشود يا ضبط میشود. همچنين چنگهای با بدنه جامد الكتريك وجود دارد كه همانند گيتار الكتريك نياز به توان و تقويت براي شنيدن دارند.
چنگ زميني؛
«بزرگترین ساز زهي دنيا» بايد اين ساز را ديد تا باور كرد. اين ساز میتواند توسط چند نوازنده نواخته شود و صدايي ان دنيايي دارد 42 سيم در اين چنگ وجود دارد كه بلندترين آنها در حدود 300 پا (91.5) است. صدا با يك تكنيك خاص نواختن توليد میشود كه موجي فشاري ايجاد میکند بهویژه فيزيك يكساني در نواختن يك ليوان شیشهای.
زنبورك يا چنگ يهودي و چنگ بلوز (هارمونيكا)؛
چنگ بلوز يا jaw harp درواقع اصلاً چنگ نيستند ولي اينكه چرا اين سازها بهعنوان چنگ شناختهشدهاند دلیلش نامعلوم است. Jaw harp يك فريم آهني كه در يك انتها باز است كه نوار فلزي تكي مرتعش میشود. اين نوار بين دو دندان نگهداشته میشود و نوار فلزي با انگشت زده میشود. نوار بهتنهایی تنها قابليت توليد يك نت را دارد ولي هارمونیکهاي نت با رزونانس ايجاد میشوند كه بستگي به شكلي دارد كه نوازنده با دهانش ايجاد میکند.
يكي از ایدههایی كه چرا هارمونيكا بهعنوان چنگ معرفیشده است: در الماني اصيل اين سازها موندائولين ناميده میشوند. ماند به معناي دهان و آئولين به معناي آئولين هارژ يا چنگ بادي است. اين امر منطقي به نظر میرسد چراکه آنها آئولين هارپهايي هستند كه با دهان نواخته مكي شدند. هنگامیکه هوهنر اين سازها را به كشورهاي انگليسي زبان فرستاد بهعنوان چنگ برچسپ خوردند.
چنگ زنگي؛
در اينجا نيز كلمه چنگ خارج از مورداستفاده معمولش استفاده میشود. چنگ زنگي واقعاً نوعي از سالتري است كه تقريباً شبيه زيثر يا دولسيمر است كه متشكل از هشت يا بيشتر از هشت سيم است كه روي صفحه صدا كشيده شدهاند. اين ساز سیمهای مفتولي دارد كه روي يك گام كوك میشوند و با انگشتان شست كنده میشوند (يا با زخمه هايي كه به انگشتان شست متصل میشوند) درحالیکه ساز بهصورت عمودي نگه داشته میشود و در دودست نوسان دارد تا در صدا زیروبمی بوجود آورند. اين نوع چنگ داراي دو فرم شناختهشده است: نسخه قرن 18 امي c كه در اصل بهعنوان "چنگ انگليسي" شناخته میشود و صد سال بعد بهعنوان «fairy bells» . دلايل نامگذاري اين ساز : 1- نوسان آن ياداور يك زنگ است 2- شكل آن شبيه مقطع يك زنگ است 3- مخترع آن (جان سيمكوك از bath 1763) نام اين ساز را به احترام يك افسر ارتش به نام بل bell انتخاب كرد. 4- صدايي كه توليد میکند افكتي زنگ مانند ايجاد میکند. همچنين برخي از نوازندگان اين ساز در گذشته ناقوس زن بودهاند.
چنگ سالتري؛
اين ساز تركيبي از چنگ و سالتري است. يك سالتري معمولاً صفحه صدايي مربعي يا مثلثي دارد و سیمها روي صفحه كشيده شدهاند (بر خلاف سیمهای باز همانند چنگ). سالتري میتواند كنده شود، آرشه كشي شود يا حتي با چكش همانند يك دولسيمر چكشي زده شود. چنگهای سالتري به احتمال زياد كنده میشوند.
گيتار چنگ؛
يك از اختراعات قرن نوزدهم، همچنين بهعنوان هارپ لوت شناخته میشود. همانطور كه از نام اين ساز برداشت میشود اين ساز ويژگيهاي يك گيتار و چنگ را باهم دارد. نمونهاي از اين نوع چنگ، گيتار چنگ ساندژايژر است كه همانند گيتارهاي سنتي 6 سيم و صفحه انگشت گذاري داراي پرده است در قسمت وسط بدنه گيتار است، شش سيم بدون پرده در سمت چپ سیمهای مركزي قرار دارند (معلقند) و هشت سيم تربل در سمت راست سیمهای مركزي معلقند درمجموع 20 سيم. در هنگام نواختن صدا همانند تركيب صداي يك گيتار سيمي استيل، يك گيتار بيس و يك چنگ سیمکشی شده است.