تکنیکهای نواختن ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)
انگشتگذاری دو بخشه روی سیمهای مجاور؛ تمامی فواصل از یک فاصله سوم مینور (کوچک) تا یک فاصله پنجم قابل نواختن هستند (و نواختن آنها روی سیمهای بالایی راحتتر است). از پوزیسیون انگشت شست به سمت بالا فواصل بزرگتر نیز امکان پذیرند. از نظر فنی همانند ترمولوی انگشت است و محدوده آن مابین یک نیم پرده و یک پرده کامل است. تنها میتواند به آرامی در پوزیسیونهای پایین نواخته شود. سطح صدای غیر موسیقیایی (نوفه یا نویز) بالاست.
دو نت به عنوان ترمولو روی سیم یکسانی به صورت زیر قابل نواختن است: انگشت در پوزیسیون پایینتر سیم را انگشتگذاری میکند و آن را به سمت پایین میفشرد در حالیکه انگشت دیگر سریعاً و متناوب نت بالاتر را متوقف میکند و رها میکند. تنها فواصل ممکن یک فاصله دوم مینور و ماژور است، بنابراین از نظر فنی مشابه تریل (trill) است. در پوزیسیونهای پایین تنها میتواند به آرامی نواخته شود. سطح صدای غیر موسیقیایی (نوفه یا نویز) بالا است. یک فاصله سوم مینور (کوچک) میتواند تنها به عنوان ترمولو در پوزیسیونهای بالا نواخته شود.
در ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass) یک هارمونیک روی یک سیم باز نواخته میشود.
یک انگشت سیم را خیلی آرام در نقطه مورد نظر لمس میکند. هارمونیکهای طبیعی روی دوبل باس خیلی خوب جواب میدهند و تا partial ششم روی سیمهای H و E و تا partial هشتم روی سیمهای A، D و G مورد استفاده قرار میگیرند.
به دلیل طول سیمها هارمونیکهای خیلی بالا میتوانند تولید شوند و در قطعات تکنوازی نیز فراخوانده میشوند. نت نویسی هارمونیکها غیر انتقالی است صدا همانند زیر و بمی آنچه که در کلید تربل نوشته شده است.
هارمونیک روی سیم انگشت گذاری در ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)؛
برخلاف سازهای آرشهای بالاتر (زیرتر) تنها تعداد محدودی از هارمونیکهای مصنوعی میتوانند روی دوبل باس نواخته شوند. در رجیستر پایینتر لمس کردن سیمها در فاصله سوم، چهارم، پنجم هیچگونه هارمونیکی تولید نمیکند. هارمونیکهای مصنوعی در فاصله چهارم مابین پوزیسیونهای اول و هفتم انگشت امکان پذیرند و معمولاً تنها میتوانند روی سیم G نواخته شوند.
نوازنده ارتعاشات دست چپ را به سیم منتقل میکند. نتیجه زیر و بمی (نواک) و بلندی نوسانی است. ویبراتو بستگی به گسترش این نوسانات و سرعت دارد. ویبراتو میتواند با حرکت انگشت، دست یا بازو یا ترکیباتی از اینها تولید شود. اینکه دقیقاً چطور ویبراتو تولید میشود بستگی به پوزیسیون و تکنیک نواختن دارد. نواختن ویبراتو به دستیابی به expression بزرگتر کمک میکند.
یک نت حاصل از زخمه زدن با انگشت شروع به ارتعاش میکند. این تکنیک نواختن اغلب برای اضافه کردن رنگ صدا مورد استفاده قرار میگیرد و انعکاس صدا را دمپ میکند بویژه روی سیمهای پایینی.
لغزش یک انگشت در امتداد سیم با تغییر پوزیسیون همراه با آن. افکت این تکنیک به هم پیوستن دو نت در توالی یک گلیساندو است. گوستاو ماهلر (Gustav Mahler, 1860-1911) از این روش expression مکرراً در سمفونیهایش استفاده کرده است. این تکنیک روی تمامی سازهای زهی به آسانی قابل نواختن است.
دست چپ یک سیم را لمس میکند و به آن زخمه میزند. نت حاصل از زخمه زدن معمولاً همراه با نتهای آرشهکشی روی سیمهایی است که پیزیکاتو را نمینوازند. پیزیکاتو نرمال با دست راست اجرا میشود.
افکت لنگلویس (Langlois) در آغاز قرن نوزدهم کشف شد و توسط هکتور برلیوز (Hector Berlioz) در تئوریاش درباره سازها (1844) توصیف شد. سیم (معمولاً سیم بالایی) بین انگشت شست و سبابه بدون تماس با صفحه انگشتگذاری گرفته میشود و سپس آرشهکشی میشود. این باعث تولید نتهایی میشود که شبیه یک فریاد بلند است. ریچارد اشتراوس از این افکت در اپرای سالوم (Salome) استفاده کرده است. تغییر کوک سیم به منظور افزایش محدوده صدا در رجیستر پایین انجام شود تا نواختن کلیدهای خاصی را آسانتر کرده و رنگ صدا را تغییر دهند.
تکنیکهای نواختن دست راست در ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)؛
تکنیک غیر لگاتو، استروکهای آرشه به صورت متناوب به سمت بالا و پایین بدون اینکه آرشه از روی سیم برداشته شود. بیان (Articulation) نتهای منحصر به فرد، بطور واضح جدا از نتهای مجاور. آرشه جهت را روی هر نت تغییر میدهد. هر استروک، چه به سمت بالا یا پائین، به صورت ناگهانی پایان مییابد، آرشه روی سیم باقی میماند. نتیجه صدایی سخت همانند چکش روی سیم است که مکثهای کوتاهی در میان آنها میآید. استروکهای کوتاه و تک معمولاً در رأس آرشه اجرا میشوند.
تکنیک نوازندگی در قسمت خرک ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)؛
آرشه در تماس با سیم در نزدیکی خرک قرار میگیرد. هرچه سیمی که آرشهکشی میشود به خرک نزدیکتر باشد، حجم صدا بیشتر میشود. رنگ صدا روشنتر میشود و همزمان شیشهای، تیز، وهم آور، بی رنگ و رقیق میشود. تعداد partial ها زیاد میشود. این تکنیک به عنوان یک ترمولو برای ایجاد افکتهای وهم آور و گرفته استفاده میشود.
تکنیک نوازندگی ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass) روی صفحه انگشتگذاری؛
آرشه در نزدیکی صفحه انگشتگذاری با سیم در تماس قرار میگیرد. هر چه سیمی که نزدیکتر به صفحه انگشتگذاری آرشهکشی شود، صدا ضعیفتر و آرامتر میشود. تعداد partialها افزایش مییابد. افکت صدایی خفه و فلوت مانند است (این تکنیک غالباً به عنوان فلاتاندو flautando شناخته میشود). بسیاری از تکنیکهای نواختن سول پونتیچلو (sul ponticello) و سولا تاستیرا (sulla tastiera) امکانپذیر است. هر نت با یک استروک نواخته میشود. جهت آرشهکشی سریعاً و نامحسوس تغییر میکند، در حالیکه آرشه همچنان روی سیم باقی میماند. تکنیک با یک خط اتصال مشخص نمیشود. گروهی از نتها با یک استروک تک نواخته میشود بنابراین یک نت در نت بعدی بدون وقفه جاری میشود. این تکنیک اغلب با یک خط اتصال مشخص میشود. نتهای مختلفی با یک استروک نواخته میشوند. اگر چه مکثهای کوتاهی مابین نتها وجود دارد، احساس موسیقیایی لگاتو همچنان باقی میماند. برای نتهای تکراری یا نتهایی با ارزش یکسان استفاده میشود. نتهای مختلف روی یک استروک یکسان. هر یک کمی آکسان (تأکید) دارد و تا ارزش کاملش ماندگار است. احساس موسیقیایی ایجاد شده یکی از تکنیکهای غیر لگاتو است. این تکنیک عمدتاً برای نتهای تکراری یا نتهایی با ارزش یکسان همانند گامها استفاده میشود.
زخمه زدن به سیم با دست راست. این تکنیک ریشه در لوت در قرن 16ام دارد و برای آکوردها و همچنین نتهای تک استفاده میشود.
بارتوک پیزیکاتو (Bartók pizzicato) یا اسنپ پیزیکاتو (snap pizzicato) در ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)؛
سیم با دو انگشت دست راست بالا کشیده میشود بطوریکه این سیم در صورت رها کردن با یک ضربه ناگهانی به سمت صفحه انگشتگذاری بر میگردد. این امر سبب ایجاد یک صدای انعکاسی (طنینانداز) میگردد که برای افکتهای پرکاسیو مورد استفاده قرار میگیرد.
مجموعهای از استروکهای کوتاه در امتداد یک استروک کامل، معمولاً یک آپ استروک.
استاکاتو قوی: همانند نواختن مارتله (martelé)، استروک آرشه تنها در یک جهت است، آرشه مابین هر استروک partial به حالت سکون میرسد.
استاکاتو فلاینگ (Flying staccato): آرشه مابین نتها از روی سیم برداشته میشود.
استاکاتو جهشی (Leaping staccato) که با شروع یک استروک جدید آرشه برای هر نت تولید میشود (همانند نواختن دتاشه détaché یک استروک بالا و پایین در هر نت). افکت جهشی ناشی از الاستیک بودن آرشه است که به سمت جلو و عقب نوسان میکند و با دست راست کنترل میشود).
اسپیکاتو (Spiccato) با یک استاکاتو دات روی هر نت مشخص میشود. هیچ خط اتصالی وجود ندارد.
سالتاتو (saltato) در ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)؛
یک اسپیکاتو سریع و سبک، که قابل کنترل نیست. آرشه میتواند دو تا سه برابر به سمت عقب بجهد که منجر به گروهی از نتهای تکراری میشود (معمولاً در یک آکورد به عنوان فیگور همراه عمل میکند). این تکنیک شامل دو تا سه استروک کوتاه به سمت بالا و پایین تقریباً در همان مکان است و میتواند تنها پیانو (piano) یا مزو پیانو (mezzopiano) را اجرا کند.
نتنویسی: یک خط اتحاد با نقاط در بالای نت یا داتهای استاکاتو تنها. آرشه در الاستیکترین حالت در میانه قرار میگیرد. بسیاری از افکتهای پیانو و استاکاتو در حقیقت ساتیله (sautillé) را در ارکستر اجرا میکنند.
چندین جهش لیپ سالتاتو (saltato) روی یک استروک. آرشه با نیروی وزن خودش روی سیم نمیافتد ولی به سمت آن پرتاب میشود بنابراین افکت جهشی در جهتی یکسان ادامه پیدا میکند. در ادامه اولین برخورد روی سیمها، تعداد دقیقی از جهشهای آرشه، معمولاً سه یا چهار رخ میدهد. بنابراین گروههای نتهای سه تایی و چهارتایی میتوانند قبل از اینکه آرشه دوباره پرتاب شوند، نواخته شوند. تا p و mf. روی استروکهای بالا و پایین امکان پذیرند.
ویبراتو آرشه در ساز کنتر باس یا دوبل باس (Double Bass)؛
تکرار یک نت بدون آکسان یا ریتم با استروکهای خیلی سریع رو به بالا یا رو به پایین. اثر حاصل یک صدای لرزشی است که بویژه برای افکت دراماتیک و تشدید تونال استفاده میشود. استاپهای دوبل نیز میتوانند ترمولو را بنوازند. ترمولوی آرشه معمولاً اندازهگیری میشوند به عبارت دیگر تعداد استروکهای دقیقاً مرتبط با تقسیمبندی نت، از ارزش نت کامل که طول ترمولو را مشخص میکند، بیشتر است. این نوع ترمولو باید با هماهنگی (همزمانی) کامل توسط تمامی نوازندگان ویولن نواخته شود. ترمولوی قابل نواختن آزادانه نیز موجود است. ترمولوها بخشی از رپرتوار استاندارد سازهای زهی از افکتها از شروع قرن نوزدهم بودهاند.
چندین نت در استروک یکسان، هر نت کمی تأکید میشود و تا ارزش کاملش ماندگار sustain میشود. احساس موسیقیایی ایجاد شده یکی از غیر لگاتوها است. این تکنیک عمدتاً برای نتهای تکراری یا نتهایی با ارزش یکسان همانند گامها (scales) استفاده میشود.