ساختار ساز آکاردئون (Accordion)
آكاردئون اشكال و انواع مختلف دارد. از نظر فني ممكن است آنچه براي يك آكاردئون امكان پذير باشد براي آكاردئون ديگر غير ممكن باشد بطوريكه:
برخي آكاردئونها بايسونوريك (bisonoric) يا دو صدايي هستند و بسته به جهت دميدن در ساز، زير و بميهاي مختلفي توليد ميكنند.
ساز آکاردئون و بخشهای مختلف این ساز؛
ساير آكاردئونها يوني سونوريك (unisonoric) يا تكصدايي هستند و زير و بمي يكساني در هر دو جهت توليد ميكنند. همچنين زير و بمي بستگي به اندازهی ساز دارد.
برخي از يك صفحه دكمه كروماتيك براي مانوال دست راست استفاده ميكنند.
سايرين از صفحه دكمه دياتونيك براي مانوال دست راست استفاده ميكنند.
هنوز در برخي انواع اكاردئون از يك صفحه كليد (كيبورد) به سبک پيانو براي مانوال دست راست استفاده ميكنند.
برخي در رجيسترهاي مختلف قابل نواختن هستند.
هنرمندان و اهل فن ممكن است رجيسترهاي يكساني را به صورت متفاوت كوك كنند، بطوريكه نتايج نهايي شخصيسازي ميشود.
ساختار ساز آکاردئون و تاریخچه این ساز؛
آكاردئون تاريخچه طولاني دارد و براي درك اين تاريخچه، بايد عناصری را که اجزاي اصلي اين ساز را تشكيل ميدهند، بررسي كرد. اين قسمتها شامل زبانهها، قسمتهاي ارتجاعي، صفحه كليد (كلاويه) و قسمت باس هستند. با رديابي اين بخشها راز تكامل تدريجي آكاردئون برداشته ميشود.
سازي كه باعث پديدار شدن آكاردئون در سپهر موسیقی شده، ساز بادي كهن چيني به نام شنگ (سونگ) است. شنگ با دميدن هوا در دهانه چوبي كه متصل بهgourd است، نواخته مي شود. به این دهانهی چوبی تعداد مختلفي شاخههاي بامبو با طولهاي مختلف متصل شدهاند. اين ساز به عنوان تقليدي از پرنده ققنوس ساخته شده است. تاريخ تقريبی ساخت اين ساز، مشخص نيست ولي اعتقاد بر اين است كه اين ساز بيشتر از 2000 سال قدمت دارد. شنگ بخش زبانه آزاد آكاردئون را شكل مي دهد. زبانه (قميش) يك زبانه الاستيك مانند از جنس فولاد است كه در داخل يك فريم فلزي قرار داده شده و به صورت آزادانه در داخل هوا مرتعش ميشود. با تغيير جرم و اندازه زبانه شما ميتوانيد كيفيت مختلفي از نتها و زير و بمي ملودیها بدست آوريد.
ساختار ساز آکاردئون و قسمتهای ارتجاعی؛
قسمتهاي ارتجاعي براي جايگزيني دمش هوا با دهان در اين ساز قرار داده شدهاند. اين مسأله ورود فشار هواي قويتر شده را ممکن و انرژي نوازنده را حفظ ميكند. يونانيها و مصريها اولين بار از دمندهها bellows در حدود 1500 قبل از ميلاد براي گرم كردن كورهها در آهنگريها استفاده ميكردند و ارگانهاي شبيه دمنده bellow قابل حمل در بسياري از تصاوير تاريخي قديمي ديده مي شوند.
اولين ساز كليددار يك پايپ ارگان به نام هيدرولوس بود اين ساز در يونان و رم باستان وجود داشت. هيدرولوس از فشار آب براي تنظيم جريان هوا استفاده ميكرد. اگرچه اين ساز يك صفحه كليد خيلي ساده داشت هيدرولوس مسير را براي بسياري از سازهاي شبيه ارگان هموار كرد و اعتقاد بر اين است كه اين ساز يكي از سازهاي اولیه است كه به ساخت مقدمات آكاردئون كمك كرد.
ساز آكاردئون در آغاز براساس هارمونيكا ساخته شد يا تا حدي شبيه ارگان دهني شناخته ميشد. در هنگام نواختن يك نت بعد از دمش هوا و نت ديگر بعد از مكش هوا توليد ميشود. اين نحوه توليد تُنها به عنوان سيستم دياتونيك شناخته ميشود. آكاردئونهاي دياتونيك معمولاً در تركيبات معيني از كليدها وجود دارند و و عمدتاً براي موسيقي فولك استفاده ميشدند.
ساختار ساز آکاردئون و مخترع این ساز؛
درباره اينكه چه كسي واقعاً اكاردئون را اختراع كرد اختلاف نظر وجود دارد. اگرچه اختراع اين ساز غالباً به سيريلوس داميان (Cyrillus Damian) از وين منسوب ميشود، ولي امروزه اعتقاد بر اين است كه فردريك بوچمن آلمانی، اولين كسي بود كه مدل ابتدايي آكاردئون را در سال 1822 ساخت. با اين حال، واقعاً داميان بود كه نام آكاردئون را در 1829 به ثبت رساند. نمونههاي اوليه هيچ باس در سمت چپ نداشتند؛ و این ویژگی بعدها به این ساز اضافه شد.
در سال 1829 سر چارلز ويتسون از انگلستان سازي را خترا ع كرد كه آن را«سمفونيون با» ناميد. ساز او يك نت تك براي هر دكمه داشت و تمام نتها را در يك گام مينواخت. با اين حال در سال 1833 او اين ساز را به كنسرتينا تغيير نام داد. در این ساز، زبانهها در اصل از برنج ساخته شده بودند ولي امروزه از جنس فولاد هستند.
آكاردئون برگرفته از شنگ چيني است كه اولين بار در سال 1777 توسط پير آميوت وارد اروپا شد. اين ساز از قانون زبانه آزاد كه عموماً در ارگانها يافت ميشود، تقليد ميكند. پس از اين، آئورا در سال 1821 توسط كريستسن فردريك لودويگ بوچمان ساخته شد. اين ساز با دهان نواخته ميشد و به شنگ يك صفحه كليد دكمهاي و قسمتهاي ارتجاعي كه با دست كار ميكردند، اضافه كرد. سپس به تدريج آكاردئون تكامل يافت، كه در وين توسط سيريلوس داميان در سال 1829 اختراع و نامگذاري شد.
امروزه آكاردئون عمدتاً از چوب و با دمندههایی از جنس چرم ساخته شده است. در داخل آكاردئون زبانههاي فولادي قرار دارند. هنگاميكه نوازنده دمندهها را باز ميكند و فشرده ميكند، هوا از روي اين زبانهها عبور ميكند، بنابراين صدا توليد ميكند. زبانهها در چهار كيفيت متفاوت وجود دارند. زبانههاي با كيفيت يك، ماشيني هستند و داراي پائين ترين ارتعاش هستند. زبانههاي با كيفيت دو و سه نيز ماشيني هستند ولي با دقت بهتر و مواد محكم تر. زبانههاي با كيفيت چهار دستساز هستند تا دقيقترين صدا و گرانترين آكاردئونهاي حرفهاي از نظر قيمت را توليد کنند. كيفيت زبانه مورد استفاده تعيين كننده قيمت آن است.
آكاردئونها در اندازهها و وزنهايي مختلف ساخته مي شوند تا نوازنده با هر قدي بتواند از اين ساز استفاده كند. كليدهاي اين ساز در اندازههاي متفاوت براي انگشتهاي چاق و لاغر وجود دارند. اين امر آكاردئون را جذاب ميسازد چرا كه خردسالان مي توانند سازي در اندازه جثه خودشان را بنوازند، در مقایسه با پيانو يا ارگان در اندازه بزرگسالان كه خردسالان براي اين سازها خيلي كوتاه هستند تا به تمامي نتها و پدالهاي بالا يا پائين دسترسي داشته باشند.
آكاردئون با هر دو دست نواخته ميشود. دست راست صفحه كليد تربل، صفحه كليد از نوع پيانو كه داراي سه اكتاو از 44 نت است. با تنها 44 نت، آكاردئون يكي از بزرگترين محدودههاي صدايي در ميان تمام سازها را دارد. اين امر با سوئيچ كردن زبانهها براي نماياندن صداهاي مختلف ساز قابل انجام است. با استفاده از اين امر، آكاردئون ميتواند محدوده صدايي به بلندي پيكولو يا به بمي باسون داشته باشد. براي هماهنگي يا همنوازي با اين محدوده صداها دست باس اضافه شد.
سمت باس آكاردئون استاندارد 120 دكمه در شش رديف دارد. دو رديف بالا تمامي نتهاي پايهاي كه ميتواند در دست پيانو يافت شوند را دارا هستند. چهار رديف پائين نمايشدهنده آكوردها و آكوردهاي مخالف (counter accord) براي تكميل اين نتها هستند. يك دريچه خروجي هوا نيز در سمت پايه دست قرار داده شده است، بنابراين نوازنده ممكن است قسمت ارتجاعي را به آرامي ببندند. اگرچه تعداد دكمههاي باس آموختن و نواختن ساز را سخت مي سازد، نواختن آكاردئون به سادگي هر ساز ديگري است. ياد گرفتن نواختن اين ساز تنها به صبر و تمرين نياز دارد.
موسيقي آكاردئون ميتواند در مكانهاي مختلفي شنيده شود. آكاردئون گروههاي خوانندگان را در مراسم فشن (نمايشهاي مد)، عروسيها، مراسم شام و حتي مراسم تحريم همراهي ميكند. اكاردئون سازي بسيار تطبيقپذير است كه ميتواند با تكنوازي يا همراه با ساير سازها به کار گرفته شود.
آكاردئونها بر خلاف پيانو قابل حمل هستند. برخي افرا تصور ميكند كه آكاردئون تنها براي نواختن پولكا طراحي شده است، در حاليكه طبق نظر نوازندگان ماهر آكاردئون همانند دارل كنردا، هر نوع موسيقي با آكاردئون قابل نواختن است چرا كه اين ساز قابليت تطبيقپذيري بالايي دارد. هر نوع ژانر موسيقي؛ لاتين، اروپايي، كانتري، غربي، مدرن، جز و هر نوع موسيقي كه با پيانو قابل نواختان باشد ميتواند با آكاردئون نيز نواخته شود.
آكاردئون در اوايل قرن بيستم بسيار رايج و محبوب بود. در آن دوران موسيقي رقص بازار گرمي داشت. بسياري اين ساز را مي نواختند. براي برطرف کردن و پاسخ دادن به این محبوبيت روزافزون مدرسه موسيقي براي معلمان آكاردئون در تراسينگن در سال 1931 تأسيس شد كه بعدها در 1949به يك آكادمي ايالتي تبديل شد. كالج بريتانيايي نوازندگان آكاردئون در 1936 پايهگذاري شد و به يك عامل حياتي در رشد و توسعه موسيقيايي اين كشور تبدیل شد. سپس در دهه 1990 محبوبيت آكاردئون ها افزايش يافت.
احتمالاً معروفترين نوازنده آكاردئون آمريكايي لاورنس ولك بود. او در يك خانواده كشاورز و در مزرعه بزرگ شد و انتظار ميرفت كه كشاورز شود ولي لاورنس ولک آرزوي ديگري داشت.
ولك كه نوازندگيِ آكاردئون را شروع كرده بود، پس از مدتي دريافت زندگي يك نوازنده بسيار سختتر از آن چیزی است که فکر میکرد. پس تصمیم گرفت تا مشکلات زندگی فقیرانهاش را در قالب نمایشی موزیکال برای مخاطبان اجرا کند و به این ترتیب از فقرش درآمدزایی کند.
شور و هيجان نوازندگان آكاردئون به بهترين صورت در گفتههاي «كونراد» عيان است: «من لذت ميبرم وقتي شنوندگان را هنگام اجرایم سرزنده ميبينم. بسيار جالب و سرگرمكننده است كه سر، دست و پاي شنوندگان را در هنگام شنيدن در حال حركت كردن ميبيني».
نوازندگان بزرگي همانند لاورنس ولك، ماريون فلورنس و ديك كانتينو در شناخته شدن آکاردئون نقش عمدهای داشتند. اين نوازندگان همراه با شمار زيادي از نوازندگان اكاردئون به اين squeeze box نغمههايي بخشيدند كه تأثير آكاردئون روي موسيقي را نمایان میکنند. اگرچه بسياري از مردم درباره اين ساز جكهاي سطحي و توخالي ميگويند و زيبايي اين ساز را فراموش ميكنند، اما تاريخ اين ساز و حضورش براي سالها ادامه داشته و خواهد داشت.
شنگ (cheng)
كتابهاي تاريخي چيني حاوي مطالبي درباره تولد موسيقي نيز هستند، كه در كتاب كرونيكل قيد شده كه در حكومت افسانهاي امپراطور زرد هوانگ تي در حدود 3000 سال قبل از ميلاد مسيح رخ داده است. دستاوردهاي ديگر هوانگ شامل اختراع قايقها، پول و رواج قربانيان مذهبی است. گفته ميشود كه هوانگ محقق برجسته در آن دوران، لينگ لون را به نواحي كوهستاني غربي قلمرويش ميفرستاد تا راهي براي نواختن مجدد آواز پرنده ققنوس پيدا كند. لينگ با چنگ يا شنگ برگشت و موسيقي را براي انسانها به ارمغان آورد و به اين ترتيب اولين قدم را به سوي پيدايش و تكوين آكاردئون برداشت.
چنگ در حقيقت اولين ساز شناخته شده است كه از اصل زبانه با ارتعاش آزاد بهره برد كه پايه و اساس توليد صداي آكاردئون است. شكل اين ساز شبيه ققنوس افسانهای است، چنگ بين 13 تا 24 ني بامبو، يك gourd كوچك كه به عنوان محفظه رزونيتور (تشديدكننده) و محفظه هوا عمل ميكند و يك دهانه تشكيل شده بود.
ساير سازها از يك زبانه مرتعش آزاد استفاده ميكنند كه در مصر و يونان كهن پديد آمد و در بررسیهای فراوانی به آنها اشاره شده است.