معرفی ساز سنج و سيمبال (Cymbal) به همراه چند قطعه زیبا
در طبقهبندی سازها،ساز سنج و سیمبال در دستهبندی ساز پركاشن، ايديوفون (هواصدا) با زير و بمي نامشخص، concussion (صدا در اثر به هم زدن دو بخش ساز ايجاد مي شود) قرار میگیرد.
ابعاد و اندازهی ساز سنج و سیمبال (Cymbal)؛
مساحت ساز تقريباً 41 تا 56 سانتيمتر؛ ضخامت ساز بین 1 تا 2 میلیمتر؛ وزن هر سيمبال تقريباً 1500 تا 2500 گرم؛ جنس این ساز از آلیاژهای برنج، نقره نیکلی و برنز میباشد.
ساز سنج و سیمبال در زبان آلماني ((Türkisches) Becken-Paar, Becken a due) در زبان فرانسوي (cymbals) و در زبان ایتالیایی piatti (a due), cinelli نامیده میشود.
عبارت سيمبال (همچنين زيمبال يا زيمبل)، كه هر نوع ساز شبيه سيمبال را توصيف ميكند، از كلمه لاتين cymbalum و كلمه يوناني kýmbalon به معناي فنجان گرفته شده است.
امروزه خانواده سازهاي سيمبال شامل يك جفت سيمبال معلق و هايهت (hi-hat) است. صدا در جفت سيمبالها و هايهت با ضربه زدن يك صفحه در مقابل ديگري توليد ميشود، در حاليكه سيمبال معلق با يك استيك يا ملت (mallet) زده ميشود.
در بسياري از فرهنگها و تمدنها ضربهزدن يك سيمبال در مقابل ديگري، يكي از قديميترين تكنيكهاي توليد صدا است. ضربه زدن به يك صفحه با استيك (همانند سازهاي پركاشن) به عنوان امتياز انحصاري براي سبك موسيقي غربي شناخته ميشود.
جفت سيمبالها بويژه براي تقويت (accentuate) اوج موسيقي (musical climax) استفاده ميشوند و از دوره رمانتيك نقش مهمي در اركستر داشتهاند. صداي قوي اين ساز ميتواند بالاي صداي تمام سازهای اركستر قرار بگيرد.
در گروههاي موسيقي سازهاي بادي و نظامي، سيمبالها هميشه يكي از مهمترين سازها بودهاند. مطمئناً عملكرد ريتميك (آهنگين) و صداي متمايز آنها بخشي جداييناپذير از اين نوع موسيقي است كه بدون آن نميتوان اين نوع موسيقيها را متصور شد.
تاریخچه ساز سنج و سیمبال (cymbal)؛
كلمه سيمبال (cymbal) همچنين cimbel يا cymbal برگرفته از كلمه لاتين سيمبالوم (cymbalum) (سيمبال جمع سيمبالوم است كه براي يك جفت سيمبال بكار مي رود).
سيمبالها ريشه در آسيا دارند و از قديميترين سازهاي پركاشن هستند. اين سازها ارتباط نزديكي با شعائر و آداب و رسوم مذهبي دارند (به عنوان مثال سوگواریهای مذهبي مراسمهاي خاكسپاري)، اگرچه اين سازها براي همراهي در مراسمهاي رقص نيز مورد استفاده قرار ميگيرند، رقصندهها سيمبالها را در اطراف گردنهايشان روي يك ريسمان آويزان ميكنند و هر گاه لازم باشد آنها را ميزنند. سيمبالها تا به امروز به صورت به صورت جفتي مورد استفاده قرار ميگيرند و تكنيكهاي نواختن شامل استروكهاي تك، استريسياتي strisciatti (چرخاندن هر دو صفحه در مقابل يكديگر) و رولها هستند.
انواع مختلفي از سيمبالها قبلاً در عهد كهن موجود بودهاند:
جفت بزرگي از سيمبالها با يك ساختار كه قوياً مشابه با سيمبالهاي امروزي است
سيمبالهاي كوچك كه همانند كستانتها (سيمبالهاي انگشتي) نواخته ميشدند.
صفحاتي با يك انحناي رو به بالاي كوچك در لبه و يك گنبد گلداني شكل (سيمبال چيني)؛
دو نيمكره با بندها (تسمهها) يا دستگيرههاي چرمي.
تاریخچه ساز سنج و سیمبال (cymbal) از شرق تا اروپا؛
سيمبالها اولين بار در قرون وسطی توسط (مسلمانان عربزبان) به اروپا معرفی شدند، كه اين سازها را به اسپانيا و ايتاليای جنوبی وارد كردند. با اين وجود، در آغاز هزاره اين سازها دوباره ناپديد شدند، شايد به اين دليل كه هنر چكش زنی از بين رفته بود. علی رغم اين موضوع، تصويرهايی از سيمبالها در مينياتورهای قرون وسطی تا حدود قرن پانزدهم ديده میشود.
در ادامه جنگهای تركيه در قرن هفدهم سيمبالها مجدداً وارد اروپا شدند. در آن زمان تركيه براي مدتهاي طولاني به دليل ساخت سيمبالهايش معروف بود. مشخصه موسيقي كه توسط گروه هاي موسيقي نظامي تركيه (يني چري) رواج يافت استفاده از سازهاي پر سر و صدا و ريتميك همانند باس درام، سايد درام، سيمبالها، مثلث، تمبورين و بل تري (bell-tree) بود. گروه هاي نظامي اروپا در آغاز قرن هجدهم شروع به تقليد موسيقي ينيچري كردند.
زمان زيادي از استفاده از سيمبالهاي تركي در پارتيتورها، اگرچه خيلي به ندرت، در اركستر اپراها نميگذرد. كريستوف ويليبالد گلاك (Christoph Willibald Gluck) در اپراي Iphigénie en Tauride (1779) بويژه در كر از سيمبالها، مثلثها، سايد درام استفاده كرده است. احتمالاً بهترين نمونه استفاده از سيمبالها در اپراي تركي آمادئوس موتزارت از 1782، The Abduction from the Seraglio (سيمبالها، مثلثها، باس درام) است.
در سي سال آخر قرن نوزدهم بود كه سرانجام سيمبالها جايگاه خودشان را به عنوان قسمت دائمي از بخش پركاشن پيدا كردند. اين سازها به صورت مؤثر توسط لودويك ون بتهوون (Ludwig van Beethoven) (در سمفوني نهم)، جورج بيزت (Georges Bizet) (در كارمن- Carmen)، فرانز ليسزت (Franz Liszt) و ريچارد واگنر (Richard Wagner) مورد استفاده قرار گرفتند.