طرز تولید صدا در گيتار كلاسیک یا اسپانيایی (Classic Guitar)
انواع مختلفي از كوك در اين نوع گيتار استفاده ميشوند. رايجترين نوع تاكنون كه به عنوان كوك استاندارد در نظر گرفته ميشود، عبارت است از:
eI - b - g - d - A - E
ترتيب بالا كوك از اولين سيم (سيم با بالاترين زير و بمي eI از نظر مكاني سيم پایيني در موقعيت نواختن) تا سيم ششم پایينترين سيم از نظر زير و بمي و از نظر مكاني بالاترين سيم در موقعيت نواختن و بنابراين پلاك كردن آن با انگشت شست راحت است.
توضيح اين كوك غير متقارن (از نظر اينكه سومين ماژور مابين دوسيم وسط كه در كوك وايولا د گامبا ديده ميشود، قرار ندارد) شايد به اين دليل است كه در اصل گيتارهاي اوليه چهار سيمه بودند (در واقع به عنوان سازي زهي با چهار دسته سيم دوبل) و سومين ماژور مابين سيمهاي دوم و سوم قرار ميگرفت و تنها به تدريج با افزودن سيم پنجم و ششم به سازي شش سيمه تبديل شد.
تكامل كوك گیتار کلاسیک یا گیتار اسپانیایی (Classic and Spanish Guitar)؛
پيدايش كوك مدرن به صورت تدريجي صورت گرفت. يكي از كوكهاي گيتار مربوط به قرن شانزدهم C-F-A-D است. كه اين كوك معادل با كوك چهار سيم بالايي يك تن پایينتر است. با اين وجود زير و بمي مطلق اين نتها معادل با زير و بمي كنسرت مدرن نيست. كوك گيتار داراي چهار جفت سيم يك تن افزايش يافت و تا اواخر قرن 16ام سازهاي داراي پنج جفت سيم با يك سيم پایينتر كه روي A كوك شده بود، مورد استفاده قرار گرفتند. اين امر منجر به كوك A-D-G-B-E شد كه شمار گستردهاي از انواع مختلف كوك را در اين دوران دربر ميگرفت. سيم E پایين در طي قرن هجدهم اضافه شد.
اجرا و نواختن گیتار کلاسیک و گیتار اسپانيايي (Classic and Spanish Guitar)؛
گيتار كلاسيك مدرن معمولا در حالت نشسته نواخته ميشود كه ساز روي ران پا قرار گرفته و پاي چپ روي يك چهار پايه قرار مي گيرد و در صورتيكه از چهار پايه استفاده نشود يك ساپورت گيتار ميتواند بين گيتار و ران چپ قرار گيرد (معمولاً ساپورت گيتار به كناره آن با كمك suction cups متصل ميشود).
نوازندگان راست دست از انگشتان دست راست براي پلاك كردن سيمها استفاده ميكنند و انگشت شست از بالاي يك سيم به سمت پایين پلاك ميكند (ضربه رو به پایين) و ساير انگشتان از پایين سيم به سمت بالا پلاك ميكنند (ضربه رو به بالا) انگشت كوچك در تكنيك كلاسيك كه از قرن بيستم تكامل يافت تنها براي حركت در كنار انگشت انگشتري بدون زدن سيمها استفاده ميشد و از نظر فيزيولوژيك تنها به حركت انگشت انگشتري كمك ميكرد.
در عوض، تكنيك فلامنكو و قطعات فلامنكو كه برگرفته از فلامنكو هستند، از انگشت كوچك تا حدي غير مستقل در راسكيدوي چهار انگشته فلامنكو استفاده ميشود كه در آن استرامينگ سريع سيم با انگشتان در جهت معكوس از پشت ناخنها استفاده ميكند كه يكي از مشخصات ويژه فلامنكو است.
تكنيك فلامنكو در اجرا كردن راسكيدو همچنين از آپ استروك (ضربه رو به بالا) چهار انگشت و داون استروك (ضربه رو به پایين) انگشت شست استفاده ميكند: در اين حالت سيم نه تنها با كناره داخلي و گوشتي نوك انگشت بلكه با كناره خارجي نوك انگشت نواخته ميشود.
برخي گيتاريستهاي مدرن، همانند استپان رك و كازوهيتو ياماشيتا انگشت كوچك را بطور مستقل بكار ميبرند و براي جبران طول كوتاه اين انگشت ناخن بلند انگشت را بكار ميبرند.
استپان رك و كازوهيتو ياماشيتا همچنين استفاده از هر دو آپ استروك چهار انگشت و داون استروك انگشت شست (تكنيكي شبيه راسكيدوي فلامنكو) را به عنوان استروك آزاد و استروك استراحت (rest) تعميم دادند.
تماس مستقيم با سيمها در گیتار کلاسیک و گیتار اسپانیایی (Classic and Spanish Guitar)؛
همانند ساير سازهاي با قابليت پلاك كردن (همانند لوت)، نوازنده مستقيماً سيمها را لمس ميكند (معمولاً پلاك) تا صدا توليد كند. اين امر پيامدهاي مهمي در پي دارد: انواع مختلف تن/رنگ صداي (يك نت تك) ميتواند با پلاك كردن سيم در حالات و موقعيتهاي مختلف توليد شوند. به عنوان مثال پلاك كردن يك سيم باز صدايي روشن تر از نواختن نتهاي يكسان روي يك مكان پردهدار دارد (كه تن گرمتري خواهد داشت).
تطبيقپذيري ساز به معناي آن است كه ميتواند انواع مختلف صداها و تنها را ايجاد كند ولي همچنان آموختن اين گيتار را نسبت به گيتار آكوستيك استاندارد مشكلتر ميسازد.