ساختار ساز ويولنسل يا چلو (Cello or Violoncello)
در آغاز قرن هجدهم سازي موسوم به ويولا پومپوزا (viola pomposa) وجود داشت كه سازي با پنج سيم بود كه روي C2–G2–D3–A3–E4 كوك ميشد. اگر چه چندان درباره اين ساز اطلاعاتي در دست نيست ولي احتمالاً اين ساز با نگه داشتن روي بازو نواخته ميشد.
فرم خاص ثانويه ويولنسل پيكولو (piccolo) بود كه اين ساز نيز يك سيم پنجم داشت (E4). احتمالاً جي اس باخ (J. S. Bach) سوئيت 6ام چلو (viola pomposa) براي اين ساز نوشته است. اين ساز هنگام نواختن، بين پاها نگه داشته ميشد.
آرپجيون (arpeggione) كه به عنوان guitarre-violoncell شناخته ميشد سازي به شكل گيتار با حفرههاي صدايي درازتر بود، شش سيم اين ساز همانند سيمهاي گيتار (E2, A2, D3, G3, B3, E4) كوك ميشدند و 24 فرت (پرده) آن همانند يك چلو نواخته ميشدند. فرانز شوبرت (Franz Schubert; 1797-1828) يك سوناتاي معروف در مينور A براي آرپجيون و پيانو (D 821) نوشت.
جنس ساز ويولنسل يا چلو؛
اگرچه سالهاست كه از مواد مختلف در ساخت چلو استفاده ميشود، ولي هنوز چوب ماده غالب در ساخت اين ساز است. با توجه به كيفيت و سازنده ساز، چوبهاي مختلفي در ساخت اين ساز استفاده ميشود.
ساختار بدنه ساز ويولنسل يا چلو؛
اگرچه سازندگان چلو از چوبهاي مختلف در قسمتهاي متفاوت اين ساز استفاده ميكنند ولي به طور كلي، قسمت بالايي اين ساز، از چوب صنوبر و كنارهها و پشت آن از چوب افرا ساخته ميشود.
شكل بدنه ساز ويولنسل يا چلو؛
اگرچه بطور سنتي، قسمت بالا و پشت ويولنسل دستساز است، ولي ويولنسلهاي ارزانتر معمولاً دستساز نيستند. در هر صورت منحنيهاي زيباي اين ساز با حرارت دادن چوب و خم كردن آن در اطراف اشكال از پيش تعيين شده ساخته ميشوند. صدا و پايداري بدنه چلو با پل باس (bass bar) و پل (sound post) زياد ميشود.
داخل بدنه ساز ويولنسل يا چلو؛
پل باس (bass bar) قطعه چوبي دوك مانند (مستطيل شكلي) است كه در زير قسمت بالاي بدنه چسبانده ميشود. پل باس از پايه دسته تا زير پل ادامه مييابد. اين قطعه بالاي بدنه را به منظور تحمل تنش فوق العاده سيمها (تقريباً برابر 80 پاوند)، تقويت ميكند. همچنين براي انتقال ارتعاش داخلي (صدا) به سطح، مورد استفاده قرار ميگيرد.
همانند پل باس، پل (sound post) نيز داخل ويولنسل قرار مي گيرد و براي دو هدف استفاده مي شود. هدف اوليه تقويت بدنه ويولنسل است. پل باس به موازات سيم G كشيده شده است و در زير پايه چپ خرك خاتمه مي يابد، پل در زير پايه راست خرك قرار دارند. علاوه بر اين پل، به انتقال ارتعاشات به جلوي چلو و كمي قسمت پشت چلو نيز كمك مي كنند.
قسمت بالا و پشت بسياري از ويولنسلها منبتكاري شده است كه تزیين حاشيهاي اين قسمتها پورفلينگ (purfling) ناميده ميشود كه نه تنها جنبه زيبايي شناختي دارد، بلكه ويولنسل را نيز در مقابل صدمه و خراب شدن حفظ ميكند. اين تزئينات حاشيه اي از شكلگيري تركها و شكافها جلوگيري مي كند. چرا كه صدمات وارده به اين ساز را در ضربات، افتادن، كوبيدن يا هر نوع آسيب ديگري محدود مي كند. همچنين درمقابل تغييرات شرايط آب و هوايي و همچنين صدمات وارده در حين جابه جايي و حمل و نقل اين ساز از آن محافظت ميكند.
ساير ويژگيهاي ساز ويولنسل یا چلو؛
دسته، جعبه گوشيها و حلزوني (قسمت مارپيچي) عموماً از يك قطعه چوب يكسان تراش داده ميشوند و صفحه انگشتگذاري (fingerboard) در بالا چسپ زده ميشود. براي نگه داشتن سيمها در انتهاي بدنه چلو از سيمگير (زهگير) استفاده ميشود كه بطور سنتي از چوب آبنوس ساخته مي شود. البته از چوب آبنوس در ساير قسمتهاي چلو همانند صفحه انگشتگذاري و گوشيها نيز استفاده ميشود چراكه چوب آبنوس محكم بوده و به آساني ترك بر نميدارد.
خرك ويولنسل نيز تأثير قوي روي صداي اين ساز دارد. بويژه از آنجا كه اين قسمت روي سطح چلو چسبانده نميشود، بلكه بطور ساده تحت كشش سيمها روي بدنه چلو نگه داشته ميشود.
بدنه ساز ويولنسل یا چلو؛
بالا و شكم ويولنسل از چوب صنوبر، با رگه هاي ساده و صاف ساخته مي شود در حاليكه ريب ها و پشت ساز همواره از چوب افرا ساخته مي شوند. با توجه به اينكه يافتن قطعات كاملاً بزرگ چوب يكدست با شكل و كيفيت مورد نظر آسان نيست، بالا و پشت اين ساز از دو قطعه چوب كه در وسط به صورت يكپارچه به هم پيوستهاند، ساخته ميشود.
صفحه انگشتگذاري در ساز ويولنسل یا چلو؛
صفحه انگشتگذاري از چوب آبنوس ساخته شده است. آبنوس چوبي با چگالي بالا و در نتيجه سنگين است. بهترين چوب آبنوس بعد از خشك كردن طولاني مدت در آفتاب به رنگ آبي-مشكي (سرمهاي) در ميآيد. از اين چوب در صفحه انگشتگذاري استفاده ميشود چرا كه جزء چوبهاي نادري است كه تنشهاي وارده به اين قسمت را تحمل ميكند. صفحه انگشتگذاري بسياري از چلوها برخلاف صفحه انگشت گذاري ويولن، در طول سيم C به سمت عقب تخت ميشوند. اين امر فضاي بيشتر براي ارتعاشات سيم ميدهد، چيزيكه شما در سيمهاي با زير و بمي پایين خيلي واضح دیده میشود.
بسياري از قسمتهاي ساز قابل جدا شدن هستند، هر چند ممكن است جدا كردن اين قسمتها توسط مبتديان باعث شكستن ساز شود.
گوشيها، زهگير و چانهگير (Chin Rest) در ساز ويولنسل یا چلو؛
همچنين در ساخت گوشي ها، زه گير و ميله انتهايي (endpin) نيز از چوب آبنوس استفاده ميشود. اگرچه استفاده از اين چوب يك هماهنگي بصري در كل ساز ايجاد ميكند، ساير چوبها نيز ميتوانند براي تأثير بيشتر استفاده ميشوند. بسياري از ويولنسلها، گوشيها و زهگيرهايي از افرا يا رزوود (بلسان بنفش) ساخته ميشوند.
ميله انتهايي يا اسپايك (endpin يا spike) در ساز ويولنسل یا چلو؛
ميله انتهايي يا اسپايك تقريباً در طراحي اخير ويولنسل، قسمتي جديد است. تا اوايل قرن نوزدهم، نوازندگان ويولنسل براي نواختن اين ساز آن را بين پاهايشان نگه مي داشتند. وجود ميله انتهايي باعث شد كه نواختن اين ساز بسيار راحت تر شود. مشخص است كه وجود ميله انتهايي باعث شد كه اين ساز در يك ارتفاع مشخص نگه داشته شود، ولي با وصل كردن ساز محكم به كف زمين انعكاس صداي اين ساز هم بهبود يافت. اگر نوازندهاي در طبقه بالا مشغول نواختن ويولنسل باشد متوجه خواهيد شد كه سقف يا كف زمين همانند يك صفحه صداي عالي عمل ميكند.
خرك (Bridge) در ساز ويولنسل یا چلو؛
خرك نقش مهمي در نواختن ويولنسل و صداي خاص آن دارد. تغييرات كم در ضخامت، شكل، و مكان دقيق اين قسمت مي تواند اثرات چشمگيري روي صداي ساز داشته باشد. برخلاف خركهاي ويولن و ويولا، كه خيلي نزديك به سطح بدنه قرار دارند، خركهاي ويولنسل بلند هستند. تمامي خركها از نوع خاصي از چوب افرا ساخته ميشوند و از الوار افرا به روشي خاص جدا ميشوند، طراحي اين قسمت از ساز، نتيجه سالها سعي و خطا و تجربه سازندگان ساز است.
پل (soundpost) در ساز ويولنسل یا چلو؛
همانند خرك، پل (soundpost) نيز بايد با دقت زياد در داخل ساز جاسازي شود تا از كيفيت صداي ساز اطمينان حاصل شود. كوچكترين تنظيمات در محل قرارگيري آن، تأثير شگرفي در صداي ساز و تعادل چهار سيم ساز دارد. بطور تقريبي اين قسمت از ويولنسل در سمت راست خرك قرار ميگيرد تا تنش ناشي از سيمها بين پشت و شكم ساز تقسيم شود و از شكستن خرك جلوگيري شود. بايد توجه داشت در صورت شل كردن يا برداشتن همزمان هر چهار سيم، به احتمال زياد پل ميافتد كه در اين صورت براي قرار دادن مجدد آن بايد به تعميركار حرفهاي مراجعه كرد. اين وضعيت، با اطمينان از اينكه حداقل دوسيم هميشه محكم هستند قابل جلوگيري است.
شكل ساز ويولنسل یا چلو؛
بطور ساده دو نوع كلي ويولنسل وجود دارد: آكوستيك و الكترونيك. ويولنسل آكوستيك نوع سنتي ويولنسل است، ويولنسل الكترونيك در اواخر قرن بيستم بوجود آمد. بدنه چلو داراي يك قسمت منحني (bout) عريض در بالا، قسمت مياني باريكتر و متشكل از دو قسمت منحني C شكل (C-bout) و يك قسمت منحني عريض پایيني است. پل و حفرههاي صدا درست در زير قسمت مياني قرار دارند. طول معمول بدنه چلو معمول 27 تا 28 است و فاصله اسپايك يا ميله انتهايي (end pinيا end stopper) تا نوك گردن 47 اينچ است.
ويولن معمولي داراي طول 14 اينچ است و در قياس با ويولن، ريب هاي ويولنسل عميقتر بوده و دسته كوتاهتري نسبت به ويولن دارد. ابعاد بزرگتر چلو و سيمهاي سنگينتر به توليد رزونانس بيشتر، تن عميقتر و صداي بلندتر كمك ميكند. پل چلو به جاي feet ها روي leg ها قرار ميگيرد. كه به آن ارتفاع بيشتري داده و دسته به سمت عقب شيب داده شده است تا اجازه مرتفع شدن پل را بدهد. از نظر اندازه، ويولنسل به اندازه يك زن يا مرد با اندازه كوچك و وزن آن نيز قابل توجه است. جابه جايي و حمل و نقل آن بويژه هنگاميكه در جعبه فايبر گلاس يا پلاستيكي نگه داشته ميشود آسان نيست و براي نوازندگان دردسر ساز است.