• loading

    loading

    0:00

معرفی ساز ویولا (Viola) به همراه چند قطعه زیبا

زری هاشمی

پنج‌شنبه، 24 مرداد 1398

ساز ویولا سازی زهی، كامپوزيت كوردوفون، لوت، با آرشه نواخته میشود. این ساز در زبان آلمانی: ويولا،‌ در زبان فرانسوی و ايتاليايی: ويولا (viola) نامیده میشود. ويولا يك ساز آلتو در خانواده ويولن (شامل ويولن، ويولا و چلو و دوبل باس) است. ويولا از موادی مشابه با ويولن ساخته شده است و تنها تفاوت آن با ويولن اندازه بزرگ‌تر ويولا است. رنگ صدای با شكوه و تيره اين ساز شديداً با ويولن متفاوت است و ويولا را به سازی با صدای ميانه در خانواده ويولن تبديل میكند. آرشه اين ساز كمی سنگين‌تر از ويولن است و موی اسب استفاده شده در آن پهن‌تر است.

صدای پرطنین ويولا نتيجه عوامل زير است:

ویولا يك پنجم پائين تر از ويولن (C3=سيم چهارم، G3=سيم سوم، D4=سيم دوم، A4 سيم اول) كوك میشود. به عبارتی ديگر فركانس‌های دو ساز به نسبت 2:3 هستند. اگر اين نسبت به اندازه واقعي سازها اعمال شود، بدنه ويولا بايد 12 سانتیمتر (در حدود 54 سانتي‌متر) بلندتر از آنچه واقعاً هست (در حدود 42 سانتي‌متر) باشد. به عبارت ديگر ويولا نسبت به كوكش بسيار كوچك است و رنگ صداي متمايز آن به همين دليل است. نسبت رزونانس طبيعي بدنه به كوك روي دو ساز متفاوت است: در ويولن رزونانس طبيعي تقريباً شش و نيم نت بالاي پائين‌ترين نت است و در ويولا يازده و نيم نت. آهنگسازان قرن 20ام با نوشتن نت‌هاي تكنوازي از قرارگيري اين ساز در سايه صداي روشن‌تر ويولن جلوگيري كردند.  

تاریخچه ساز ویولا (Viola)؛‌

معرفی ساز ويولا (Viola)

تاريخچه ويولا ارتباط نزديكي با پيدايش ساير سازهاي خانواده ويولن دارد. اولين بار اين سازها در شمال ايتاليا بين سال‌هاي 1530 و 1550 میلادی ساخته شدند. تصور مي‌شود كه نسخه‌هاي آلتو، تنور و باس درست پس از سوپرانو پديد آمدند. آهنگسازان و نوازندگان به نامي همچون آندريا و نيكول آماتي (Andrea and Nicole Amati)، گاسپارو د سالو (Gasparo da Salo)، آندريا گوارنيري (Andrea Guarnieri) و آنتونيو استراديواري (Antonio Stradivari) در آن دوران از شهرهايي همانند ميلان، برسيا، كرمونا و ونيز برخاستند.

نام تمامي سازهاي زهي از عبارت ويولا گرفته شده است؛ در قرن‌هاي 16ام و 17ام  ويولا شامل دو خانواده از سازهاي زهي ويولا دا براچيو (viola da braccio) و ويولا دا گامبا (viola da gamba) بود. وجه نام‌گذاري براچيو (da braccio) و دا گامبا (da gamba) داراي دو معني است؛ از يك طرف بيانگر مكان نواختن هستند. دا براچيو (Da braccio) كلمه ايتاليايي براي «نواختن روي بازو» است و به نحوه نواختن به صورت افقي برمي‌گردد. دا گامبا (Da gamba) كلمه ايتاليايي براي «نواختن روي ژا» است و به نواختن به صورت عمودي اشاره دارد. 

از طرف ديگر اين دو اصطلاح بيانگر ساختار مشخصه دو ساز نيز هستند: ويولاي دا براچيو نیای سازهاي خانواده ويولن داراي ريب‌هاي كوتاه، پشت گرد، حفره هاي صداي F شكل، صفحه انگشت‌گذاري بدون پرده، يك گردن بالاي بدنه با يك حلزوني (مارپيچ) و چهار سيم كه از ميان يك خرك منحني به منظور نواختن سيم‌ها به صورت تك عبور مي‌كنند. ويولاي دا گامبا داراي ريب‌هاي بلند، شكم طاقي شكل، يك پشت تخت و شيارهاي صداي F‌ يا C است. بدنه از طرف بالا به سمت گردن ساز كشيده شده، صفحه انگشت‌گذاري داراي هفت پرده و پنج تا هفت سيم روي يك خرك مسطح است كه به معناي اين است كه آرشه مي‌تواند بيشتر از دو سيم مجاور را همزمان بنوازند. از نظر ساختار و صدا چلو (ويولنسل) نيز به خانواده ويولن تعلق دارد ولي از نوع دا گامبا.

در قرن 16‌ام ساخت سازهاي آلتو و تنور در اندازه‌هاي مختلف ولي با دقيقاً كوك يكسان مرسوم بود. نسخه‌هاي آلتو و تنور عموماً به صورت C3, G3, D4, A4 كوك مي‌شدند، به عبارت ديگر كوك يكسان سازها اما با ويولاي مدرن. اين كوك يك پنجم پائين‌تر از كوك سوپرانو(G3, D4, A4, E5)  و دو پنجم بالاتر از كوك باس (Bb1, F2, C3, G3)  بود. با توجه به اينكه كوك آلتو و تنور بسيار متفاوت از كوك باس بود، سازهاي بزرگ‌تر با كوك تنور واقعي (F2, C3, G3, D4)  شروع به ساخته شدن كردند. با اين وجود استفاده از ويولاي تنور با كوك آلتو همچنان ادامه پيدا كرد.

در قرون 16 و 17ام در فرانسه گروه‌هاي موسيقي با پنج قسمت سازهاي زهي معمول بود. محدوده صدايي (register) ميانه با سه ويولا و كوك يكسان ولي در اندازه‌هاي مختلف نواخته مي‌شد. گروه‌هاي نوازندگان سازهاي زهي سلطنتي به نام 24 “violins du roi”  پايه و اساس اركست‌هاي داراي پنج قسمت سازهاي زهي را تشكيل مي‌دادند.

بنابراين سه نوع ساز وجود داشت: ويولاي آلتو با كوك آلتو، با بدنه‌اي با طول 40 تا 42 سانتي‌متر مطابق با استاندارد امروزي، ويولاي تنور با طول 42 تا 45 سانتي‌متر با گردن نسبتاً كوتاه و كوكي مشابه و سازهاي تنور «خالص» با كوك F.           

نقش‌ها در ساز ویولا (Viola)؛‌

معرفی ساز ويولا (Viola)

قرن هفدهم شاهد تغييري در الزامات ساخت سازهاي زهي بود. محبوبيت رو به رشد اپراي باروك همچنين نتايجي براي توسعه اركستر داشت: نياز براي طنين انداختن شكوه و جلال موسيقي باروك در فضاها و اتاق‌هاي بزرگ‌تر به معناي آن بود كه ويولن‌هاي قدرتمند و درخشان دا براچيو (da braccio) سرانجام بر ويولن‌هاي با صداي نرم‌تر و دلنشين‌تر دا گامبا (da gambas) برتري يافتند.

تركيب گروه سازهاي زهي نيز تغيير كرد، گروه پنج بخشی به گروه چهار بخشی با دو ويولن، يك آلتو ويولن و يك ويولنسل به عنوان باس تغيير كرد. اين توسعه كه در سال 1750 میلادی كامل شد، نشاني از نواخته شدن ناقوس مرگ ويولاي تنور بود، كه اگر چه صدايي كامل داشت،‌ اما این کامل بودن به معنای انعطاف‌پذیری بیشتر نبود.

از اواسط قرن هجدهم ويولنسل كه در واقع ساز باس خانواده ويولن بود، براي نواختن رجيستر (تنور) ميانه پائين‌تر ظهور پيدا كرد. پوزيسيون انگشت به ويولنسل قابليت بالا رفتن تا محدوده تنور (و حتي آلتو) را داد و فاصله باقي مانده توسط ويولاي تنور را پر كرد.

اولين كارهاي دستورالعملي براي ويولا در حدود سال 1780 میلادی آشكار شد و براي ويولنيست‌هاي متبحر نوشته شد كه تشابه زياد تكنيك‌هاي نواختن دو ساز را نشان مي‌دهد. 

ساز ويولا (Viola) و مدرن سازي در حدود سال 1800؛‌

با توجه به اينكه موسيقي غالباً در سالن‌هاي كنسرت برگزار مي‌شود و همچنين به دليل اينكه فرانكويس تورته، آرشه را تقويت كرد، تغييرات متوالي براي ساخت سازها در خانواده ويولن، شامل ويولا، در اواخر قرن نوزدهم ساخته شد. سيم‌هاي سنگين‌تر ساخته شد و تنش سيم‌ها براي بهبود انعكاس صدا افزايش يافت؛ دسته در زاويه كمي به سمت عقب نسبت به بدنه انحنا داده شد و بلندتر شد در حاليكه همچنان محيط دسته در كل طول دسته يكسان در نظر گرفته شد تا حركت و لغزاندن دست چپ را به سمت بالا و پائين و در پوزيسيون‌هاي مختلف راحت‌تر سازد. همزمان بدنه، خرك و پل باس (bass bar) تقويت شدند.

كيفيت مطلق در ساز ویولا (Viola)؛‌

تا قرن نوزدهم ويولا از جايگاهي مشابه با ويولن برخوردار نشد. مشكل بزرگ يافتن يك حد تعادل مناسب بين اندازه و راحتي نواختن بود كه اين امر منجر به تلاش‌هاي زياد در جهت بهبودي ساختار ساز و در نتيجه انواع مختلف ويولا در نيمه اول قرن بيستم شد. نواختن سازهاي كوچك‌تر، آسان‌تر ولي صدايشان نرم‌تر است؛ سازهاي بزرگ‌تر داراي حجم صداي دلخواه ولي نواختن آنها سخت‌تر است. در سال 1875 هرمان ريتر (Hermann Ritter) ويولايي به نام ويولا آلتا ساخت كه داراي طول 48 سانتي‌متر بود. اگرچه ريچارد واگنر و ريچارد اشتراوس قدرت صداي اين ساز را تحسين كردند و در اركسترا از آن استفاده كردند ولي اين ساز نوازندگان را با مشكل عديده‌اي مواجه ساخت كه حتي براي سلامتيشان مفيد بود. در دهه 1930 ليونل ترتيس (Lionel Tertis) يك مدل با بدنه‌اي به طول 13 سانتي‌متر ساخت كه هر دو ويژگي اندازه (حجم صدا) و راحتي نواختن را به همراه داشت.

صدای كامل، عميق و گرم ساز وي چشمگير بود. به عنوان يك قانون سازهاي بزرگ‌تر (تقريباً 43 سانتي‌متر) توسط نوازندگان حرفه‌اي مورد استفاده قرار گرفتند، در حاليكه مدل‌های كوچكتر (تقريباً 40 سانتیمتر) براي آماتورها ساخته شده‌اند.